هندسه در نگارگری به مثابه هنر قدسی در آثار کمال‌الدین بهزاد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی مقطع دکترای تخصصی رشته پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز

2 استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان

10.22070/negareh.2021.5905.2608

چکیده

دوره تیموری عصر شکوفایی انواع هنرها در حوزه نگارگری و معماری است. در این دوره نگاره‌هایی مصور شدند که ویژگی بارز آن‌ها پیروی از قواعد هندسی در ایجاد فضاهای خارجی و داخلی یک بنا و تزیینات به‌کار رفته در معماری آن‌‌ها بود. سرنمون نگارگری در این مکتب، کمال‌الدین بهزاد است. به تصویر کشیدن فضاهای خاص معماری و ترسیم تزیینات مختلف بناها به وسیله هندسه نقوش، از ویژگی‌های منحصر به فرد آثار او به شمار می‌رود. اهداف مقاله پیش‌رو الف- شناسایی هندسه نقوش به‌کار رفته در نگاره‌های بهزاد و تکرارپذیری آن‌ها در نگاره و نمود آن‌ها در معماری، ب- شناسایی هنر قدسی به واسطه حضور هندسه نقوش در آثار بهزاد است. لذا سؤال‌های این تحقیق عبارت‌اند از: 1- بهزاد تا چه اندازه از نقشمایه‌های هندسی در نگاره‌هایش بهره جسته است؟ 2- در کدام یک از نگاره‌های بهزاد، هندسه نقوش به‌ صورت مستقل عمل کرده و برای نشان دادن ذات اقدس الهی به طور بصری بیان شده است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بر مبنای استدلال تطبیقی بوده و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات، کیفی و با رویکرد استقرایی می‌باشد. روش جمع‌آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای- اسنادی به دست آمده و چارچوب نظری تحقیق بر آراء فلاسفه سنت‌گرا و عرفا تکیه دارد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد هر جا نگاره‌ای که مفهومی الهی و یا عارفانه در خود دارد، آکنده از هندسه است. در این نگاره‌ها، هندسه اهمیت بیشتری پیدا می‌کند به طوری که لزوم وجود هندسه، مهیای ظهور می‌شود. پس آن وجهی از معماری که در نگارگری بهزاد آمده است، جنبه‌ی قدسی بودن معماری اسلامی را نشان می‌دهد. با این اوصاف می‌توان نگاره‌های «گریز حضرت یوسف(ع) از زلیخا» و «حضرت محمد‌(ص) و صحابه‌هایش» را از لحاظ آکنده بودن از نقوش هندسی و مستقل بودن این هندسه نقوش، نوعی هنر قدسی دانست.  

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Geometry in Iranian Painting as Sacred Art in the Works of Kamal al-Din Bihzad

نویسندگان [English]

  • Ali Ghashghaei 1
  • Hosein Ardalani 2
1 PhD Student in Art Research, Department of Art and Architecture, Central Branch of Azad University,
2 Department of Philosophy of Art, Hamedan Branch, Islamic Azad University, Hamedan,
چکیده [English]

