مطالعه تحلیلی ویژگی‌های بصری و عناصر ساختاری نقشمایه دایره در نقاشی معروف به شمس دوره قاجار محفوظ در موزه آستان قدس رضوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه نقاشی ، دانشکده هنر ، دانشگاه الزهرا س، تهران ، ایران

10.22070/negareh.2020.3110

چکیده

دوره قاجار یکی از دوره‌های درخشان در نقاشی است که نقاشی مذهبی یکی از شاخه‌های آن است. بعضی از این نقاشی‌ها برای شاه و با کیفیت بالا و روی بوم ابریشمی کار شده است. یکی از این نمونه‌ها مر بوط به اواخر دوران قاجار تابلوی عاشورای شمس است که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. این تابلو (معروف به تابلوی شمس) دارای ترکیب‌بندی مدور است و برخلاف تابلوهای نقاشی دیگر به صورت افقی نیست و از  نقشمایه دایره به صورت نمادین در زیرساخت هندسی اثر استفاده شده است. هدف از این پژوهش مطالعه موردی و تحلیل  نقاشی عاشورای شمس بر مبنای ترکیب‌بندی دایره است. سوال‌های این پژوهش عبارت‌اند از: 1- ویژگی‌ها بصری و عناصر ساختاری در ترکیب بندی این تابلو چگونه است ؟2 – نقش مایه دایره در ترکیب بندی اثر از چه جایگاهی برخوردار است؟ محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و براساس روش‌شناسی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه‌ای است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که ترکیب‌بندی این نقاشی جدید و منحصر به فرد است و بر اساس تقسیمات هندسی آگاهانه و هدفمند برمبنای دایره شکل گرفته است. نقاش از تقسیمات هندسی متقارن با دایره‌ها برای تمرکز بر نقطه مرکزی تصویر یعنی امام حسین (ع) استفاده کرده است. تقسیمات هندسی دایره‌ها، ارتباط آنها، همزمانی دید و رساندن مفهوم کثرت در وحدت بر مبنای ساختار هندسی مدور اثر شکل گرفته است و به همین علت به شمس معروف است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analytical study of visual features and structural elements of the circular motif in a painting known as Shams of the late Qajar period preserved in the Astan Quds Razavi Museum

نویسنده [English]

  • Elaheh Panjehbashi
alazhara assistant professor
چکیده [English]

