نقش تحولات اجتماعی در شکل‌گیری مکتب نگارگری قزوین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای پژوهش هنر ، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

2 استادیار دانشکده هنر، دانشگاه شاهد

3 استادیار دانشکدة هنر، دانشگاه شاهد

4 استادیار گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد

10.22070/negareh.2023.17494.3195

چکیده

 نقاشی ایران در مسیر رشد خود دچار تحولات فروانی شده است. به همین جهت، مکاتب گوناگون نگارگری، دارای صبغهٔ قومی و قبیله‌ای و دربرگیرندهٔ فرهنگ حاکم زمان خود هستند. مکتب قزوین از جمله مکاتب نقاشی ایران دورهٔ صفوی است که در سال 955 ق، هنگام تغییر پایتخت از تبریز به قزوین شکل گرفته و بسان سایر مکاتبْ در روند شکل‌گیری و تکامل خود، تحت تأثیر حوادث اجتماعی و سیاسی حاکم بوده است. همین ضرورت، نگاه جامعه‌شناسانه بر این مکتب را دو چندان می‌کند. پژوهش پیش‌رو، با هدف بررسی تأثیر بازتاب تحولات اجتماعی در ظهور مکتب نگارگری قزوین، ضمن معرفی این مکتب درصدد است با نگاهی جامعه‌شناختی، آن را از منظر نظریهٔ بازتاب، مورد واکاوی قرار دهد. در این راستا، جهت پاسخگویی به سؤالات: ۱. تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دورهٔ صفویه چگونه شکل گرفته است؟ ٢. بازتاب این تحولات در مکتب نگارگری قزوین چگونه است؟ مقاله حاضر از روش نظری و شیوهٔ توصیفی- تحلیلی سود جسته است. نتایج نشان می‌دهد که مکتب قزوین، همواره متأثر از تحولات سیاسی و اجتماعی دورهٔ صفویه بوده است. از این‌رو، موضوع نگاره‌های این مکتب، توصیف و تمجید از انسان و حالات اوست و از این منظر شاهد جهان‌بینی و نگرشی جدید در آثار این مکتب هستیم. تک‌پیکره‌نگارها و اوراق تک‌برگ مستقل که عمدتاً تصاویری از شاه و درباریان را به نمایش می‌گذارند؛ اولین نمونه‌های تصویری هستند که به سفارش حامیان، در دستان توانمند طراحان چهره‌گشا رسامی می‌شوند. درکل، پر هزینه بودن تکمیل نسخه‌های خطی برای دربار، عدم توجه شاه تهماسب به نقاشی نسخه‌های خطی و معرفی نقاشی دیواری، تعصب مذهبی شاه تهماسب به نگارگری، ایجاد محیط هنری، رشد طبقهٔ بازرگان و افراد کم ثروت‌تر جامعه، سفارش زیاد اوراق تک‌برگ و مرقعات تصویری و خوشنویسی؛ از مهم‌ترین عوامل ایجاد و رشد مکتب نگارگری قزوین می‌باشند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Role of Social Changes in the Formation of Qazvin School of Painting

نویسندگان [English]

