بازنگری نگرش «انحطاط» هنر قاجار با تأکید بر سفالگری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، دانشگاه هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان،کاشان،

2 استاد و عضو هیئت‌‌علمی دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران، ایران

3 دانشیار و عضو هیئت‌‌علمی دانشکده معماری و هنر، دانشگاه کاشان

10.22070/negareh.2023.17012.3135

چکیده

مطالعهٔ پژوهش‌های صورت‌گرفته در زمینهٔ سفال قاجار طی دهه‌های گذشته، بیانگر وجود نوعی اندیشهٔ یکسونگرانه و غالباً منفی نسبت به این هنر در عرصهٔ مطالعات هنر اسلامی است که آن را آغاز دورهٔ «انحطاط» در تاریخ سفال ایران تلقی می‌کند. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش درستی و نادرستی اندیشهٔ مذکور است. سوال تحقیق حاضر این است که آیا این نگرش، ریشه در واقعیات تاریخی دارد یا حاصل برداشت‌هایی نادرست از تاریخ و هنر قاجار است؟ در پژوهش کیفی حاضر،‌ از روش تحقیق تاریخی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری داده‌ها با مراجعه به اسناد کتابخانه‌ای و میدانی و تحلیل داده‌ها به روش استقرایی انجام پذیرفته است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که برخلاف آن‌چه که اغلب اذعان گردیده، سفال قاجار به لحاظ کمّی و کیفی نه تنها راه به «انحطاط» نبرده بلکه جایگاه ویژه‌ و مجزایی را در گسترهٔ سفال ایران به خود اختصاص داده است. در دورهٔ قاجار، برنامه‌های حمایتی جهت گسترش و رونق صنعت سفال از سوی دولت و نخبگان سیاسی به‌طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد که این مسئله منجر به ترقی کاشی‌سازی و انجام اقداماتی در زمینهٔ چینی‌سازی می‌گردد. در این دوره، تولید ظروف خمیرسنگ به دلیل واردات چینی تا حدودی دچار نقصان می‌گردد، اگرچه ساخت آن برای بازار جدید مشتریان نوظهور طبقهٔ متوسط استمرار می‌یابد. از سوی دیگر، می‌توان دید که با تغییر پایگاه اجتماعی هنر در این دوره علاوه بر گسترش دامنهٔ حامیان و سفارش‌دهندگان سفال، به دلیل افزایش برنامه‌های ساخت‌وساز و مرمت ابنیه، سفارش کاشی در اولویت قرار می‌گیرد. علاوه بر این، تحت تأثیر پدیدهٔ جمع‌آوری آثار هنر اسلامی و رونق بازار تقاضای هنر ایرانی، هنر قاجار نیز مورد ‏توجه موزه‌ها و مجموعه‌داران اروپایی قرار می‌گیرد که این مسئله، حجم زیادی از سفارشات را برای سفال قاجار و حتی محصولات تقلیدی با کیفیت مشابه آثار گذشته در پی دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Reassessing the Issue of Degeneration of Qajar Art with an Emphasis on Pottery

نویسندگان [English]

  • Abolfazl Arabbeigi 1
  • Samad Samanian 2
  • Abbas Akbari 3
1 Ph.D student of comparative and analytical history of Islamic art, Faculty of Theoretical Studies of ;Art, University of Art; member of the faculty of Kashan University, Kashan, Iran
2 Professor; member of the Faculty of Applied Arts, University of Arts, Tehran, Iran. ‎
3 Associate Professor; faculty member of Faculty of Architecture and Art, Kashan University,
چکیده [English]

