خوانش جامعه‌شناختی آرایه‌های فلزی در مسجد صاحب‌الامر تبریز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری هنرهای اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، شهر تبریز

2 استاد دانشگاه هنر اسلامی تبریز، شهر تبریز، استان استان آذربایجان شرقی

10.22070/negareh.2021.15008.2865

چکیده

مسجد صاحب‌­الامر از ابنیه‌ی تاریخی و مذهبی تبریز است که وجود آرایه­‌های فلزی خاص نصب­‌شده بر روی در­ آن که اکثراً متعلق به دوره قاجار می­‌باشند، این مکان را از بُعد هنری نیز حائز اهمیت ساخته است. با در نظر داشتن این نکته که آثار و پدیده‌­های هنری را اغلب می­‌توان محصول شرایط و تحولات مختلف اجتماعی موجود در جامعه معاصر آن دانست، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که تحولات اجتماعی و اندیشه‌­های غالب در دوره قاجار چه تأثیری در ظهور چنین آرایه­‌هایی داشته و آرایه‌­های موجود تا چه اندازه بازنمایی کننده نگرش اجتماعی فوق است. با توجه به­ اینکه رویکرد بازتاب در جامعه‌­شناسی هنر، در پی نمایان ساختن نحوه ارتباط میان جامعه و هنر است، بنابراین دستیابی به چگونگی بازتاب تحولات اجتماعی و اندیشه حاکم در جامعه تبریز دوره قاجار با تمرکز بر مسائل دینی، فرهنگی و اجتماعی، هدف پژوهش حاضر بوده و پژوهش درصدد پاسخ‌گویی پرسش­ زیر است: آرایه­‌های موردمطالعه، دربردارنده چه مضامینی بوده و بازتاب­ کدام جریان­‌ها و اندیشه‌­های اجتماعی می­‌باشند؟ این پژوهش ازنظر ماهیت و روش، تاریخی و توصیفی-تحلیلی بوده و با رویکرد بازتاب و روش تحلیل محتوا و با بهره­گیری از داده­‌های تاریخی از طریق گردآوری مستندات کتابخانه‌­ای و میدانی انجام‌گرفته ­است. نتایج نشانگر دو گروه عمده از آرایه­‌های فلزی است، آرایه­‌هایی با مضامین دینی و مذهبی و همچنین آرایه­‌هایی با تلفیقی از مضامین عامیانه و مذهبی که انعکاسی از افکار و اندیشه­‌های جاری در جامعه و متأثر از دو جریان مهم می­باشند. مردم در این دوره از سویی به‌­شدت متأثر از مذهب شیعه و واقعه­‌ی عاشورا بودند و ارادت ویژه­‌ای به امامان معصوم به‌­ویژه پنج‌­تن و حضرت ‌عباس داشتند و از سوی دیگر، با گسترش علوم غریبه، به‌نوعی با تلفیق مضامین عامیانه با برخی از اصول و مبانی دین و مذهب مواجه هستیم که بازتاب هر دو اندیشه را می­‌توان در آرایه‌­ها شاهد بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Sociological Reading of Metal Ornaments on the Door of Saheb Al-Amr Mosque in Tabriz

نویسندگان [English]

  • Reihaneh Rashidi 1
  • Mehdi Mohammadzadeh 2
1 PhD Student of Islamic Arts, Tabriz Islamic Art University, Tabriz
2 Professor, Faculty of Tabriz Islamic Art University. Tabriz. Iran
چکیده [English]