In this article, we will discuss the art of painting in Herat School. In fact, the head of painters in this school is Kamal al-Din Bihzad. So we will consider his works and his style in a contextual way and find the sacred art in his paintings. What is discussed here is the geometry used in the works of Kamal al-Din Bihzad who used geometric motifs in order to manifest spirituality in a direct way. This paper is based on descriptive-deductive and library research methods. This article examines the geometric patterns in the works of Kamal al-Din Bihzad, then compares them together, and subsequently reaches a general conclusion, so it proves the hypothesis. From this point of view, this descriptive-analytical research is based on adaptational and inductive approaches. The statistical population includes seven examples of paintings by Bihzad or attributed to Bihzad. Another methodology that is discussed in this research, examines the geometry used in the drawings, which are matched in the framework of this article. As a result of these comparisons, drawings are revealed to be centered on the concept of divinity, due to the geometry of the designs. Therefore, these images are the subject of the research question of this research.This study works on seven paintings made by or attributed to Kamal al-Din Bihzad, comparing the elements used in these works with their counterparts in architectural buildings. We study on repetition of the geometric patterns used in the architectural spaces of Bihzad's paintings. The view based on this article is a traditionalist view. This means that the views of the Western and the Eastern philosophers with regard to revival of the unity of meanings are taken into account in answering the questions of this research. In other words, we consider the traditionalist idea, the source of which is the proof of the essence of the divine sanctuary, which sees the source of survival in annihilation and the everlasting and eternal nature in the unity of meanings, as one of the main aspects of this research. Another theoretical aspect that was necessary in this research is the view of mystics towards art and beauty. This approach is discussed in this article because part of the traditionalist view is based on the views of the mystics who existed before the emergence of the philosophy of traditionalism and influenced the space around them under a special system. Taken together, all logical theories and hypotheses of this research have been proven regarding the main question of the research that is based on this point that to what extent has Bihzad used geometric motifs in his paintings? In which of Bihzad's paintings does the geometry of the motifs act independently and is visually expressed as an independent form to show the essence of the sacred divinity? The main emphasis of this discussion will be on the paintings of "Joseph Escaping Zuleikha" and "Prophet Mohammad (PBUH) and His Companions".
As a result, Kamal al-Din Bihzad's works can be divided into two categories in terms of the necessity of applying the geometry of patterns in them: 1- Works in which the geometry of patterns is discussed as an independent unit; 2- Works where the geometry of the motifs has appeared in order to decorate the drawings.
To answer the research questions of this article, we found out that each painting with a divine or mystical theme is considered as sacred art and it is full of geometric patterns. The first category focuses on the works that prove the theory of this article, in which Bihzad deals with the geometry of the motifs as an independent unit, in works such as "Joseph Escaping Zuleikha" and "Prophet Mohammad (PBUH) and His Companions". These paintings are full of geometric motifs and it is directly derived from architecture, because if we remove the architectural plan, we find out that the visual expression is not damaged. Geometry takes steps to elevate the textual meaning of the image.
But the second category includes works in which the geometry of the motifs is more considered in terms of the decorative aspect of architecture and is used to make the architectural building look magnificent. The purpose of applying the geometry of the designs was to make it glorious. So In these paintings, geometry is related to architecture and it seems that it has a decorative aspect in terms of the glory of the palace and has found an auxiliary role for architecture.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sacred Art