A study of the research carried out in the field of Qajar pottery ‎shows that the prevailing attitude towards this art during the past decades has generally been derived ‎from a kind of negative thought, which is basically defined by keywords such as “degeneration”, ‎‎”vanishing”, ‎‎”decline”, “deterioration” and “stagnation”. ‎Even with the change of attitude ‎towards Qajar art since the end of the 20th century, the effects of the mentioned approach still ‎remain on the later research, and traces of it can be seen from time to time in the conducted ‎research. The purpose of the present study is to evaluate and measure the correctness and ‎incorrectness of the mentioned approach. The question of the current research is that whether this ‎attitude has its roots in historical facts or is it just the result of a wrong understanding of Qajar history ‎and art? In other words, is Qajar pottery really weak in terms of quantity and quality, or is it ‎subjected to adverse and biased comments? In this ‎regard, the frequency of Qajar pottery production level will be investigated in accordance with ‎the underlying and influential factors in the process of Qajar artistic trends, including the ‎discourse of development and reform, supply and demand market, and the social bases of art. It ‎should be noted that the word “quality” in this research refers to “technical ‎quality” of the products - including the quality of clay, glaze, colors and firing - and does not ‎include their “visual aspects”. This fundamental research applies the historical-analytical method. Data collection has been done by referring to library and field documents with reference to various sources, including historical texts (books, manuscripts and documents), ‎accounts of travelers and political agents, and the works and documents preserved in museums. Data analysis has also been done by inductive method and in a round-trip process. The target ‎community of the present research is the Qajar era pottery, including dishes, tiles and various ‎pottery objects, which were sampled in a targeted manner. The findings of the research indicate that in contrast to what has often been asserted, not only the Qajar pottery has not been faced with “degeneration” in terms of quantity and quality, but it established a ‎special and distinct place for itself in the field of Iranian pottery. During the Qajar period, the ‎support for the expansion and prosperity of the pottery industry by the government ‎and political elites increased significantly, leading to the development of tile making and chinaware production. In this period, no defect could be seen in the ‎production of earthenware and generally monochrome products, but due to the influence of ‎Chinese imports and the loss of traditional and long-standing patrons, namely financiers and ‎political elites, creators of stonepaste wares were unable to produce products of high quality. Nevertheless, the ‎production of stonepaste wares continued, though not with the previous quality, for a new ‎market of emerging middle-class customers. On the other hand, it can be seen that with the ‎change of the social base of art in this period, in addition to the expansion of patrons and ‎customers of pottery, the priority is directed to ordering tiles due to the increase in building ‎construction and restoration programs. The change in the social bases of art ‎brought about other effects; including the one that led to the “commodification” of manufactured ‎products. Accordingly, Qajar pottery lost the former “luxurious” character of Safavid pottery. Under such conditions, ‎Qajar pottery was relegated from the class of noble and courtly objects and it became available to ‎the general public at the level of commercial goods. In spite of that, this issue caused more creativity in ‎Qajar products in the field of design and coloring. On the other hand, the boom in the market of ‎supply and demand due to the emergence of the phenomenon of collecting art works by ‎foreign museums and collectors resulted in bulk orders for the Qajar potters, especially in the late ‎‎13th and the early 14th centuries AH/ 19th and 20th centuries AD. At the same time, the increase in demand for old works ‎led to the production of fake products known as “antiques”. The impossibility of ‎distinguishing between some of these products from the original samples is indicative of the high skill of the ‎potters of this period in producing high-quality products. Furthermore, it implicitly ‎reminds us of the important and effective role of patrons of works of art in ‎determining the trend of artistic trends.‎

کلیدواژه‌ها [English]