  • Hasan Yousefi 1
  • Seyed Nezamoddin Emamifar 2
  • Parviz Haseli 3
  • Seyed Reza Hoseini 4
1 PhD student in art research, Art, Shahed, Tehran,
2 Assistant professor, Faculty of arts, Shahed University
3 Assistant Professor, Faculty of Arts, Shahid University, Tehran
4 Assistant Professor of Painting, Art Faculty, Shahed University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Any artful production can be understood on the context of the society and its position and function. The Qazvin school is one of the Iranian painting schools of the Safavid period, which was formed in 955 AH when the capital was changed from Tabriz to Qazvin. In the process of its formation and evolution until 1006 AH, it has undergone important social and political events, which show the necessity of a sociological look at this school. The aim of the current research is to determine the role of reflection of social changes in the emergence of Qazvin school of painting with sociological analysis and from the perspective of reflection theory. Therefore, it seeks answers to these questions: 1. How did the social, economic and cultural developments take place during the Safavid period? and 2. What is the reflection of these developments in Qazvin painting school? The research method is based on the objective, fundamental and based on descriptive data collection. The data of the research was collected by the method of sampling from the sources and also by observing the wall paintings of the Safavid Government House of the Qazvin State. Data analysis was done qualitatively based on comparison, analysis and classification. The results showed that the painting of the Safavid period in Qazvin has many differences compared to the previous periods. These differences include dynamic figures and soft distance and flexibility of lines, brushstrokes and shadows with linear value, creation of a living and real space, enlivening the world around the human body by recreating natural movements, special feelings of affection and romance in nature and garden display, the design of face painting and diversity in the type of clothing and facial expressions of people, the creative use of colored ashes and changes in the theme. From a sociological point of view, an important part of these changes is the result of the change of the three institutions of power, religion and artistic circles. Before the invention of the printing industry, the institution of power, the rich and the courtiers, and at the head of it the king, was the most important patron and supporter of artists. In the era of Shah Tahmasb, the support of artists was not stable and continuous, which caused the reduction of painting and gilding of manuscripts, and instead painting of buildings, wall painting, and single-face painting became popular. Besides the power, new supporters were also found, including financiers close to the court, princes and merchants, who had their own worldview in the production and ordering of works of art. In the Safavid era, the institution of religion, especially the Shiite religion, gained a lot of power, as a result of which, many manuscripts were written and illustrated with Shiite topics and themes and stories and stories of the Prophets. The changes in the artist's artistic environment and the orders of art lovers, the creation of painting workshops and the production of manuscripts, show a change in the attitude and the prevailing discourse in the institution of art circles. This change in attitude led to the creation of paintings with different colors and numerous themes. The sociological analysis of Qazvin school of painting shows that the paintings of this period have significant differences with the paintings of other periods. Among the most important differences, we can point out the following: 1- Change in themes and content: the individual figures of this school and their actions and roles all show the development of society, the introduction of the governmental pyramid of the Safavid society - in which the Shah was at the head, and consecutively there were courtiers, aristocrats and nobles, merchants and common people. Also, the dominant ideology and the orders of art lovers can be seen in a different form in the Qazvin School's monographs along with changing the themes. 2- Beliefs, tendencies, values ​​and beliefs of the artist in the production of works of art are such that the artist is referred to and introduced by his works. 3- The change of patrons of art caused a change in the discourse and attitude of artistic circles, and this caused the spread of single-figure paintings and single-faces as well as the production of independent single-figures.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Painting
