نقش طاووس در کاشی‌کاری‌ حرم مطهر رضوی، با تأکید بر گنبد الله‌وردیخان از دورۀ صفویه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناس‌‌ارشد رشتۀ ارتباط تصویری، مؤسسه آموزش عالی فردوس، مشهد

10.22070/negareh.2020.5401.2480

چکیده

حرم امام ‌‌رضا‌‌(ع) مهم‌ترین و بزرگترین جاذبۀ مذهبی در ایران است. در سراسر تاریخ اسلام، شخصیت‌ها و بزرگان هر عصر به نوسازی و توسعه این مکان مقدس پرداخته‌اند، از جمله بزرگان و شاهان صفویه که دلیل عمدۀ آن را می‌توان به رسمیت شناختن مذهب شیعه دانست. الله‌وردیخان، فرماندۀ نظامی عصر صفویه، اقدامات فراوانی برای اعتلای فرهنگ و تمدن ایران انجام داده و توجه خاصی به معماری این دوران داشته است. گنبد الله‌‌وردیخان، از زیباترین ابنیۀ استان ‌‌قدس ‌‌رضوی است که آرتور پوپ در کتاب معماری ایران آن را کامل‌ترین قسمت مرقد امام ‌‌رضا‌(ع) می‌داند. کاشی‌های معرق این رواق مزین به کتیبه‌ها، نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی است. بسیاری از این نقوش دربردارندۀ مفهومی هستند، که جایگاهی خاص در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم دارند. از آن‌جا که کاربرد نقش طاووس به صورت عنصری تزئینی در معماری دورۀ صفویه به اوج رسید؛ هدف اصلی این نوشتار بررسی نقش طاووس در کاشی‌کاری‌های حرم مطهر و با تأکید بر رواق مذکور از دورۀ صفویه است. با این سوالات که 1ـ بیشترین نقش طاووس مربوط به کدام دوره تاریخی حرم است؟ 2ـ وضعیت قرارگیری این نقش در عصر صفوی و دوره‌های بعد از آن در حرم مطهر چگونه است؟ دراین راستا، پژوهش حاضر به روش آمار ‌توصیفی و تحلیل محتوا، و شیوۀ جمع‌آوری اطلاعات براساس مشاهدات میدانی، عکاسی و داده‌های کتابخانه‌ای انجام شده است.
در این پژوهش از میان 132 نقش طاووس از سه دورۀ تاریخی در حرم مطهر، این نقش با تأکید بر رواق الله‌‌وردیخان، مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین حضور به دست آمده از این نقش در حرم مطهر مربوط به دوره جمهوری‌اسلامی (96 عدد) است، که این رقم در دوره صفوی 26 عدد و در دوره پهلوی 10 عدد است. از نظر وضعیت قرارگیری، در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی 114 عدد، به عنوان عنصر محافظ و نگهبان است؛ و از نمای مقابل 18 نقش وجود دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Peacock's Motif in the Tile of the Holy Shrine of Razavi, With Emphasis on the Dome of Allah Verdi Khan from the Safavid Period

نویسنده [English]

  • َAtiye Khan Hossein Abadi
Ferdows Institute of Higher Education, Mashhad, Iran.
چکیده [English]

