مطالعه تطبیقی نقشمایهٔ زن در آثار هنری بین النهرین و سرسنجاق‌های لرستان بر اساس کهن‌الگوی یونگ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه باستان‌‌شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، تهران، ایران

2 دانشیار گروه باستان‌‌شناسی،دانشکده ادبیات‌‌وعلوم‌‌انسانی، واحد ورامین پیشوا،دانشگاه آزاد اسلامی،ورامین، تهران، ایران

10.22070/negareh.2022.14814.2826

چکیده

در میان کهن‌الگوهای اساطیری با وجود تمام پیچیدگی‌ها نوعی همخوانی و نزدیکی در ‌بن‌‌مایه‌های اصلی دیده میشود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می‌سازد. ایزد بانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار جوامع باستان به شمار می‌آیند که از کهن‌ترین آنان می‌توان از ایزدبانوی اینانا نام برد که از نظر زمانی به 3500 ق.م در بین النهرین بر می‌گردد و تصویر و نمادهای آن در هنر ادوار مختلف بین النهرین به نمایش در آمده است. از سویی در منطقه لرستان آثار مفرغی با نقش زن بدست آمده که متعلق به هزاره دوم و هزاره اول ق.م است که با توجه به همجواری این دو منطقه و قدمت ایزد بانوان بین النهرینی هدف این پژوهش شناسایی رابطه تجسمی بین نقش زن در سر سنجاقهای لرستان با ایزد بانوان بین النهرین به منظور کشف میراث فکری مشترک میان آنها است. سوالات مطرح شده عبارتند از 1- چه اشتراکات و تفاوت‌های بین نقش زن در آثار لرستان و ایزد بانوان بین النهرین مشاهده می‌گردد؟2-بر اساس کهن‌الگوی یونگ چگونه ریشه‌های فرهنگی مشترک بین دو منطقه را می‌توان تفسیر کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی بر اساس کهن‌الگوی یونگ به شیوه کتابخانه‌ای به تفسیر نقش زن و نقوش همراه آن در این جوامع پرداخته است. نتایج نشان می‌دهند نقش زن در هنر لرستان و بین النهرین بر اساس اعتقادات و باورهای مذهبی و با الهام گرفتن از بن مایه یکسان اسطوره ایزد بانوان در هنر آنان نقش بسته که نماد تجدید حیات، برکت‌بخشی و اشاعه باورهای جوامع مادرسالارانه است و نشانگر یکسان بودن جوهر درونی آنها و یادآور صورتهای مثالی یونگ است. در این دوران زنان نقش محوری داشتند ولی بتدریج تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ایزدبانوان جای خود را به الگوهای پدرسالاری می‌دهند و بدین ترتیب شاهد دگردیسی در شخصیت‌های آنان هستیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد شیوه و سبک نمایش در هنر هر دو جامعه طبیعت‌گراست و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر اندیشه جوامع و آداب و رسوم منطقه‌ای در نحوه نمایش و سبک اجرا اختلاف دیده می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of the Picture of Women and Accompanying Motifs in Mesopotamian Artifacts and Lorestan Pinheads Based on Yung’s Archetype

نویسندگان [English]

  • Mandana Mahmoodi 1
  • Bita Sodaei 2
1 PhD Student in Archeology, Department of Archeology, Faculty of Humanities, Islamic Azad University of Varamin
2 Associate Professor, Department of Archeology, Faculty of Humanities, Islamic Azad University of Varamin,
چکیده [English]

By examining the historical roots in the culture of beliefs and convictions of societies, we encounter narratives and myths which play a colorful role in the formation of the visual culture of past nations and civilizations. According to a tradition, the content of myths reflects ethnic customs and traditions, beliefs, and cultural approaches of societies, which have been manifested in art, which can be examined in the form of archetypes. Therefore, in spite of all the complexities, there is a kind of harmony and closeness in their main themes in the mythological archetypes, which makes a comparative study of these narrations possible .One of the oldest mythological archetypes is the myth of the mother goddess and goddess, which is one of the most influential and meaningful gods in the lives of ancient people. The oldest of them is called the goddess Inana which dates back to 3500 BC. In Mesopotamia whose image and symbols have been displayed in the art of different historical periods of Mesopotamia. the text of this myth is written on twenty tablets and several fragments and is kept in the museum of the Ancient East of Istanbul, the museums of universities of Pennsylvania, Philadelphia and, Bail. The tablets were read and studied by Kramer. The Sumerian text of the poem was published in 1952 AD by the University of Pennsylvania museum. the story consists of three parts, which are :1- the relationship of Inana, the queen of Heaven with Enki, the god of water, wisdom and motto 2- the marriage of Inana and Dumuzì, which is known as the Holy marriage 3- the journey to earth is irreversible. On the other hand, in Lorestan region, bronze artifacts with a female motif have been obtained, which belong to the first and the second millennia BC.  Works and their designs can be considered as links between the civilizations of Mesopotamia and the art of ancient Iran. These motifs in terms of form, structure, and aesthetic principles reflect the beliefs and beliefs of ancient people therefore, it is necessary to study these works based on new approaches and theories. Therefore the purpose of this study is to represent and to express common features between images of women in Lorestan bronzes and Mesopotamian goddesses based on comparative and in textual studies to identify the religious beliefs of this period and its relationship with Mesopotamian civilization .Now, considering the proximity of these two regions and the background of the presence of the female goddess in Mesopotamian mythology and art and its role in the applied arts of  Lorestan region, the purpose of this study is to identify the visual relationship between the role of women in the pinheads of  Lorestan and the Mesopotamian goddess in order to discover the common intellectual heritage between these two regions. The questions raised in the research are:

What common aspects and differences are observed between the role of women in the works of Lorestan and the Mesopotamian goddesses?
According to Young’s archetypes, how are the common cultural ties between the two regions interpreted?

