مطالعه تطبیقی موجودات تخیلی در نقاشی‌های بناهای آیینی عصر قاجار با تمرکز بر چهار بنای کبودکلا، کبریاکلا، چمازکلا و شیاده در مازندران (بابل) و بناهای خداوردی، پیرتکیه، مفتاح و حاج قاسمی در گلستان (گرگان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشگاه مازندران بابلسر

2 کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه مازندران

10.22070/negareh.2023.16482.3068

چکیده

نقاشی‌های موجود در بناهای آیینی که گونه‌ای از میراث بومی، فرهنگی و تاریخی در معماری منطقه مازندران و گلستان به شمار می‌آیند، در دوره قاجار تصویرگری شده‌اند. این نقاشی‌ها که از کیفیت بصری بالایی برخوردار نیستند، برخاسته از باورها و اندیشه‌های ناب هنرمندان و عامه مردم است که تأثیر آن را می‌توان بر فرهنگ و ادبیات مردمان این دیار نظاره‌گر بود. هدف از مقاله حاضر، مطالعه تطبیقی موجودات تخیلی در نقاشی‌های بناهای آیینی دوره قاجار در منطقه بابل (استان مازندران) و گرگان (استان گلستان) از حیث تنوع و خوانش فرم و محتوا است و این پرسش مطرح می‌گردد که موجودات تخیلی به کار رفته در نقاشی‌های بناهای آیینی عصرقاجار در مناطق نامبرده از حیث مضمون و ارزش‌های بصری، دارای چه ویژگی‌ها، شباهت‌ها و تفاوت‌هایی است؟ از این‌رو تعداد ده نمونه نقاشی از بناهای آیینی منطقه بابل و هفت نمونه نقاشی از منطقه گرگان انتخاب و مبنای تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و میدانی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که نقوش تخیلی در بناهای آیینی دو منطقه مذکور، به دلیل مجاورت دو استان و تأثیر آنها بر یکدیگر از حیث روابط فرهنگی، در کاربرد کیفیت‌های بصری مانند بهره‌گیری از خطوط منحنی در فرم، ترکیب‌بندی‌های ساده، کاربرد فضاسازی اسرارآمیز به سبب خالی‌بودن پس‌زمینه در اکثر نقوش و ترسیم آنها به صورت دوبعدی و فاقد حجم‌بودنشان، با هم اشتراکاتی دارند، ولی در سقانفارهای بابل، نقوش تخیلی، نمایانگر ذوق و ذهنیت خلاقانه هنرمند می‌باشند که با قلم روان و طراحی آزادانه خطوط، نقوشی ساده و غیرحرفه‌ای ترسیم کرده است. از طرفی در منطقه گرگان این نقوش، با نگاهی واقع‌گرایانه‌تر ترسیم شده‌اند و توجه به تناسبات، به جنبه عینی‌تر بودن نقوش کمک زیادی کرده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of Imaginary Creatures in the Paintings of Qajar Era Ritual Buildings, Focusing on the Four Buildings of Kabudkola, Kebriakola, Chamazkola and Shiadeh in Mazandaran (Babol) and the Buildings of Khodavardi, Pir Tekyeh, Meftah and Haj Ghasemi in Golestan (Gorgan)

نویسندگان [English]

  • Mostafa Rostami 1
  • Maryam Sheikhzade 2
1 Associate Professor, Art Research Department, University of Mazandaran
2 MA in Art Research, Art Research Department, University of Mazandaran
چکیده [English]

