مطالعۀ بصری تایپ‌فیس قرآنیِ «زین‌العابدین»، مورداستفاده در قرآن‌های چاپ سربی (1242-1271ق.)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

استادیار گروه ارتباط تصویری و تصویرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران

10.22070/negareh.2022.15303.2912

چکیده

پس از گذشت کمتر از یک قرن از اختراع چاپ سربی به‌دست یوهانس گوتنبرگ (1455م.)، نخستین قرآن به‌دست پاگانینو پاگانینی و الکساندر پاگانینی در ونیز به طبع رسید (1537-1538م.). گرچه این قرآن توفیق چندانی در میان مخاطبان پیدا نکرد، ولی بستری برای چاپ قرآن ایجاد کرد، به‌گونه‌ای که طی سه قرن 62 قرآن در اروپا به چاپ رسیده است. ایران نخستین کشور در میان کشورهای مسلمان بود که در اواسط قرن سیزدهم هجری، موفق به چاپ و نشر قرآن در مطبعۀ میرزا زین‌العابدین تبریزی شد (1242ق.). این پژوهش نشان می‌دهد که این کتاب به همراه نُه قرآن دیگر به‌شیوه چاپ سربی در مطبعۀ همو و شاگردانش به طبع رسیده است (1242ق.-1271ق.) که در این میان در هشت چاپ از تایپ‌فیس واحدی استفاده شده که در این پژوهش با عنوان تایپ‌فیس قرآنیِ «زین‌العابدین» معرفی شده است.
هدف کالبدشکافی و مطالعۀ بصری تایپ‌فیس «قرآنیِ زین‌العابدین» تلاش می‌کند تا به این پرسش پاسخ دهد که این تایپ‌فیس به‌لحاظ فرمی دارای چه ویژگی‌های بصری بوده است؟ تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده‌ها کیفی است. برای جمع‌آوری داده‌ها از منابع کتابخانه‌ای استفاده شده است. یافته‌های تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و از بررسی و واکاوی فرم حروف، تطابق و قرابت آن‌ها با هم، تغییرات و تنوع فرم‌ها در موقعیت‌های مختلف و در همنشینی‌ با حروف دیگر در تایپ‌فیس به‌دست آمده است.
یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که در طراحی فرم حروف در تایپ‌فیس «قرآنیِ زین‌العابدین» برخی قواعد حاکم بر طراحی تایپ‌فیس و فن‌آوری نوظهور چاپ سربی با هدف حفظ قابلیت‌ها و اصالت‌های فرم در خوشنویسی مدنظر بوده است. طراحان این تایپ‌فیس از راهکارهای مختلفی برای نیل به این هدف سود جسته‌اند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: بهره‌گیری از فرم‌های مشابه حروف در خلق حروف جدید (برای مثال استفاده از کاسه حرف «ن» و دندانه‌های «سـ» و «ـسـ» برای خلق حروف «س» و «ـس»)؛ ایجاد تنوع فرم در همنشینی حروف با استفاده از خرده‌فرم‌های واسط؛ تعداد محدود لیگاچرها علی‌رغم تنوع فرم‌ها.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Visual Study of the Typeface of "Qur’an Zayn al-Ābedin", used in Qur’ans Printed with Movable Types (1827-1855 AD)

نویسندگان [English]

  • Fayeze Taheri
  • Ali Boozari
Assistant Professor, Tehran University of Art, Tehran, Iran
چکیده [English]