  • Qajar Pottery and Tiles
  • State of Pottery Production
  • Tile making
  • Orientalists
ابوت، کیث ادوارد، (1398)، شهرها و تجارت ایران در دورهٔ قاجار، گزارش کنسول ابوت از اقتصاد و جامعهٔ ایران 1866-1847م، ترجمهٔ سید عبدالحسین رئیس السادات، تهران: انتشارات امیرکبیر.
اسکرس، جنیفر، (1388)، هنرها از قرن هجدهم تا قرن بیستم، در پیتر اوری، گاوین هامبلی و چارلز ملویل، تاریخ ایران کمبریج (جلد هفتم)، قسمت سوم، دوره پهلوی (صص. 540-693)، ترجمه تیمور قادری، تهران: مهتاب.
اسکرس، جنیفر، (1399الف)، شکوه هنر قاجار: مجموعه مقالات فرهنگ، هنر و کاشی‌کاری عصر قاجار، ترجمه علیرضا بهارلو و مرضیه قاسمی، تهران: خط و طرح.
اسکرس، جنیفر، (1399ب)، رابرت مرداک اسمیت و روابط فرهنگی– هنری ایران و بریتانیا در عصر قاجار. در رابرت مرداک اسمیت، هنر ایران (صص. 107-136)، ترجمه کیانوش معتقدی، تهران: خط و طرح.
اسمیت، رابرت مرداک، (1399)، هنر ایران، ترجمه کیانوش معتقدی، تهران: خط و طرح.
اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، (1350)، روزنامهٔ خاطرات اعتمادالسّلطنه وزیر انطباعات در اواخر دورهٔ ناصری، مربوط به سالهای 1292 تا 1313 هجری قمری، چاپ دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر.
اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، (1357)، صدرالتواریخ یا تاریخ صدور قاجار، شرح حال یازده نفر از صدراعظم‌های پادشاهان قاجار، تصحیح و تحشیه از محمد مشیری، چاپ دوم، تهران: نشر روزبهان.
اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، (1363)، چهل سال تاریخ ایران در دورهٔ پادشاهی ناصرالدین شاه، جلد اول (المآثر و الآثار)، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات اساطیر.
امامی نائینی، حسین، (1324)، نائین‌نامه معروف به تاریخ خطی نائین و تاریخ نائین امامی، برگرفته از http://Naeeni.com/book/
انه، کلود، (1370)، گلهای سرخ اصفهان (ایران با اتومبیل)، ترجمه فضل‌الله جلوه، تهران: نشر روایت.
آدمیت، فریدون، (1361)، امیرکبیر و ایران، چاپ ششم، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
آدمیت، فریدون؛ ناطق، هما، (1356)، افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشرنشدهٔ دوران قاجار، تهران: انتشارات آگاه.
آرشیو ملی ایران، (1320ه.ق)، شماره سند 2439/210، نامه‌هایی از پاریس به مستوفی در بروکسل: اجاره دکان، ملاقات با اتابک و ملکم.
بروگش، هینریش، (1368)، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه مهندس کردبچه، چاپ دوم، تهران: مؤسسه اطلاعات.
بروگش، هینریش، (1374)، در سرزمین آفتاب، دومین سفرنامه هینریش بروگش، ترجمه مجید جلیلوند، تهران: نشر مرکز.
بلاغی، عبدالحجه، (1350)، تاریخ تهران، 2 جلدی، قم.
بنجامین. س. ج. و، (1363)، ایران و ایرانیان. ترجمه مهندس محمدحسین کردبچه، تهران: سازمان انتشارات جاویدان.  
پوپ، آرتر آپم؛ اکرمن، فیلیس، (1387)، سیری در هنر ایران از دوران پیش از تاریخ تا امروز، جلد چهارم، ترجمۀ ‏نجف دریابندری و دیگران، تهران: شرکت انتشارات علمی و ‏فرهنگی. ‏
پولاک، یاکوب ادوارد، (1368)، سفرنامه پولاک، ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
تانکوانی، ژی. ام، (1383)، نامه‌هایی درباره ایران و ترکیه آسیا، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، تهران: چشمه.
تحویلدار، میرزا حسین‌خان، (1342)، جغرافیای اصفهان، جغرافیای طبیعی و انسانی و آمار اصناف شهر، به کوشش منوچهر ستوده، تهران: دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
تکمیل همایون، ناصر، (1378)، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران، جلد دوم: دارالخلافهٔ ناصری، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی شهرداری تهران.
جمالزاده، سید محمدعلی، (1335)، گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران، برلین: انتشارات ادارهٔ «کاوه».
جناب، میرسید علی، (1376)، اصفهان، به کوشش محمدرضا ریاضی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