The paintings in religious buildings, which are a type of native, cultural and historical heritage in the architecture of Mazandaran and Golestan regions, were painted in the Qajar period. These paintings, which do not have a high visual quality, originate from the pure beliefs and thoughts of artists and common people, whose impact can be seen on the culture and literature of the people of this country. The purpose of this article is to conduct a comparative study of imaginary creatures in the paintings of Qajar period ritual buildings in Babol (Mazandaran province) and Gorgan (Golestan province) in terms of diversity and reading of form and content. Thus, this question is raised: what are the characteristics, similarities and differences of the imaginary creatures used in the paintings of the Qajar era religious buildings in the mentioned regions in terms of theme and visual values? Therefore, the number of ten samples of paintings from the religious monuments of Babol region and seven samples of paintings from Gorgan region have been selected and used as the basis of analysis. The research method is descriptive-analytical, and information is collected by using library and field methods. The results of the research indicate that the imaginative motifs in the religious buildings of the two mentioned regions, due to the proximity of the two provinces and their influence on each other in terms of cultural relations, in the use of visual qualities such as the use of curved forms and lines, simple compositions, the use of mysterious space creation and drawing them in a two-dimensional way without volume and simple and popular imagery, have commonalities. However, in Babol's Saqanfars, imaginative motifs represent the taste and creative mentality of the artist, who has drawn simple and unprofessional motifs with a fluent pen and free line design. On the other hand, in the Gorgan region, these motifs are drawn with a more realistic look, and paying attention to proportions has greatly contributed to the more objective aspect of the motifs.
It is also noteworthy to mention that most of the motifs represent the frontal view which has further helped in achieving a better understanding and analyses of the paintings. But, the significant aspect which seems to require further studies after much thought on the imaginary motifs of the Babol and Gorgan regions, apart from the fact that the majority of these works of art have been created by self-taught artists and artisans and have been designed and colored in a folkloric manner far from the knowledge of academic rules and principles, is the variety in the local artists’ approach in each region in terms of creation of motifs and their nature. In other words, in Babol region, a simple expression of the image and creative use of folkloric drawing as well as individual and mental taste of the artist have led to the creation of motifs with simple and fluid lines and a mixture of mental and realistic view by the artist (which can be observed in examples such as the motifs of dragon, Div (demon), and lion and sun). On the other hand, in Gorgan region, motifs represent a more objective and material aspect and a strong and rigid drawing in comparison to the motifs of Babol region. It may further be added that due to the primitive and unsophisticated drawing of a type of images in Babol region, Images based on a different language have come to view. On the whole, as evident in the motif of the lion and sun in both regions, in the Babol region, the partial depiction of the painting has enhanced the sense and impression of its imaginary nature and shows that the local artist has not tried to depict the reality and essential and inherent nature of lion, while in Gorgan region, the above-mentioned motif, represents an attention to the proportions of lion’s body and depiction of the animal’s muscular legs, which leads to creation of a more material and realistic image.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ritual Buildings
  • Folk Art
  • Imaginary Creatures
  • Qajar Era
  • Golestan
  • Mazandaran
 
آموزگار، ژاله، 1385، تاریخ اساطیری ایران، تهران، سمت.
آریان پور، امیرحسین، 1388، جامعه شناسی هنر، تهران، گستره.
اعظم زاده، محمد، انصاری، مجتبی و حسنعلی پورمند، مضامین مذهبی در نقاشی‌های عامیانه تکایا در مازندران، مجله مطالعات هنر اسلامی، شماره ۱۵، 1390، صص ۷۴-۹۰
اعظم زاده، محمد و یوسفی، یاسمن، درآمدی بر پیوند نقش اژدها با معماری آیینی سقانفار در منطقه تبرستان، دومین همایش ملی هنر تبرستان، بابلسر، 1393
افشاری، مرتضی، آیت الهی، حبیب و محمدعلی رجبی، بررسی روند نمادگرایی شمایل‌ها در نگارگری اسلامی از منظر نشانه شناسی، مجله مطالعات هنر اسلامی، شماره ۱۳، 1389، صص37-54
اخویان، مهدی، انگاره‌های خیالی نقاشی‌های ایرانی، تاثیر واقع گرایی و واقع گریزی شعر و ادبیات در نقاشی دیواری اماکن مذهبی شیعه در ایران. فصلنامه هنر، شماره 38 ، 1390، صص9-22
استیونسن، رالف،1365، سینما از دیدگاه هنر، ترجمه علیرضا طاهری، تهران، شباویز
ایراندوست سنندجی، محمدهادی، 1385، بررسی عناصر جذابیت در سینمای انیمیشن، پایان نامه کارشناسی ارشد صویر متحرک، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، استادراهنما محمدعلی صفورا
بطیار، محبوبه و حسنی، غلامرضا، خاستگاه شناسی، طبقه بندی و تحلیل نقش‌های شیرسر در بناهای قاجاری گرگان، مجله مطالعات هنر اسلامی،شماره ۳۳، 1398، صص ۹۸-۱۲۳
بارنت، سیلوان، 1392، راهنمای تحقیق و نگارش در هنر، ترجمه بتی آواکیان، تهران، سمت
بصیر، آذر، 1377، راهنمای فیلم‌ساز جوان
پاکباز، رویین، 1390، دایره المعارف هنر، تهران، فرهنگ معاصر
پاکباز، رویین، 1398، نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، تهران، سیمین و زرین
 
پورمند، مهدیه، بررسی نشانه‌های متأثر از نقوش ایرانی، کتاب ماه هنر، شماره101، 1385 ،صص71-66
 