The shrine of Imam Reza (AS) is considered to be the largest and the most important religious attraction in Iran, which we see throughout the history of Islam. The dynasties, personalities, and elders of each era have been refurbishing and developing this sacred place, to the extent that each section describes the art of architecture at a specific time in the history of Islamic art, including the elders and kings of the Safavid dynasty, the main reason being the recognition of the Shiite religion and the reverence and respect for the elders of this religion. The architecture of the Safavid era is a symbolic manifestation of a sublime truth, leading man from the multitude of the outside world to divine unity where one can feel the presence of God. The kings, artists, and architects of this period, with an emphasis on unity, sought to evoke divine unity in minds, creating a style known as the Isfahan style; the latest of the four Islamic architectural styles in Iran which is based on the simplicity of most designs. Allah Verdi Khan, a brave warrior and military commander of the Safavid era, has done a lot of work to promote the culture and civilization of Iran and paid special attention to the architecture of this era. This can be emphasized by looking at the works remaining from him in Isfahan (Si-o-se-Pol), Shiraz (Khan School) and Mashhad (Dome of AllahVerdi Khan). The dome is one of the most important mystical symbols. Its special form, which resembles the enameled dome, represents the inclusion of all creation (by heaven). For this reason, the artist always imitates the dome of heaven with large domes in the mosques and provides the opportunity for spiritual worship to seek the blessings of divine power for believers. Dome of AllahVerdi Khan, is one of the most beautiful buildings of the Astan Quds Razavi, which Arthur Pope, in the book of Iranian Architecture, considers to be the most complete part of the shrine of Imam Reza (AS). The mosaic tiles of this porch are decorated with the inscriptions and animal, plant, and geometric motifs. Many of these motifs include a concept that has a particular place in the culture and literature of this land. Since the use of peacock motif, as a decorative element, has reached its perfection in Safavid era architecture, and its use is observed in many buildings of this period, the main purpose of this paper is to study the motif of peacocks in the tiles of the above-mentioned porch. The questions are: 1- To which period most of the peacock motifs belong? 2-What is the position of this motif in the holy shrine in the Safavid era and the subsequent periods?
The symbol of the peacock has cosmic, intrinsic and mythological meanings in the art and architecture of ancient and Islamic Iran. Therefore, its study as one of the most widely used animal motifs, considering the historical period, in order to grasp symbolic concepts and how to place this role and the type of attitude towards it in different periods is of importance and necessity.
In this regard, the writing of this article is based on the historical-descriptive method and the use of library documents, as well as the gathering of material as a transcript, field observations, and photography of other peacock motifs on the tiles of the holy shrine of Razavi and Porch of AllahVerdi Khan. Data analysis is also qualitative. In total, 132 peacock motifs from the three historical periods of the Safavids, Pahlavis and the Islamic Republic era have been studied, including 10 compositions in 17 tiled frames in the Porch of AllahVerdi Khan and 6 compositions in 14 tile frames related to other parts of the shrine. Most of these motifs in the holy shrine are related to the Islamic Republic era (96), 26 to the Safavid period and 10 to the Pahlavi period. In terms of positioning, most of the peacock motifs are represented in a side view, 114 of which as guardians, while there are 18 motifs from the front view. Finally, after searching and discovering the deep meanings of this symbol, one can reach the semantic underlying layers and the reasons for its application. These tiles, consisting of physical form, layout and motif, are all intended to attain the highest order of existence, immortality and rebirth, to relate to the creator of life, blessings and fertility, as well as to pass through the temporal phase of the lowness and to connect to the highest eternal order. Repetition and symmetry also have existential and anti-mortal meanings, so there is no custom in which there is no repetition. The presence of these motifs, besides the quoted meanings, also induces these implicit meanings: unity in plurality, plurality in unity, plurality of eternity and infinity, power, spirituality, bottom-up connection, and earth to heaven.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Peacock
  • Tiling
  • Safavid Era
  • Dome of Allah Verdi Khan
  • Shrine of Imam Reza (AS)
 