Less than a century after the invention of printing with movable type by Johannes Gutenberg (1455), the first Qur’an was published in Venice by Paganino Paganini and Alexander Paganini (1537-1538). Although the Qur’an did not have much success among the audience, it did set the stage for the printing of the Qur’an, as it has been published in Europe over three centuries. Iran was the first country among the Muslim countries that in the middle of the nineteenth century, succeeded in publishing the Qur’an in the printing house of Mirzā Zayn al-Ābedin Tabrizi (1242). So far, ten Qur’ans have been identified among 64 Iranian printed books published with movable type in Tehran between 1827 and 1855. The first Qur’an was published in March-April 1827 in the printing house of Mirzā Zayn al-Ābedin. In the following years, four Qur’ans were published in July 1829, February 1831, February 1832, all three in the printing house of Mirzā Zayn al-Ābedin and Sarkāri Esfandiar Khān and in 1842, with the support of Motamed al-Dawla. In the latest version, the name of Mirzā Zayn al-Ābedin is not mentioned, but he is probably the printer. In addition, in November 1839, a Qur’an was published in his printing house under the supervision of the late Āghā Seyyed Mohammad Tehrāni and Āghā Rostam-Ali [Tehrāni al-Asl wa al-Maskan]. A Qur’an was identified in February 1846 in the printing house of Ali Mohammad Tehrāni and one in May 1855 in the printing house of Āghā Abd al-Karim. In addition to the mentioned Qur’ans, a Qur’an without date and printed information has been identified in the library of Āstan Quds Razavi. Also, a Qur’an was published in 1848, probably in Tehran, which, depending on the layout and font type, can be attributed to Āghā Abd al-Karim's printing house under the supervision of Bahrāmbik. In exception of the two Qur’ans dated 1839 and [1845], one typeface has been used to print the other eight Qur’ans.
The aim of this study is to visually analyze a collection of lead letters of the Qur'an in order to answer the question of: what are the characteristics of this typeface in terms of form? This research is descriptive in terms of method and applied in terms of purpose, and the collected information is evaluated and analyzed qualitatively and with logical reasoning through comparison. To collect data, library resources (articles, books, digital archives and typewritten books) were used by observation method. Due to a better and a more comprehensive access, the typography was extracted based on the 1842 edition and after extracting the letters, it was adapted to other Qur’ans. The research findings are based on the analysis of the visual structure of the extracted typography, as well as the research data, in order to identify the visual features of the typography. In the analysis of the mentioned typeface, only the form of the letters has been studied and the placement of the letters in relation to each other and in relation to the seat line or the composition of the pages has not been considered. Furthermore, an attention has been paid to their similarities. To analyze the forms, letter families are defined based on the similarity of the forms with each other. Most letters have four modes: initial, middle, final, and final, which may have one form or several forms in each of these modes, which are considered in the analysis of all cases.
The findings of this study indicate that in designing the letter form in the typography of "Zayn al-Ābedin Qur’an", some rules governing the typography design and emerging lead printing technology have been considered in order to preserve the capabilities and originality of the form in calligraphy. The designers of this typeface have used various methods to achieve this goal, including the following: Using similar letter forms to create new letters, creating formal diversity in letter accompaniment using interface subforms, using limited number of ligatures despite the variety of forms.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Printing with Movable Type