Saheb Al-Amr Mosque is one of the historical-religious buildings of Tabriz, which is of great importance and sanctity among the people of this city from the past to the present. One of the features that make this place stand out is the existence of metal inscriptive ornaments such as Qur'anic verses and prayers, also visual metal ornaments, including hand or human icons, and other objects that are installed on the entrance door of this historical monument. Based on observations, most of the ornaments, especially human icons were installed on the door by different strata of the people in the Qajar era. Therefore, this place can be considered of significant artistic importance, regardless of its historical and religious values. Moreover, one of the necessities of conducting this research is neglect of these arrays as works of folk art, also the role they can play in reflecting the culture and thought of the people over some time is valuable. Metal ornaments installed on the door can reflect the social, cultural, and economic status of the society of that era. Given that in Iran during the Qajar period, most people were influenced by and adhered to national prejudices and religious slogans.
On the other hand, superstitious thoughts and ideas have been prevalent among the people and even the Qajar courtiers, and considering the important place of this construction in the social life of the people of this era, the present research intends to study and analyze the ornaments installed on this door as part of common visual culture in the society of Tabriz in the Qajar era based on the reflection approach in the sociology of art and with emphasis on components such as social and cultural structure. The Abundance of various arrays on the door, and on the other hand, their meaningful application in a particular period and society, indicate that one of the important features of the study of this phenomenon is that it makes it possible to analyze ornaments with a reflective approach to the image and a close reflection of the social and cultural conditions of society. Therefore, the main purpose of this study is to achieve the currents and ideas that have led to the formation and emergence of such ornaments. In this regard, research questions are raised in this way:  What currents and ideas are reflected in the arrays of the door of Sahib Al-Amr Mosque in Tabriz? What do the ornaments contain?
The present research is historical and descriptive-analytical in terms of nature and method and has been done with reflection approach and content analysis method and using historical data through collection of library and field documents. The results of this study showed that on the door of Saheb Al-Amr Mosque in Tabriz, we encounter two major groups of ornaments from a content perspective. First group is ornaments with themes influenced by religion, especially Shiite culture, which explicitly refer to Islamic and Shiite traditions and texts, and most of them can be seen in the form of written ornaments. The second group includes ornaments with a combination of Shiite themes and non-religious signs under the influence of superstitious sciences, which in many cases appear with a seemingly religious aspect and in different forms. In fact, with the emergence or strengthening of new beliefs and mentalities in society and changes in culture, the possibility of the emergence of new forms and content in works of art is provided.
Existence of icons with the name of Cheshm Abbasi, on which in some cases the words "Ya Abbas Dakhilam" and "Ya Hossein Mazlum Dakhilam" are engraved, seems to have had a religious function from the point of view of a group of people in Tabriz during the Qajar period, and is considered as a clear example of this change. In this period, we are faced with cultural and social conditions that affect the whole society, including the kings and most of the people, the most important of which are a superficial reading of religion and more attention to the appearance of religious rituals and ceremonies, and another case is the spread of popular beliefs and beliefs of non-religious origin, which in many cases are practiced in combination with religion by fortune tellers, and dervishes. Tabriz, as the most influential city of this period, is no exception to this principle. The people of this city, in addition to having religious prejudices and special devotion to the infallible Imams, especially "Hazrat Abbas" and "Imam Hussein", were also influenced by the popular and superstitious beliefs of the Qajar-period society, to the extent that countless arrays on the doors of the Sahib Al-Amr Mosque reflect ideas directed at both views.

کلیدواژه‌ها [English]