 Research method: the research method in this articles is descriptive  analytical, in the process of which, while introducing and describing the content and features of Inana myth, the analysis of works of art has been done, which deals with Mesopotamian cylindrical seals and bronze works of Lorestan. The data collection tool is library-based, thus, the role of Inana -Ishtar in the cylindrical seals of the old Sumerian to Cassian period was first investigated based on the two catalogs of Null and the catalog of William and Moory to achieve the goal. Then, the bronze works of Lorestan with the motif of a woman were studied. Thus, 114 objects of Lorestan bronze objects were examined. Among them, 60 objects had female motifs. For this study, only female motifs on circular pins were used, and 20 of them were selected for comparative comparison with Mesopotamian seals’ designs. In this way, images were created from the designs created of the goddess Inana Ishtar on Mesopotamian works and the motif of a woman on the head of Lorestan bronze pins, and the analysis of these motifs is based on design, composition, visual elements, and archetypes. Result: The results show that the institutional philosophical thought in the myth of the female goddess is procreation and fertility and the inhabitants of both lands had similar concepts of the female goddess. The style of show in the art of both societies is realistic, but there is a difference in the style of execution. According to archetypes, the difference in appearance and coverage is the result of the environmental and historical conditions of societies. Thus, the people of both regions were influenced by regional beliefs to express their mythical ideas.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mythology
  • Goddesses
  • Mesopotamia
  • Archetype
  • Bronze Hairpins
  • Lorestan
آرگایل، مایکل، یونگ و نماد پردازی دینی، ترجمه احمدرضا محمدپور، نشریه فلسفه، شماره، 37 -38، 1384، صص1-18
اسماعیل پور، ابوالقاسم ، مفهوم اسطوره، کتاب ماه هنر، شماره 27، 1379، صص 16-25
آموزگار، ژاله، 1380، تاریخ اساطیری ایران؛ چاپ ششم، تهران، انتشارات سمت
ایروانی مقدم، فرشید، حصاری، مرتضی، بیک محمدی، خلیل الله، گونه‌شناسی و نگرشی بر نقوش سرسنجاق‌های دیسکی مفرغی لرستان، دو فصلنامه باستان شناسی ایران فرهنگی، سال اول، شماره 1، 1392، صص 56-37
 بلک، جرمی، گرین، آنتونی، 1383، "فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان"، ترجمه پیمان متین، تهران، انتشارات امیر کبیر.
حاتم، غلامعلی، نقش و نماد در سفالینه‌های کهن ایران، فصلنامه هنر، شماره 47، بهار 1374، صص 355-378
دادور، ابوالقاسم، مصباح اردکانی، نصرت الملوک، بررسی نظرات مطرح پیرامون منشآ مفرغ‌های لرستان، مجله علمی پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، شماره 48، 1386،صص 127-154
دوبوکور، مونیک،1376، رمزهای زنده جان، ترجمه جلال ستاری، چاپ اول، جلد دوم، تهران، مرکز
سالک اکبری، محمد حسن، هژبری نوبری، علیرضا، افهمی، رضا، نشانه شناسی نقوش سرسنجاق‌های عصر آهن، نشریه پژوهش‌های باستان شناسی ایران، دوره 9، شماره 23، زمستان 1398، صص 71-90
شیشه گر، آرمان، 1384،گزارش محوطه سرخ دم لکی کوهدشت لرستان بین سال های1379-1383، تهران، پژوهشکدهء باستان شناسی، سازمان میراث فرهنگی.
صراف، محمد رحیم 1384، مذهب قوم عیلام، چاپ اول، تهران، سمت.
علیزاده، سیامک، بررسی ارتباط بین نقوش و کاربرد آن‌ها در سرسنجاق‌های مفرغی لرستان، نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، شماره 19، بهار و تابستان، 1396، صص 109- 125
کریمر، ساموئل نوا، 1385، الواح سومری، ترجمه داوود رسائی، چاپ سوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی
کمبل، جوزف، 1377 ، قدرت اسطوره، ترجمه عباس مخبر، چاپ پنجم، تهران، مرکز
مجیدزاده، یوسف تاریخ گذاری سرسنجاق‌های مفرغی لرستان، مجله باستان شناسی و تاریخ، ش اول، 1367، صص 3-10
مجیدزاده، یوسف، 1370، تاریخ و تمدن عیلام، مرکز نشر دانشگاهی، تهران
ملکزاده، مهرداد، 1385، گزارش توصیفی مقدماتی سه فصل نخستین کاوش‌های نجات بخشی سنگ تراشان خرم آباد، تهران، پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی
میرزایی رشنو، محمد، بیرانوند، یوسف علی، سجادی، علی ،بررسی و تحلیل نمادهای باروری در سرسنجاق‌های مفرغی لرستان، مجله زن در فرهنگ و هنر، ،دوره 11، شماره 1، 1398، صص:47-62
هال، جیمز، 1388 ، فرهنگ نگاره‌های نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر
هژبری نوبری، علیرضا، سبزی دوابی، موسی ، سنجاق‌های میله‌ای لرستان، جامعه شناسی تاریخی، دوره 3، شماره 2، 1390، صص 165-188
یونگ ، کارل گوستاو (1386)، انسان و سمبل هایش، ترجمه محمود سلطانیه، چاپ دوم، تهران، جامی