  • Geometry of Patterns
  • Iranian Painting
  • Bihzad
  • Architecture
آژند، یعقوب، 1395، نگارگری ایران (جلد اول)، تهران، نشر سمت.
آژند، یعقوب، اسلوب سیاه‌قلم در نگارگری ایران، نشریه هنرهای زیبا، شماره 30، 1386، ص 99- 106.
اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، الگ، 1378، هنر و معماری اسلامی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).
افلاطون، 1367، دوره آثار افلاطون- رساله تیمائوس، جلد سوم، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، گلشن.
اکبری، فاطمه، شواهد قرآنی هندسه حاکم بر آثار هنر و معماری اسلامی، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره 77، 1397، 561- 578.
اکبری، فاطمه، بازاندیشی تناسبات هندسی خلقت در آثار هنر و معماری اسلامی، مدیریت شهری، شماره 44، 1395، ص 106- 123
السعید، عصام و پارمان، عایشه، 1376، نقش‌های هندسی در هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، سروش.
بلخاری‌قهی، حسن، 1394، قدر، نظریه هنر و زیبایی در تمدن اسلامی، تهران، نشر سازمان تبلیغات‌اسلامی، حوزه هنری سوره مهر.
بورکهارت، تیتوس، 1376، ارزش‌های جاودان هنر اسلامی، ترجمه سید‌حسین نصر، مبانی هنر معنوی، گردآوری علی تاجدینی، چاپ دوم، تهران، حوزه هنری.
بورکهارت، تیتوس، 1365، هنر اسلامی، زبان و بیان، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، سروش.
بورکهارت، تیتوس، 1369، هنر مقدس، اصول و روش‌ها، ترجمه جلال ستاری. چاپ دوم، تهران، سروش.
بورکهارت، تیتوس، نظری به اصول و فلسفه هنر اسلامی. ترجمه غلامرضا اعوانی. جاودان خرد، شماره 2، 1355، ص 18- 30.
بهروزی‌پور، حسین، صورت، بیان و معنا در نگارگری ایران بر پایه دیدگاه‌های دینی و عرفانی تیتوس بورکهارت و سید‌حسین نصر، مطالعات باستان‌شناسی پارسه، شماره 10، سال سوم، 1398، ص 127- 148.
بهزاد، کمال‌الدین، 1386، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی کمال‌الدین بهزاد، چاپ دوم، تهران، فرهنگستان هنر.
پاکباز، روئین، 1385، نقاشی ایران از دیرباز تا امروز. تهران، زرین و سیمین.
راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه دریا بندری، جلد اول، تهران، نشر پرواز.
راکسبرگ، دیوید‌جی، کمال‌الدین بهزاد و نقش او در نگارگری ایران. ترجمه مریم پزشکی‌خراسانی، فصلنامه هنر (57)، 1382، ص 61- 80.
ریاحی، محمدامین، 1352، مرصاد‌العباد، تهران، انتشارات علمی‌فرهنگی.
زمرشیدی، حسین، مسجد بی‌نظیر جامع گوهرشاد و هنرهای قدسی معماری، مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 6، 1390، ص 17- 32.
ساداتی‌زرینی، سپیده و مراثی، محسن، بررسی چگونگی تأثیرگذاری عرفان اسلامی در شکل‌گیری هنر نگارگری مکتب هرات تیموری و تبریز صفوی، فصلنامه تحلیلی پژوهشی نگره، شماره 7، 1387، ص 92- 105.
شایسته‌فر، مهناز و سدره‌نشین، فاطمه، تطبیق نقوش تزیینی معماری دوره تیموری در آثار کمال‌الدین بهزاد با تأکید بر نگاره گدایی بر در مسجد، فصلنامه تحلیلی پژوهشی نگره، شماره 25، 1392، ص 19- 38.
شوان، فریتیوف، زیباشناسی و رمزپردازی در هنر و طبیعت، ترجمه الف. آزاد، نقد و نظر، شماره 15 و 16، 1377، ص 127- 136.
شیرازی، علی اصغر، شکوه معماری در آثار کمال الدین بهزاد، هنرنامه، 18، 1382، ص 99- 118.
فرشته‌نژاد، مرتضی، 1356، گره‌سازی و گره‌چینی در هنر معماری ایران، تهران، انجمن آثار ملی.
فغفوری، رباب و بلخاری‌قهی، حسن، نمود کتیبه‌های معماری در نگاره‌های ایرانی، تحلیلی بر نمونه‌های مکتب هرات و آثار بهزاد، فصلنامه پژوهش‌های معماری اسلامی، شماره 11، 1395، ص 111- 128.
کربن، هانری، 1387، انسان نورانی در تصوف ایرانی، ترجمه فرامرز جواهری‌نیا، تهران، آموزگار خرد.
کفشچیان‌مقدم، اصغر و یاحقی، مریم، بررسی عناصر نمادین در نگارگری ایران، فصلنامه علمی‌پژوهشی باغ نظر، شماره 19، 1390، ص 65- 76.
گنون، رنه، 1384، سیطره کمیت و علائم آخرالزمان، علی محمد کاردان، چاپ سوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
لولر، رابرت، 1368، هندسه مقدس، فلسفه و تمرین، ترجمه هایده حایری، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
ماهرالنقش، محمود، 1361، کاشی‌کاری ایران (جلد اول)، تهران، نشر موزه‌ی رضا عباسی.
ماهرالنقش، محمود، 1361، کاشی‌کاری ایران (جلد دوم)، تهران، نشر موزه‌ی رضا عباسی.
ماهرالنقش، محمود، 1361، کاشی‌کاری ایران (جلد سوم)، تهران، نشر موزه‌ی رضا عباسی.
ماهرالنقش، محمود، 1381، میراث آجرکاری ایران، تهران، سروش (انتشارات صدا و سیما).
نجیب‌اوغلو، گلرو، 1389، هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ترجمه مهرداد قیومی بید‌هندی، تهران، روزنه.
نصر، سیدحسین، عالم خیال و فضا در مینیاتور ایرانی، فصلنامه هنر، شماره 26، 1373، ص 79- 86.
نوروزی‌طلب، علیرضا، جستاری در مبانی نظری هنر و مفاهیم نگارگری ایرانی، هنر بهار، شماره 39، 1378، ص 86- 106.