  • The Door of Saheb-Al-Amr Mosque
  • Metal Ornaments
  • Religious Concepts
  • Folk Beliefs
  • Qajar Era
  • Tabriz
الکساندر، ویکتوریا. (1396). جامعه­شناسی هنرها (شرحی بر اشکال زیبا و مردم­پسند هنر). مترجم: اعظم راودراد. چاپ سوم، تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن».
براوون، ادوارد. (1386). یک سال در میان ایرانیان. ترجمه: مانی صالحی علامه. چاپ سوم. تهران: نشر اختران.
تاورنیه، ژان باستیت. (1389). سفرنامه­ی تاورنیه. ترجمه: حمید ارباب شیرانی. چاپ دوم. تهران: انتشارات نیلوفر.
ترابی طباطبایی، جمال. (1384). تاریخ تبریز به روایت سکه و ضمایم. تبریز: مؤلف.
تناولی، پرویز. (1385). طلسم گرافیک سنتی ایران. تهران: بنگاه.
ثقه‌الاسلام، میرزاعلی آقا. (1332). تاریخ امکنه شریفه و رجال برجسته. چاپ اول. چاپخانه رضائی.
جکسن، آبراهام والنتاین ویلیامز. (1387). سفرنامه جکسن (ایران درگذشته و حال). مترجمان: منوچهر امیری و فریدون بدره­ای. چاپ پنجم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
خاماچی، بهروز. (1384). اوراق پراکنده از تاریخ تبریز. چاپ دوم. تبریز: انتشارات مهد آزادی.
­خاماچی، بهروز. (1389). تبریز از نگاه جهانگردان. چاپ اول. تبریز: انتشارات یاران.
خواجه نصیری، نسیم. 1393. طراحی و ساخت زیورآلات فلزی با الهام از شمایل­های مذهبی با تأکید بر شمایل­ها مسجد صاحب‌الامر تبریز. پایان­نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه هنر اسلامی تبریز.
دو وینیو، ژان. (1395). جامعه­شناسی هنر. مترجم: مهدی سحابی. چاپ هشتم. تهران: نشر مرکز.
دمورگان، ژاک. (1338). هیئت‌علمی فرانسه در ایران، ترجمه: کاظم ودیعی. جلد دوم. تبریز: نشر چهر.
دهخدا، علی­اکبر. (1377). فرهنگ لغت، جلد ششم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
دهدار، محمود. بی­تا. مجموعه طلسم اسکندر ذوالقرنین و زبدة الالواح و کاشف­الصناعه. بی­جا.
سرنا، مادام کارلا. (1362). سفرنامه مادام کارلاسرنا. ترجمه: علی­اصغر سعیدی. تهران: کتابفروشی زوّار، چاپ نقش‌جهان.
سیم، استوارت. (1399). مارکسیسم و زیبایی­شناسی، از کتاب: مبانی جامعه­شناسی هنر، ترجمه: علی رامین، چاپ نهم، تهران: نشر نی.
شمیم، علی­اصغر. (1384). ایران در دوره سلطنت قاجار. چاپ سوم. تهران: انتشارات زریاب.
علاء، ایران. (1355). سوزن­دوزی، از کتاب: جی گلاک و سومی هیراموتو گلاک، سیری در صنایع‌دستی ایران، تهران: بانک ملی ایران.
عمرانی، بهروز و امینیان، محمد. (1386). گمانه­زنی در میدان صاحب آباد و مجموعه حسن پادشاه. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. (50). 91- 118
فوریه، ژوآنس. (1385). سه سال در دربار ایران. ترجمه: عباس اقبال. چاپ اول. تهران: نشر علم.
گلاک، جی و سومی هیراموتو. (1355). سیری در صنایع‌دستی ایران، ترجمه: یحیی ذکاء، رضا علوی. تهران: بانک ملی ایران.
گوبینو، کنت دو. (1385). سه سال در ایران. ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری. چاپ اول. تهران: نگارستان کتاب.
محمدزاده، مهدی. (1386). نشانه‌های مصور و تقدیس قدرت در عهد قاجار. گلستان هنر. (8). 61-68.
موسی­پور، ابراهیم. (1389). فرهنگ دینی در زبان و نشانه­شناسی روزانه مردم ایران در دوران صفوی قاجاری. مجله تاریخ و تمدن اسلامی. شماره 11. صص 166-131.
­نجفی، اصغر و گلچین، اشرف. (1393). بازار تبریز در دوره قاجار. چاپ اول. تبریز: انتشارات آلتین.
هنرفر، لطف­الله. (1355). قلم‌زنی، از کتاب: جی گلاک و سومی هیراموتو گلاک، سیری در صنایع‌دستی ایران، تهران: بانک ملی ایران.
­وامبری، آرمینیوس. (1372). زندگی و سفرهای وامبری. ترجمه: محمدحسین آریا. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.