حسن، زکی‌محمد، (1320)، ‏ تاریخ صنایع ایران بعد از اسلام، ترجمۀ محمدعلی خلیلی، تهران: نشر اقبال. ‏
دآلمانی، هانری رنه، (1335)، سفرنامه از خراسان تا بختیاری: مشتمل بر طرز زندگی، آداب و رسوم، اوضاع اداری، اجتماعی، اقتصادی، فلاحتی و صنایع ایران از زمان قدیم تا پایان سلطنت قاجاریه، ترجمه فره‌وشی، تهران: ابن سینا، امیرکبیر.
راجرز، ام، (1374)، سفالگری در ر. دبلیو فریه، هنرهای ایران (صص. 255-270)، ترجمه پرویز مرزبان، تهران: نشر و پژوهش فرزان روز.‏
رفیعی، لیلا، (1378)، سفال ایران: از دوران پیش از تاریخ تا عصر حاضر، تهران: یساولی.‏‎
روزنامه دولت علیّه ایران، (1370)، جلد اول، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
روزنامه وقایع اتفاقیّه، (1373)، جلد اول، شماره‌های 1-130، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.
ریاضی، محمدرضا، (1395)، کاشی‌کاری قاجاری، با همکاری اکرم کبیری، تهران: یساولی.‏
سعدوندیان، سیروس، (1380)، عدد ابنیه، شمار نفوس از دارالخلافه تا تهران 1311-1231 خورشیدی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. تهران: سازمان چاپ و انتشارات.
سعدوندیان، سیروس؛ اتحادیه، منصوره، (1368)، آمار دارالخلافهٔ تهران (اسنادی از تاریخ اجتماعی تهران در عصر قاجار)،. تهران: نشر تاریخ ایران.
سیدموسوی، عاطفه، (1399)، معاشرت هنر صفوی و قاجار از نگاه علی‌محمد اصفهانی، در مهدی مکی‌نژاد، سیاه قلم، احوال و آثار استاد علی‌محمد اصفهانی (صص. 76-89)، تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر ‏آثار هنری متن.‏
ظلّ‌السّلطان، مسعود میرزا، (1368)، خاطرات ظلّ‌السلطان، جلد اوّل، سرگذشت مسعودی، باهتمام و تصحیح حسین خدیوجم، تهران: انتشارات اساطیر.
عیسوی، چارلز، (1362)، تاریخ اقتصادی ایران، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر گستره.
غفاری، ابوالحسن، (1368)، تاریخ روابط ایران و فرانسه، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
فلور، ویلم، (1371)، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران (8)، صنعتی شدن ایران و شورش شیخ احمد مدنی، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران: انتشارات توس.
فلور، ویلم، (1393)، صنایع کهن در دوره‌ی قاجار، ترجمه علیرضا بهارلو، تهران: پیکره‏.‏
فووریه، ژوآنس، (1385)، سه سال در دربار ایران: خاطرات دکتر فووریه پزشک ویژه ناصرالدین شاه قاجار، ترجمه عباس اقبال آشتیانی، تهران: نشر علم.
کامبخش‌فرد، سیف‌الله، (1379)، سفال و سفالگری در ایران: از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر، تهران: ققنوس.‏‎ ‎
کاویانی، سهیلا، (1400)، شومینه‌های کاشی قاجار، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: عباس اکبری، دانشگاه کاشان.
کرزن، جرج. ن، (1373)، ایران و قضیه ایران، جلد اول و دوم، ترجمه غلامعلی وحیدمازندرانی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
گدار، آندره، (1377)، هنر ایران، ترجمه بهروز حبیبی، چاپ سوم، تهران: مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.‏
مستوفی، محمدمحسن، (1375)، زبده‌التواریخ، به کوشش بهروز گودرزی، تهران: بن‍ی‍اد م‍وق‍وف‍ات‌ دک‍ت‍ر م‍ح‍م‍ود اف‍ش‍ار ی‍زدی.‌
مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، (۱۳۴۳ه.ق)، شماره مدرک 100/1/20/125/5، حاجی محمدعلی و دو نفر دیگر کاشی‌ساز اصطهبانات شکایت از امین مالیه در مطالبه پول.
مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، (1341ه.ق)، شماره مدرک 88/1/24/49/4، صدرالعلمای درخصوص دایرنمودن صنعت کاشی‌پزی.
مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، (1333ه.ق الف)، شماره مدرک 10/1/7/174/3، شکایت صنف فخاران و کوره‌پزهای تهران در باب فزونی مالیات.
مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، (1333ه.ق ب)، شماره مدرک 32/1/5/172/3، میرزاحسین عتیقه فروش، شکایت از توقیف کوزه‌های عتیقه که در نظمیه ضبط شده است.
ملک المورخین، عبدالحسین‌خان، (1386)، مرآت الوقایع مظفرى، جلد اول، تصحیح عبدالحسین نوایى، تهران: میراث مکتوب.