  • Qur’an
  • Typeface
  • Calligraphy
  • Naskh Script
  • Mirzā Zayn al-Ābedin Tabrizi
احمدوند، عباس. (1380). «گزارشی کوتاه از چاپ و نشر قرآن کریم در غرب». آینه پژوهش. ش. 69، مرداد و شهریور 1380: 256-261.
احمدی‌نیا، محمدجواد. (1391). بررسی شیوه طراحی حروف و به‌کارگیری آن در کتب چاپ سربی نیمۀ اول قرن 13ق. در ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشتۀ پژوهش هنر. دانشگاه شاهد. استاد راهنما: علی‌اصغر شیرازی.
احمدی‌نیا، محمدجواد. (1393). «طراحی حروف در رسالۀ جهادیه، نخستین کتاب فارسی چاپ‌شده در ایران». فصلنامۀ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات. دورۀ 25، ش. 3: 130-148.
احمدی‌نیا، محمدجواد؛ شیرازی، علی‌اصغر. (1393). «روند شکل‌گیری کتاب‌های چاپ سربی در دورۀ قاجار بین سال‌های 1233 تا 1250هـ.ق.». نگره. ش. 32: 65-79.
ایازی، سید یاسر. (1379). کتابشناسی قرآن‌های چاپی ایران. تهران: نمایشگاه کتاب تهران.
آراسته، منوچهر. (1391). «بررسی اولین نسخه‌های قرآن چاپ سربی و سنگی چاپ‌شده در ایران موجود در کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی». شمسه. د. 4، ش. 14-15، بهار و تابستان 1391.
بابازاده، شهلا. (1378). تاریخ چاپ در ایران. تهران: طهوری.
بامداد، مهدی. (1347). شرح‌حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری. تهران: زوار.
بدوی، عبدالرحمن. (1375). «قرآن و نسخه‌هایش در اروپا». کیهان فرهنگی. ش. 128، مرداد و شهریور 1375: 78-81.
بوذری، علی. (1390). «نخستین کتاب چاپ سنگی در ایران (قرآن، تبریز 1249ق.)». نامۀ بهارستان. س. 12، ش. 18-19: 367-370.
بوذری، علی. (1394). «نخستین کتاب چاپ سربی و نخستین قرآن چاپ سنگی در ایران». فصلنامۀ تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه. س. 12، ش. 46: 148-164.
شچگلووا، الیمپیادا پاولونا. (1388). تاریخ چاپ سنگی در ایران. ترجمۀ پروین منزوی. تهران: معین.
صحراگرد، مهدی. (1399). سطر مستور؛ تاریخ و سبک‌شناسی کوفی شرقی. تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران.
طاهری، فائزه. (۱۳۹۷). مبانی طراحی بصری برای فونت فارسی. تهران: فاطمی.
فضائلی، حبیب‌الله. (1350). اطلس خط. اصفهان: مشعل.
کریمی‌نیا، مرتضی. (1392). «سیر چاپ متن و ترجمۀ قرآن در اروپا». ترجمان وحی. س. 16، ش. 32، پاییز و زمستان 1391: 63-85.
مارزلف، اولریش. (1385). «نوپایی چاپ در ایران، تعریف و تخمین». مترجم: آزاده افراسیابی. کتاب ماه کلیات. ش. 103، 104 و 105، تیر و مرداد و شهریور 1385: 22-31.
مدیرشانه‌چی، کاظم. (1354). «کتب قدیمی چاپی». نشریۀ دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد. ش. 14: 296-316.
مدیرشانه‌چی، کاظم. (1362). «قرآن‌های چاپی». مشکوه. ش. 2، بهار 1362: 124-127.
معینی، محسن. (1377). «چاپ قرآن». در دانشنامۀ قرآن و قرآن‌‌پژوهی. به‌کوشش بهاءالدین خرمشاهی. تهران: دوستان ناهید: 871-872.
م‍ی‍رزاب‍زرگ‌ ق‍ائ‍م‌‌م‍ق‍ام‌، ع‍ی‍س‍ی‌ ب‍ن‌ ح‍س‍ن‌. (1393). رسالۀ جهادیه [بازچاپ نسخه 1233]. با تقریظ اولریش مارزلف؛ با مقدمه مجید غلامی‌جلیسه، محمدجواد احمدی‌نیا. قم: عطف.
م‍ی‍رزاب‍زرگ‌ ق‍ائ‍م‌‌م‍ق‍ام‌، ع‍ی‍س‍ی‌ ب‍ن‌ ح‍س‍ن‌. (بی‌تا). رسالۀ جهادیه [بازچاپ نسخه 1234]. با مقدمۀ میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی و جهانگیر قادم‌مقامی. زیرنظر ایرج افشار. تهران: ان‍ت‍ش‍ارات‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ ای‍ران‌ زم‍ی‍ن‌ (۱۷ س‍ل‍س‍ل‍ه‌ چ‍اپ‌ ل‍وح‍ی‌ و ع‍ک‍س‍ی‌۱).
Bobzin, Hartmut; Hollander, August den. (2014). "Early Printed Korans; The Dissemination of the Koran in the West ."Journal of Qur'anic Studie. Volume 7, Issue 2: 136-143.
Bobzin, Hartmut; Martini, Anke. (1996). Between Imitation and Imagination: The Beginnings of Arabic Typography in Europe. Leipzig: Orient-Institut der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft.
James, David. (1992). After Timur. Qurans of the 15th and 16th centuries. London: Khalili Collections.
Marzolph, Ulrich. (2007). “Persian Incunabula: A Definition and Assessment”. Gutenberg-Jahrbuch, 82: 205-220.
Scheglova, Olympiada Pavlovna. (1975). Katalog litografirovannykh knig na persidskom iazyke v sobranii Leningradskogo otdeleniia Instituta vostokovedeniia AN SSR. Vol. 1-2. Moscow: Institut vostokovedenii͡a︡ (Akademii͡a︡ nauk SSSR). Leningradskoe otdelenie.