مطالعه‌ای بر گفتمان چندوجهی نوشتار/تصویر در هنر معاصر ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)،

2 گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران

3 گروه ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.

10.22070/negareh.2020.5454.2500

چکیده

امروزه آثار هنری بسیاری با تلفیق وجوه زبانی و تصویری شکل گرفته‌اند و این شکل از خلق، ارائه آثار و دریافت آن‌ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با درنظر گرفتن ارتباط دیرینه زبان و تصویر در هنر و همینطور نظریه‌های چرخش زبانی و تصویری، هیچ یک به تنهایی قادر نیستند ویژگی‌های این قسم از آثار و نمایشگاه‌های هنر معاصر را دربرگیرد. گفتمان چندوجهی نوشتاری و تصویری با مؤلفه‌های این بخش از هنر معاصر مطابق است. به این ترتیب این مقاله با هدف تبیین تعامل میان وجوه زبانی و تصویری در هنر معاصر از جمله هنر معاصر ایران  قصد دارد به این دو پرسش پاسخ گوید که: 1- گفتمان چندوجهی در هنر معاصر به چه معناست؟ و 2- ویژگی‌های گفتمان چندوجهی در این بافت چگونه است؟ مقاله پیش رو از لحاظ روش، توصیفی و تحلیلی است و ابزارهای پژوهش شامل فیش برداری، مشاهده و مراجعه به اسناد و آرشیو نمایشگاهی می‌باشد. پاسخ این پرسش‌ها در قالب نتایج پژوهش به این ترتیب است که گفتمان چندوجهی به معنی مطالعه منابع نشانه شناختی متفاوت از جمله زبان و تصویر در نسبت با یکدیگر است. اگر گفتمان را بر اساس تعریف ون دایک، کاربرد زبان در بافتی خاص در نظر بگیریم، می‌توان گفت در بخشی از هنر معاصر، با گونه‌ای از گفتمان چندوجهی زبانی و تصویری روبه روییم. چراکه این بخش از هنر بر خلاف سنت مدرن، نماینده رابطه ناگسستنی زبان و تصویر است. استفاده از تکنولوژی‌های متنی و بصری این رابطه را به نمایش می‌گذارد و شبکه‌ای به هم پیوسته از وجوه و معناها به وجود می‌آورد. مخاطب نیز در مواجه با این گفتمان از بیننده صرف به بیننده/خواننده بدل می‌شود. در هنر معاصر ایران نیز شاهد نمونه‌های بسیاری از همکاری دو وجه زبان و تصویر در قالب یک فرم بیانی تازه و نمایش آثار در بافت نمایشگاهی به مثابه گفتمانی چندوجهی هستیم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Study of Verbal/Visual Multimodal Discourse in Contemporary Iranian Art

نویسندگان [English]

  • azam hakim 1
  • zahra pakzad 2
  • Masoud Kowsari 3
1 alzahra university, art faculty
2 Assistant Professor, Department of Painting, Al-Zahra University,
3 Associate Professor of Social Media, Faculty of Social Science
چکیده [English]