The Qajar period is one of the brightest periods in painting, and religious painting is one of its branches. Some of these paintings have been made for the king in high quality and on silk canvases. One of these examples is the Ashura painting of Shams, which is kept in the Astan Quds Razavi Museum, and has not been studied yet. This painting has a circular composition and unlike other paintings, it is not horizontal and is circular and based on the composition of the circle, and the circle motif is used symbolically in the geometric substructure of the work. The purpose of this study is a case study and analysis of Shams Ashura painting based on circular composition. Questions of this research are: 1- What are the visual features and structural elements in the composition of this painting? 2- What is the role of the circle in the composition of the work? The content of the present study is qualitative and is based on descriptive-analytical methodology and library research data collection method. The results show that the composition of this painting is new and unique, and is based on conscious and purposeful geometric divisions based on a circle. The painter has used symmetrical geometric divisions with circles to focus on the central point of the image, Imam Hussein. The geometric divisions of the circles, their relationship, the concurrence of vision and conveying the concept of plurality in unity are based on the circular geometric structure of the work. At the end of this study, it is concluded that this composition is different from the traditional type of Ashura horizontal rectangular composition and shows a new type of painting that is unique and introduces Shams as a special and different artist in painting. It well puts the Ashura event together in separate plans, emphasizing the simultaneity of Iranian painting in the past. This painting is a unique and different example that was created in the Qajar period and was probably based on the size, quality, type of painting, and composition of custom works from Ashura to court use. The artist works to use them consciously and purposefully in combination. The circular layout uses the geometry and pattern of the circle. In this study, it was found out that the geometric divisions in this work were not accidental and the work has a geometric substructure based on the circle. The painter used geometric divisions and relationships between eight circles to focus on the original highest point of the painting that is the last farewell, and it is emphasized by using geometric divisions. In addition to the mystical dimension, it is a symbolic geometric motif that shows the relationships between divisions, the relationship of small circles, the eight main circles, and the focus on the main circle as well as the focal point of the image. Geometric knowledge, correct and accurate use of circles in place of mesh in the geometric substructure of the work, and the conscious use of eight circles next to the main circle have helped expressing the main theme of the painting. The cognitive level of the image of the circle in the Ashura painting of Shams should be considered as a manifestation of the Qajar-period artist's worldview. The theme of Ashura is emphasized as an intuitive symbol in painting, and is therefore based entirely on the core of the universe and the repetition and continuity of time and place. Circular symbolic interpretation at the center of the image completes the image's resolution, balance, harmony, unity or geometry of the image. The events are fully illustrated and, if they fit in with the religious books in the first part of the article, the story of the artist's awareness and nobility of this Shiite religious event is illustrated. The coloring in this painting is very precise and conscious. Colors with muted tones are used. The tones are very harmonious and white is used in the painting for the breathing space in the image. The coloring in this image is flat, and the black font can be seen around the images. The design of human figures is very precise and with the skill of the artist, this number of figures is depicted in small circles. Recognition of independent sculpture and portraiture in each sculpture shows that the artist had the necessary knowledge for painting and the figures were well arranged according to the narratives. The composition of this painting is the most important feature of this painting, which is circular and is a different composition in the field of Ashura curtains.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Qajar