افروغ، محمد. (1389). نماد و نشانه‌شناسی در فرش ایران. تهران: جمال هنر.
برادران حسن‌زاده، غلامرضا. (1392). جستار در فرهنگ نمادین نشانه‌ها: (و کاربرد آن از ایران باستان تا هنر دورة معاصر). تبریز: اختر.
جلالی، غلامرضا و میثم جلالی. (1394). معنای هنر شیعی. قم: بوستان کتاب.
حاجی‌ قاسمی، کامبیز. (1389). گنجنامۀ فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران دفتر سیزدهم: امام‌زاده‌‌ها و مقابر (بخش سوم). تهران: شهید بهشتی.
حسینی محراب، ملیحه و امیرحسین چیت‌سازان. (1394). «بررسی طرح و نقش فرش مود با تأکید بر نمادگرایی کله‌اسبی». همایش ملی فرش دستباف خراسان جنوبی. دانشگاه بیرجند.910-927.
خاتمی، محمود. (1390). فلسفه‌ای برای هنر ایرانی. تهران: فرهنگستان هنر.
خزایی، محمد. (1382). مجموعه مقالات هنراسلامی. تهران: موسسه مطالعات هنر اسلامی.
________. (1386). «تاویل نقوش نمادین طاووس و سیمرغ در بناهای عصر صفوی». هنرهای تجسمی. سال دهم (26). 24-27.
خسروی‌فر، شهلا و امیرحسین چیت‌سازان. (1390). «بررسی نماد و نقش پرنده در قالی‌های موزة فرش ایران». دو فصلنامة پژوهش هنر. سال اول (2). 29-43.
خمینی، سید روح‌الله. (1327). کشف‌الاسرار. تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه.
دادور، ابوالقاسم و آزاده دالایی. (1395). مبانی نظری هنرهای سنتی (ایران در دوره اسلامی). تهران: دانشگاه الزهرا (س).
دوازده امامی، مهدی؛ زکریایی، ایمان (1393). «نماد طاووس و نقش رسانه‌ای آن در معماری شیعی با تأکید بر مساجد عصر صفوی اصفهان». کنگره بین‌المللی فرهنگ و اندیشه دینی. 1041- 1059.
دوبوکور، مونیک. (1373). رمزهای زنده‌‌جان. ترجمة جلال ستاری. تهران: مرکز.
دیاری بیدگلی، محمدتقی. (1383). پژوهشی در اسباب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن. تهران: سهروردی.
ریاضی، محمدرضا. (1375). فرهنگ مصور اصطلاحات هنر ایران، تهران: دانشگاه الزهرا (س).
زنگنه، پری. (1391). «طاووسخانه، نگاهی به نقش طاووس در تاریخ هنر ایران». سرزمین من. سال هشتم (39). 62-67.
سرلو، خوان ادواردو. (1389). فرهنگ نمادها. ترجمه: مهرانگیز اوحدی. تهران: دستان.
سعادت، بیژن. (1976). بارگاه رضا. شیراز: مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی.
شایسته‌فر، مهناز و صباغپور، طیبه. (1388). «انعکاس جلوه‌های بهشت در قالی‌های قاجار بر‌‌اساس منابع اسلامی (با تأکید بر نمونه‌هایی از موزة فرش ایران)». کتاب ماه هنر. سال دهم (136). 40-51.
شوالیه، ژان و آلن گربران. (1385). فرهنگ نمادها. ج4. ترجمه: سودابه فضایلی. تهران: جیحون. 1387
شیخی نارانی، هانیه (1389). «نشانه‌شناسی پرنده، طاووس». دوفصلنامه تخصصی هنرهای تجسمی نقش‌مایه. سال سوم: ش5. 27-42.
صلواتی، مرجان (1388). «عظمت نماد طاووس در چنته‌بافی زنان ایلات قشقایی فارس». دوفصلنامه تخصصی هنرهای تجسمی نقش‌مایه. سال دوم (3). 91-98.
طاهری، علیرضا. (1390). «درخت مقدس، درخت سخنگو و روند شکل‌گیری نقش واق». فصلنامة باغ نظر. سال هشتم (19). 48- 54.
عالم‌زاده، بزرگ. (1390). دانشنامه رضوی. تهران: شاهد.
عبداللهی، منیژه. (1381). فرهنگ‌نامه جانوران در ادب پارسی. ج2. تهران: پژوهنده.
عطاردی، عزیزالله. (1371). تاریخ آستان قدس رضوی. تهران: عطارد.
فلاح طوسی، هنگامه (1389). «مطالعۀ پیشینۀ تاریخی و اعتقادی نقش طاووس و بازنمود آن در نگاره‌های ایرانی». استاد راهنما: بهار مختاریان، استاد مشاور: صمد نجارپور. دانشگاه هنر اصفهان، دانشکده هنرهای تزئینی.
قلی‌زاده، خسرو. (1392). دانشنامة اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.
کاویانیان، احتشام. (1355). شمس الشموس. مشهد: آستان قدس رضوی.
کنبی، شیلا ر. (1393). جزئیاتی از هنر اسلامی. ترجمة افسونگر فراست. تهران: فرهنگسرای میردشتی.
کوپر، جین. (1379). فرهنگ مصور نمادهای سنتی. ‌ترجمه: ملیحه کرباسیان. تهران: فرشاد.
لاهیجی، محمدبن شریف. (1373). تفسیر شریف لاهیجی. ج3و4. تهران: دفتر نشر داد.
مجلسی، محمدباقر. (1351).  آسمان و جهان (جلد چهارم بحارالانوار). ج3. ترجمه: محمدباقر کوه کمره‌ای. تهران
__________. (1378). مهدی موعود، (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار). ترجمه: علی دوانی. تهران: دارالکتب اسلامیه.
معرفت، محمدهادی. (1376). التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب. ج2. مشهد: الجامعۀ الرضویه للعلوم الاسلامیه.
معمارزاده، محمد. (1386). تصویر و تجسم عرفان در هنرهای اسلامی. تهران: دانشگاه الزهرا.
مکنزی، دیوید نیل. (1388). فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمه: مهشید میرفخرایی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منتخب صبا و اسفندیار کوه‌‌ نور. (1384). جلوه‌گری نقوش در هنرهای سنتی ایران. ج3. تهران: نور حکمت.
مهدوی پارسا، حسین (1387). در حریم ملکوت. مشهد: خانه پژوهش.
مؤتمن، علی. (1355). تاریخ آستان قدس. مشهد: آستان قدس رضوی.
میبدی، احمدبن ابی‌سعد رشیدالدین. (1371). کشف الاسرار و عده الابرار. ج8، تهران: امیرکبیر.
وندشعاری، علی و نادعلیان، احمد. (1385). «تجلی عرفان در قالی‌های عصر صفوی». فصلنامه نگره. سال دوم (2و3). 55-65.
یاحقی، محمد جعفر. (1386). فرهنگ اساطیر و داستان‌واره‌ها در ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
___________. (1375). فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی. چاپ دوم. تهران: سروش.
یعقوبیان، اروین. (1384). «طاووس زیباترین پرندۀ روی زمین». شکار و طبیعت. سال؟ (90). 33-37.
Larousse, Pierre. (1975). Medieval Islamic Symbolism and the Painting in the Cefalu Cathedral, Leiden: E.J. Brill Press.