چارلز، جنسن،1390، تجزیه و تحلیل نقد آثار هنرهای تجسمی، ترجمه بتی آواکیان، تهران، سمت
حسن زاده، علیرضا، 1381، افسانه زندگان، تهران، بقعه و مرکز زیانشناسی اسلام و ایران
حلیمی، محمدحسین، 1379، اصول و مبانی هنرهای تجسمی، تهران، احیاکتاب
خسروی، الهه، بررسی تطبیقی موجودات تلفیقی در هنر ایران و میان رودان، نقش مایه، شماره 4، 1388،صص 22 -34
خرم رویی، ریحانه، پهلوان، پرتو، ظریف عسگری، الهه، صبوری، سمیه، دانشی، پریسا و پدرام صدفی کهنه، گرگان از منظر میراث و آیین، مجله هنر و تمدن شرق، شماره 28،1399، 13-22
ذبیحی، مریم، 1396، مطالعه تطبیقی طراحی شخصیت‌های موجودات تخیلی تلفیقی سه نسخه عجایب المخلوقات در قرن‌های ۷ و ۱۱ و ۱۳، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه هنر نیشابور، استاد راهنما، دکتر محمدجعفر سلیم زاده
رستمی، مصطفی و باباجان تبار، فاطمه، 1397، اسطوره‌ها و نمادهای آیینی در نگاره‌های سقانفارهای مازندران، بابلسر، دانشگاه مازندران
رحیم زاده، معصومه، 1388، سقاتالارهای مازندران منطقه بابل وجهی از معماری آیینی ، تهران، سازمان میراث فرهنگی استان
سعیدی مدنی، محسن، 1385، درآمدی بر مردم شناسی اعتقادات دینی، یزد، دانشگاه یزد
شایگان، داریوش، 1379، بت‌های ذهنی و خاطره ازلی، تهران، امیرکبیر
شمیسا، سیروس، 1389، انواع ادبی، تهران، میترا
صدقی، مهرداد، آیت الهی، حبیب الله و مصطفی گودرزی، تغییرات زاویه دید و همبستگی آن با دگرگونی‌هایی معنایی در هنرهای دیداری، مجله هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، ۴۶شماره، 1390، صص ۵-۱۴
عبدزاده، منیژه، ویژگی‌های کالبدی تزیینات شیرسرهای اجرا شده در خانه‌های مسکونی تاریخی شمال ایران، مجله مطالعات شهری،شماره 32، 1394، صص 66-75
عناصری، جابر، جایگاه هنرهای تجسمی در باورهای عامیانه، فصلنامه هنر، شماره1، 1361، صص 121-137
عظیم پور، پوپک، 1389،. فرهنگ عروسک‌ها و نمایش‌های عروسکی آیینی و سنتی ایران، تهران، نمایش
فره وشی، بهرام، 1352، ایران ویچ، تهران، دانشگاه تهران
فرید، امیر، جایگاه خط منحنی در نقوش ایرانی، هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، شماره46، 1390، صص 22تا 15
کروبی، مهدی، بررسی نقش فولکلور در توسعه گردشگری ایران، مطالعات مدیریت گردشگری، شماره10، 1384، صص 78 تا 53.
 
گیوم اولیویه، آنتوان، 1371، سفرنامه اولیویه، تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران در دوره آغازین عصر قاجاریه، ترجمه محمد طاهر میرزا، تهران، اطلاعات
گربران، آلن، 1377، فرهنگ نمادها، اساطیر، رویاها، رسوم، ترجمه سودابه فضایلی، تهران، جیحون
لبرگ، کریستیان، 1389، دستورزبان بصری، ترجمه امیرمحمد نصیری، تهران، چشمه
محمودی، فتانه، و طاووسی، محمود، تجلی هویت ملی در هنر ایران با رویکرد به مضامین نقش مایه‌های تزیینی سقانفارها در مازندران، مجله مطالعات ملی، شماره 37، 1387، صص ۷۵ -۹۸
محمودی، فتانه و طاووسی، محمود، مضامین تصاویر انسانی در سقانفارهای مازندران، بررسی تطبیقی نقوش سقانفارهای شیاده و کردکلا، هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی،شماره 36، 1388، صص 67-76
محمودی، فتانه، 1390، بررسی مضامین تصویری دوره قاجار در نقوش سقانفارهای مازندران، پایان نامه دکتری دانشگاه تربیت مدرس، استاد راهنما: دکتر محمود طاووسی
مردانی، پگاه، مقاله تزیین و تذکر در طرح لبه بام‌های شیب دار گرگان، دومین همایس ملی هنر تبرستان، بابلسر، 1393
مازرلف، اولریش، 1391، طبقه بندی قصه‌های ایرانی، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، سروش
نوروزی طلب، علیرضا، جستاری در مبانی نظری هنر و مفاهیم نگارگری ایرانی، فصلنامه هنر،شماره ۳۹، 1378، صص ۷۶-۱۰۸
نجفی، فرزانه، نقوش فرشته و دیو در نقاشی‌های دوبنای مذهبی مازندران در قیاس با نقاشی‌های دیواری قاجار، پژوهشنامه گرافیک نقاشی،شماره ۱، 1397، صص ۶۱-۷۷
یوسف نیا پاشایی، وحید، سقانفار و اهمیت آب، شیرسر و کوماچه سر، کتاب ماه هنر، شماره 93،1385، 58-