  • Painting
  • Ashura
  • Geometric Structure
  • Circular Motif
  • Astan Qods Museum
افهمی، رضا و علی اکبر شریفی مهرجردی (1389). نقاشی و نقاشان دوره قاجار، کتاب ماه هنر، شماره 148. ص33-24.
ارجمند، مهدی. (۱۳۷۴). زیبایی،قداست،دین، فصلنامه هنر، ش28.، ص 134-188.
آژند، یعقوب. (1385). نمایش دردوره صفوی، تهران: فرهنگستان هنر.
اردلان، نادر، بختیار، لادن. (1380). حس وحدت: سنت عرفانی در معماری ایران، ترجمه: حمید شاهرخ، تهران: زیبا سازی.
الشاوی، علی و همکاران (1386). مع الرکب الحسینی، ج 4، چاپ دوم، قم: تحسین.
بلوکباشی، علی، (1375) ، قهوه خانه‌های ایران، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
بورکهارت، تیتوس. (1386). مبانی هنر اسلامی، ترجمه: امیر نصری، تهران :حقیقت.
بورکهارت، تیتوس. (1369) مطالعاتی در هنر دینی، ترجمه: حسین نصر، تهران امیرکبیر.
بلخاری قهی، حسن. (1384). مبانی عرفانی هنر و معماری اسلامی، تهران: سوره مهر.
بلخاری قهی، حسن. (1384).جایگاه کیهان شناختی دایره و مربع در مهماری مقدس (اسلامی). هنرهای زیبا، ش24. ص5-14.
پاکباز،رویین. (1379).نقاشی ایران ازدیر باز تا امروز، تهران: نارستان.
پهلوان، فهیم. (1387). ارتباط تصویری از چشم انداز نشانه شناسی ،تهران: دانشگاه هنر.
رجبی، علی. (1385). نقاش مکتب قهوه‌خانه‌ای حسن اسماعیل زاده، تهران: نشر نظر.
سیدابن طاووس. (1380) لهوف. ترجمه: امیر طالبی، سید ابوالحسن، ناشر: قم، دلیل ما.
سیدبن طاووس. (1417). سیدعلی، اللهوف فی قتلی الطفوف، دارالاسوه لطباعه و النشر، تهران.
شیخ صدوق، (1376). امالی، ترجمه: محمدباقر کمره ای، تهران: اسلامیه.
چلیپا، کاظم، گودرزی، مصطفی، شیرازی، علی اصغر. (1390). تاملاتی درباره موضوعات ملی و مذهبی در نقاشی قهوه خانه ای، فصلنامه نگره، ش18، ص 69-81.
حسینی، سید هاشم، طاووسی، محمود. (1385). تحول هنر کتیبه نگاری عصر صفوی با توجه به کتیبه‌های صفوی مجموعه حرم مطهر امام رضا (ع) کتاب ماه هنر، فروردین و اردیبهشت، ص 64-58.
حلیمی، محمدحسین. (1381). اصول مبانی هنرهای تجسمی، چاپ ششم، تهران: افست.
عابد دوست، حسین. کاظم پور، زیبا. (1395). تحلیل ریشه‌ها و مفاهیم نقوشهندسی معماری دوره اسلامی در هنر کهن ایرانی، فصلنامه نگارینه هنر اسلامی، دوره سوم، ش 10 ،ص41-88.
فلور، ویلم، چلکووفسکی، پیتر، اختیار، مریم. (1381) نقاشی و نقاشان دوره قاجاریه، ترجمه: یعقوب، آژند، تهران: ایل شاهسون بغدادی.
کمالی دولت آبادی، رسول. (1396). بازخوانی عرفانی مبامی هنرهای تجسمی، تهران: سوره مهر.
لالر، رابرت. (1362). هندسه قدسی، استعاره نظام عالم، فصلنامه هنر و معماری، ش3: ص76-85.
کفیلی، حشمت. (1397). پژوهش یعنی پویایی اندیشه در مسیر دانش و خرد و جستجوی مداوم، نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه‌ها موزه‌ها و مرکز استاد آستان قدس رضوی، دوره 10 شماره 38-39، بهر و تابستان.
مجلسی، محدباقر (علامه). (بی تا) بحارالانوار، ج 44، موسسه الوفاء، لبنان: بیروت.
مطهری، مرتضی. (1387). حماسه حسینی، جلد اول، تهران: انتشارات صدرا.
مکی نژاد، مهدی. (1392). مرکز گرایی و تقارن و تکرار در هنرها سنتی ایران، سال 3، ش10، ص99-108.
نصری، امیر. (1389). رویکرد شمایل‌نگاری و شمایل شناسی در مطالعات هنری، رشد، آموزش هنر، دوره 8، ش1، ص62-56.
نصر، سید حسین. (1366). علم در اسلام، ترجمه: احمد ارام، تهران: سروش.
نصر، سید حسن (1375). هنر و معنویت اسلامی، ترجمه: رحیم قاسمیان، تهران: دفتر مطالعات دینی هنر.
نجیب اوغلو، گلرو. (1379). هندسه و تزیین در هنر اسلامی، ترجمه: مهرداد قیومی بیدهندی، تهران: روزنه.
یونگ، کارل. (1377). انسان و سمبولهایش. ترجمه: محمود، سلطانیه.،تهران: جامی.
Adkinson,Robert. (2009).Sacred Symbols,people religions,mysteries,Thamson&Hudson.
Baykusoglu,Serkan. (2009).A Research on Islamic Geometric Paterns,pgcert in the Teaching of Mathematics, University of Wolverhampton,Module,te4061,pp35-1.
Bier,carol. (2008). Art and Mithal: Reading Geometry as Visual Commentary, Iranian Studies, 41 (4) pp.491.509.
Fischobein, E. (1987) ,Intuition in Sience and Mathematics. An Educational Approach.Dordrecht,Kluwer.
Florenski,Pave, (2001).l»,Tersten Perspektif,Istanbu»l,Metsi Yayinlari,page26.
Ulrich, Marzolph , (2001). »Persian PopularLiterature in the Qajar Period« ,Nanzan University, Vol. 6.0, No. 2, pp. 215-236..