موسوی ویایه، انسیه سادات؛ اکبری، عباس، (1399)، زرین‌فام‌های قاجار، حلقهٔ مفقودهٔ مطالعات سفالگری قاجار، در مهدی مکی‌نژاد. سیاه قلم، احوال و آثار استاد علی‌محمد اصفهانی (صص. 11-54). تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر ‏آثار هنری متن.‏
مهدوی، اصغر؛ افشار، ایرج، (1380)، اسناد تجارت ایران در سال 1287 ه‌.ق، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
نوروزی‌طلب، حمیدرضا، (1395)، از تهران تا شمیران، شکوه و هنر معماری قاجار و پهلوی اول، تهران: انتشارات یساولی.
ورنویت، استفان، (1383)، گرایش به غرب (در هنر عثمانی، قاجار و هند)، جلد ششم از مجموعه‌ی هنر اسلامی ناصر خلیلی، ترجمه پیام ‏بهتاش، تهران: کارنگ.‏
‏ویلسن، ج. کریستی، (1317)، تاریخ صنایع ایران، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران: وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه. ‏‎
هولتسر، ارنست، (1355)، ایران در یکصد و سیزده سال پیش، بخش نخست: اصفهان، ترجمه محمد عاصمی​، تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
یوسفی‌فر، شهرام، (1390)، مجمع‌الصنایع (تجربه نوگرایی در مشاغل کارگاه‌های سلطنتی دوره قاجاریه)، فصلنامه گنجینه ‏اسناد، ‏‏21(83)، صص. 42- 64.‏
Burlington Fine Arts Club, (1885), Illustrative Catalogue of Specimens of Persian and Arab Art Exhibited.
Carey, Moya, (2017), Persian Art: Collecting the Arts of Iran for the V&A, London: Victoria and Albert Museum.
Fellinger, Gwenaelle; Guillaume, Carol, (2018), L'empire des roses: Chefs-D'oeuvre De L'art Persan Du 19e Siècle, LOUVRE-LENS. Snoeck.
Floor, Willem; Otte, Jaap, (2019), European Ceramics in Iran in the 19th and Early 20th  Centuries, American Ceramic Circle Journal, Vol. 20:  pp.117-143.
Kelenyi, bela; Szanto, Ivan (eds.), (2010), Artisans at the Crossroads, Persian arts of the Qajar period (1796-1925), Budapest.
Keppel, George Thomas, (1834), Personal Narrative Of A Journey From India To England, Vol 2, London.
Lane, Arthur, (1971), Later Islamic Pottery: Persia, Syria, Egypt, Turkey, 2th edition, Faber and Faber Ltd.‎
Olmer, L. J, (1905), Rapport Sur Une Mission Scientifique En Perse, Paris: Impimerie Nationale.
Perkins, Justin, (1843), A Residence of Eight Years in Persia, Among the Nestorian Christians, Allen, Morrill & Wardwell.
Rochechouart, Julien de, (1867), Souvenirs d'un voyage en Perse, Challamel Aine (ed.), Paris: libraire commissionnaire pour la marine, les colonies et l'orient.
South Kensington Museum, (1876), Catalogue of Persian objects in the South Kensington museum, Great Britain Dept of Science and Art.
Sykes, Ella C., (1910), Persia and its People, New York, The macmillan Company.
Vernoit, Stephen (ed.), (2000), Discovering Islamic Art: Scholars, Collectors and Collections, 1850-1950, London, New York, I. B. Tauris.
Watson, Oliver, (2004), Ceramics from Islamic Lands, Thames & Hudson.
Watson, Oliver, (2006), Almost Hilariously Bad: Iranian Pottery in the Nineteenth Century, In Doris Behrens-Abouseif & Stephen Vernoit. Islamic Art in the 19th Century: Tradition, Innovation, And Eclecticism (pp. 333- 362), Leiden, Boston: BRILL.
Wills, C. J. (Charles James), (1891), In the land of the lion and sun or Modern Persia, New Edition, London, New York and Melbourn: Ward, Lock and Co.
URL1: https://data.fitzmuseum.cam.ac.uk/id/object/74993
URL2: https://www.nms.ac.uk/explore-our-collections/stories/global-arts-cultures-and-design/figurative-tiles-from-iran/
URL3: https://collections.vam.ac.uk/item/O8981/jar-unknown/
URL4: https://collections.vam.ac.uk/item/O84907/jar-unknown/
URL5: https://collections.vam.ac.uk/item/O340221/spittoon-unknown/