  • Single-figures
  • Safavid
  • Qazvin School
  • Sociology of Art
آژند، یعقوب (1384). مکتب نگارگری تبریز و (قزوین – مشهد)، تهران: فرهنگستان هنر.
اخگر، مجید (۱۳۹۹). فانی باقی (درآمدی انتقادی بر مطالعه نقاشی ایرانی)، تهران: بیدگل.
اشرفی، مقدمه مرجان (1388). از بهزاد تا رضا عباسی، ترجمه نسترن زندی، تهران: فرهنگستان هنر.
اشرفی، مقدمه مرجان (1384). سیر تحول نقاشی ایران (سده شانزدهم میلادی)، ترجمه زهره فیضی، تهران: فرهنگستان هنر.
افوشته‌ای نظنزی، محمود بن هدایت الله (1350). نقاوه الاثارفی ذکرالاخیار، به اهتمام احسان اشراقی، تهران: بنگاه ترجمه.
اسکارپیت، روبر (۱۳۹۲). جامعه‌شناسی ادبیات. ترجمهٔ رضا کتبی. چاپ یازدهم. تهران: سمت.
الکساندر، ویکتوریا (1393). جامعه‌شناسی هنر (شرحی بر اشکال زیبا و مردم‌پسند) ترجمه اعظم راودراد، تهران: فرهنگستان هنر.
پاکباز، رویین (1387). نقاشی ایران (از دیر باز تا امروز)، تهران: زرین و سیمین.
پور محمدی املشی، نصرالله؛ فراهانی فرد، رقیه (1391). «نقش عوامل طبیعی بر توسعه و رکود شهری قزوین؛ پایتخت دوره صفوی»، مطالعات تاریخ فرهنگی، پژوهش‌نامه انجمن ایرانی تاریخ سال سوم، شماره دوازدهم، صص۱- 23.
ترکمان، اسکندربیک (1350). تاریخ عالم آرای عباسی، به اهتمام ایرج افشار، تهران: امیرکبیر.
جکسون، پیتر (۱۳۹۹). تاریخ ایران (دورهٔ تیموریان)، ترجمه یعقوب آژند، تهران: جامی.
خواجه مهریزی، منصوره (۱۳۹۶). مطالعه تطبیقی و جامعه‌شناختی نگارگری مکاتب قزوین و مشهد (با رویکرد جامعه‌شناسی پی یر بوردیو)، تهران: دانشگاه الزهراء، دانشکده هنر.
دو وینیو، ژان (1379). جامعه‌شناسی هنر، ترجمه مهدی سحابی، تهران: مرکز.
رابینسون، ویلیام (۱۳۷۹). بررسی نقاشی ایرانی (هنر و جامعه ایرانی)، به کوشش شهریار عدل، تهران: طوس.
راودراد، اعظم (۱۳۸۶). نقد جامعه‌شناسانه هنر. مقالات سومین هم‌اندیش نقد هنر. تهران: فرهنگستان هنر.
رجبی،محمدعلی(1384).شاهکارهای نگارگری ایران،موزه هنرهای معاصر،تهران
رحیمووا، ز. ای؛ پولیا کووا، یلناآریموونا (۱۳۸۲). نقاشی و ادبیات ایرانی، ترجمه زهره فیضی، تهران: روزنه.
سارل، تام (۱۳۹۰). جامعه، هنر و اخلاق. ترجمهٔمسعود قاسمیان. تهران: مؤسسهٔ تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن».
سجادی باغبادرانی، سعیده و دیگران (۱۴۰۰). «مطالعه تحولات سیاسی و فرهنگی دوره شاه تهماسب صفوی و تأثیرآن در نقاشی این دوره با توجه به نظریه بازتاب»، فصلنامه علمی نگره، شماره ۵۸، تابستان، صص ۸۹-۱۰۳.
سودآور، ابوالعلا (1380). هنر دربارهای ایران، ترجمه ناهید محمدشمیرانی، تهران،:کارنک.
سیوری، راجر (1380). در باب صفویان، ترجمه رمضانعلی روح الهی، تهران: مرکز.
طالبی، تهماسب (1389). قزوین پایتخت صفویان، قزوین: اندیشه زرین.
قمی، قاضی احمد (۱۳۶۶). گلستان هنر. به اهتمام احمد سهیلی خوانساری، چاپ دوم، تهران: منوچهری.
فریه، ر. دبلیو (1374). هنرهای ایران، ترجمه پرویز مرزبان، تهران: فرزان.
کری ولش، استوارت (1375). نگارگری نسخ خطی در ایران، ترجمه سیدمحمدطریقی، فصلنامه هنر، شماره 30.
کریمیان، حسن؛ جایز، مژگان (۱۳۸۶). «تحولات ایران عصر صفوی و نمود آن در هنر نگارگری»، مطالعات هنر اسلامی، پاییر و زمستان، شمارهٔ ۷، صص ۶۵-۸۸.
کن بای، شیلا(1385)رضا عباسی اصلاح گرسرکش،ترجمه یعقوب آژند،تهران، فرهنگستان هنر
کن بای، شیلا (1387). عصر طلایی هنر ایران، ترجمه حسن افشار، تهران: مرکز.
کن‌بای، شیلا (1389). نقاشی ایرانی، ترجمه مهدی حسینی، تهران: دانشگاه هنر.
نوری، سونیا و دیگران (۱۴۰۱). «نقاشی ایرانی، رسانه چند منظوره حکومتی (مورد مطالعه: نگاره باغی دوره صفویه)»، فصلنامه علمی پیکره، دانشکده هنر، دانشگاه شهید چمران اهواز، دوره یازدهم، شماره 27، بهار، صص 66 -۸۰.
ورجاوند، پرویز (۱۳۷۷). سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین. (ج۳)، تهران: نی.
ولش، آنتونی (1385). نگارگری و حامیان صفوی، ترجمه روح‌الله رجبی، تهران: فرهنگستان هنر.
ولف، جنت (۱۳۸۷). مبانی جامعه‌شناسی هنر (تولید اجتماعی هنر)، ترجمه علی رامین، تهران: نی.
یوسفی، حسن (1394). تاریخ نقاشی قزوین ( دوران صفویه تا اواخر قاجار)، تهران: سوره مهر.
Grabar, Oleg,(2000) Mostly Miniatures, an Introduction to Persian Painting, Princeton:Princeton Universiry Press.
Farhad, M. & Bagci, S. (2009). Falnama the book of omens. USA: Thames & Hudson.
Hawkes, Terence. (2003). Structuralism and Semiotics. London and New York.
Zhdanov, A. (1977). Soviet literature – the richest in ideas: the most advanced literature". In Soviet writers congress. Lawrence and Wishart.