Today, many works of art are formed by the combination of linguistic and visual modes, and this form of creation of artwork has also affected its reception. The writing language has become an inseparable layer from the title of exhibition and works, to a fundamental element in the creation of them, and forms a multimodal text. So, Language can be interlinked in two forms, connected to artworks or separated from them, with non-linguistic modes of the work.
 The relationship between language and image has always existed in art history, each time one is superior to the other. Contemporary art traveled to the linguistic world in contrast to modern art and this linguistic turn is represented in various forms. On the other hand, pictorial turn means the importance of image versus language. Given the long-standing relationship between language and image in art and the theory of linguistic and pictorial turns, the question that arises is which of these turns represents contemporary multimodal art more than the other? Given that each of these turns alone cannot cover the multimodal features of this section of works and contemporary art exhibitions; the term multimodal turn in art seems to be a more appropriate substitute.
Thus, in order to explain the multimodal turn and discourse in contemporary art, this article intends to answer these two questions: - What is the meaning of multimodal discourse in contemporary art? And, what are the characteristics of this kind of discourse in this context?  The present article is descriptive and analytical in terms of method, and research data is also collected using library methods, observation and reference to documents and exhibition archives. This article aims to explain multimodal discourse by defining van Dijk's discourse in relation to contemporary art. In addition, it applies some of Gillian Rose's theories in this regard. Discourse analysis, or preferably discourse studies have diverse approaches and branches that indicate differences in similarities. One of the new approaches is the multimodal discourse analysis, also known as MDA. The multimodal verbal / visual discourse studies the language in conjunction with another source, or in other words, the image and its special context.
The answer to these questions in the form of research results is that multimodal discourse means the study of different semiotic sources, including language and image, in relation to each other. If we consider discourse based on van Dijk's definition, a thinker in the field of discourse analysis, and the use of language in a particular context, we can say that in contemporary art we face a kind of linguistic and visual discourse, because this part of art, unlike the modern tradition, represents an inseparable relationship between language and image. In contemporary Iranian art, we see many examples of cooperation between language and image in a new form of expression in the creation and display of works as a multimodal discourse. Some of the artists drawing on this approach include Ali Ettehad, Barbad Golshiri, Farshid Azarang, Mahmoud Bakhshi, Nazgol Ansarinia, etc.
 In the contemporary period, this relationship and interaction in the form of multimodal discourse is a powerful tool for artists to express the new issues they face, and thus in this way, their separation has been questioned throughout the history of art. The use of textual and visual technologies such as catalogs as well as statements demonstrates this relationship and creates an interconnected network of modes and meanings. They are one of the types of technologies through which institutions (as well as artists) operate, and in this way, they put the single display object in a process. In the face of this discourse, the audience also changes from a mere viewer to a viewer / reader and forms a communicative and social event that is a functional aspect of discourse, since when it comes to the multimodal discourse in art, the social structures are constructed not merely through images, but also through all the modes and aspects which are involved in discourse, thus it certainly does not leave out language and text.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Multimodal Discourse
  • Verbal/Visual
  • Contemporary Art
  • Contemporary Iranian Art
آزبرن، پیتر (1395)، گونه گونی های هنر مفهومی، ترجمه و تلخیص: کتایون یوسفی. حرفه هنرمند، شماره 61، صص 16-33.
اتحاد، علی (5 اسفند 1388)، گفت و گو با علی اتحاد، به بهانه نمایشگاه هفتم رازورزی در گالری راه ابریشم، بی دقت نگاه کردند و رفتند، روزنامه اعتماد، گفت و گو کننده پرویز براتی، ص 8.
اخگر، مجید (1395)، چرخش زبان شناختی هنر: تلاقی زبان و  عکاسی در هنر جدید، حرفه هنرمند، شماره 61، صص 49-63.
بی نام (1388)، درآمدی بر تحلیل گفتمان، پژوهشنامه فرهنگستان هنر: تحلیل گفتمان هنر، شماره 2 (شماره پیاپی 12)، تهران: فرهنگستان هنر. 37-53.
ترشیزی، فؤاد (1395)، باربد گلشیری: علیه کلان روایت های هنر، حرفه هنرمند، شماره 61، 162-172.
دایک، تئون اِی. ون (1387)، مطالعاتی در تحلیلِ گفتمان چندوجهی: از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، ترجمه ایزدی و دیگران، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها.
رامین، علی (1392)، مبانی جامعه شناسی هنر، نشر نی، تهران.
رز، ژیلیان (1394)، روش و روش شناسی تحلیل تصویر، ترجمه سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
فرقانی، محمد مهدی و سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی (1390)، ارائه مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم، مطالعات فرهنگ- ارتباطات. سال دوازدهم شماره شانزدهم، صص 129-157.
قجری، حسینعلی و جواد نظری (1392)، کاربرد تحلیل گفتمان در تحقیقات اجتماعی، تهران: نشر جامعه شناسان.
کرس، گونتر (1392)، نشانه شناسی اجتماعی از نظریه تا کاربرد: بازنمود چندوجهی رویکرد نشانه شناسی اجتماعی به موضوع ارتباط در عصر حاضر، ترجمه دکتر رحمان صحراگرد، تهران: مارلیک.
کُکلن، آن (1394)، نظریه هنر معاصر، ترجمه بهروز عوض پور، نگاه، تهران.
کلانتری، عبدالحسین (1391)، گفتمان از سه منظر زبان شناختی، فلسفی و جامعه شناسی، تهران: نشر جامعه شناسان.
ماینر، ورنون هاید (1390)،  تاریخِ تاریخ هنر، ترجمه مسعود قاسمیان، تهران: فرهنگستان هنر.
مهدی زاده، سید محمد (1389)، نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: همشهری.
میچل، ویلیام ( 1398)، زمان و فضا: لائوکونِ لسینگ و سیاست ژانر، ترجمه کتایون یوسفی، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره 74، 9-24.
نامور مطلق، بهمن و منیژه کنگرانی (1388)، از تحلیل بینامتنی تا تحلیل بیناگفتمانی، پژوهشنامه فرهنگستان هنر: تحلیل گفتمان هنر، تهران: فرهنگستان هنر. 73-94.
نصری، امیر (1394)، گذر از تاریخ هنر به علم تصویر، تهران: فرهنگستان هنر.
یورگنسن، ماریان و لوئیز فیلیپس (1395)، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
Jewitt, C. (2009), the Routledge Handbook of Multimodal Analysis, New York, NY: Routledge.
O’Halloran, K.L., Smith, B.A. (2010), Multimodal text analysis, Available at: http://multimodal-18. analysis-lab.org/_docs/encyclopedia/01Multimodal_Text_Analysis-O’Halloran_and_Smith.pdf.
Rorty, R. (1979), Philosophy and the Mirror of Nature, Princeton University Press. Rossolatos, G. (2015), taking the “multimodal turn” in interpreting consumption experiences, Consumption Markets & Culture, 18:5, 427-446.