تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی بر اساس آراء کوماراسوامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه سیستان و بلوچستان،

2 استادیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه سیستان و بلوچستان

10.22070/negareh.2022.15882.2984

چکیده

قالیچه‌های محرابی از جمله دستبافته‌هایی است که در دوره صفویه به‌طور گسترده طراحی و تولید شده است. ساختار کلی طرح این قالیچه‌ها دارای دو بخش است. بخش بالایی با استفاده از مضامین مذهبی و بخش پایین طرح نیز با استفاده از آرایه‌های اسلیمی و ختایی و درختان و گلها تزیین شده است. از جمله این قالیچه‌ها، قالیچه‌ی موجود در موزه توپقاپی است که با توجه به اندازه و تزئینات آن به‌نظر می‌رسد جهت مراسم عبادی استفاده می‌شده است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نظریه کوماراسوامی، که تزئین و آرایه‌های بکار رفته در هنرهای سنتی را صرفاً جهت زیبایی ندانسته بلکه دلالت‌گر می‌داند، با هدف تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوالات است که: 1. ساختار قالیچه محرابی موجود در موزه توپقاپی بر چه اساس و پایه است؟ 2. این ساختار و تزئینات آن، چه تأثیری در مضمون قالیچه داشته‌اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای است و تفسیر و تحلیل‌ها بر اساس آراء کوماراسوامی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که این قالیچه دارای ساختاری چندبخشی در طراحی است و ساختار قالیچه مذکور با توجه به مقیاس‌های انسانی بافته شده است و هر کدام از این بخش‌ها، تزئینات و نقش‌مایه‌ها نیز با معنای کلی اثر در ارتباط هستند.  بنابراین پیکره مورد نظر همچون عالم صغیر بوده که بازنمودی از عالم کبیر است. قالیچه محفوظ در موزه توپقاپی را با توجه به نظرات کوماراسوامی می‌توان زیر مجموعه هنرهای سنتی قرار داد که همه اجزای آن در خدمت یک کل هستند و قالیچه چون معبدی مقدس یا کیهان است که صورت، کاربرد و معنا بر تعالی و رهایی کامل دلالت دارند. این تعالی در قالیچه مورد نظر دربرگیرنده اندیشه تشیع است که در بالاترین نقطه -که همان محراب است- رخ می‌دهد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Explaining the Structure and Content of the Niche Rug Design Kept in the Topkapı Palace Museum based on Coomaraswamy's Opinions

نویسندگان [English]

  • Sahel Erfanmanesh 1
  • Ali Piri 2
1 , ,University of Sistan and bluchestan, Faculty of Art and Architecture, Assistant Professor
2 Assistant Professor, Faculty of Art and Architecture, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan
چکیده [English]

Niche Rugs are among the hand-woven items that were widely designed and produced in the Safavid era, and due to the type of use, design structure and content, they are closely related to each other. The general structure of the design of these rugs has two parts. The upper part is decorated with religious themes and the lower part of the design is decorated with Eslimi and Khatai motifs and trees and flowers. One of these rugs is the one in the Topkapi Museum. The present study, aims to analyze the structure and content of the Niche Rug design kept in the Topkapi Museum, and seeks to answer these questions: 1. what is the basis of the structure of the Niche rug in Topkapi Museum? 2. what effect did this structure and its decorations have on the theme of the rug? The research method is descriptive-analytical and the method of collecting information is library and documentary based. Data analysis has also been done qualitatively. The studied body is an embroidered rug measuring 114 × 163 cm with a niche design that has an asymmetrical knot. The carpet is kept in the Topkapi Museum and was woven in the 16th century in Kashan. In terms of the structure of the pattern, this rug is designed in 1/2 way and has a multi-part structure in the design according to the composition of the niche rugs of the Safavid era. The most important components of the design of this rug are: the border, the background and the niche, which are analyzed in the continuation of the design structure and content of each of the mentioned sections. In the present study, according to Coomaraswamy's view that the motifs are not decorative, the structure of the design and the themes hidden in it have been analyzed. Niche rugs are among the woven handicrafts that have a different structure from other Safavid rugs due to their type of use. Although some pieces of the Safavid era have also used inscriptions, the most important difference between the inscriptions of the niche rugs and the inscriptions of other rugs of this era is the connection between the themes of the inscriptions used in them and the subject of prayer which has a close relationship. These inscriptions are mainly located in the upper part of the niche. In the lower part and at the center of the rug, because they are placed under the feet of the worshipers, depicted motifs have hidden themes and it seems that there is a strong connection between the appearance and the meaning of these motifs. The present study seeks to reveal their hidden layers. Given that Coomaraswamy is one of the researchers who believes that in traditional arts there is a deep connection between the form and meaning of the work of art, we have tried to analyze and interpret the content of the carpet design by referring to his views, and therefore, it is necessary to first clarify the mentioned views on the motifs and the relationship between form and meaning in a work of art. He analyzes and interprets the theme of the mentioned carpet design. The results of the research show that the design and overall composition of the pattern of this rug is based on 1/2 method and is designed in several parts. In the first part, the general composition of the pattern is specified as 1/2. In the second part, verses, names of God and inscriptions have been added to the pattern. The addition of inscriptions has changed the pattern from ½ to an all-over design. Lotus presence in the center of the rug represents an Iranian design that has become an Iranian-Islamic motif with the presence of numerous borders, full of verses and inscriptions under the front of this motif. Because in it, the accompaniment of Iranian and Islamic text, and in some cases the substitution of Iranian text instead of Islamic one is observed. The borders that change the composition also refer to a general meaning that denotes the behavior and ascension of the worshiper; the behavior that has Iranian and Islamic characteristics. The artist consciously or unconsciously, by placing a lotus flower on top, shows the presence of the verbal texts in the rug, and the ascension and excellence by a woman. This is an idea that is deeply rooted in Shiism. Due to the fact that both form and content refer to the excellence of the seeker in the rug, according to Coomaraswamy's opinions, the rug can be considered as a traditional art, in which the design and motifs are not decorative, but complement the formation of effects.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Safavid Era
  • Niche Rugs
  • Shiism
  • Transcendence
  • Coomaraswamy
آژند، یعقوب؛ نامور مطلق، بهمن و عرفان‌منش، ساحل1399، تحلیل معنا در قالیچه محرابی موجود در موزه متروپولیتن با روش آیکونولوژی، کیمیای هنر، دوره9، شماره37، 71-85.
بلخاری، حسن، 1398، اسرار مکنون یک گل، چاپ سوم، تهران: فرهنگستان هنر.
بویلستون، نیکلاس، 1387، آناندا کوماراسوامی و تفسیر نمادها، پژوهش‌نامه فرهنگستان هنر، شماره9، ص81-92.
پیری، علی، حسنوند، محمد کاظم، 1400، تبیین شیوه طراحی قالی لچک و ترنج با صحنه‌های گرفت وگیر و شکار، محفوظ در موزه میهو، کیوتو، ژاپن. جلوه هنر, دوره 13، شماره2، 7-20.
تختی مهلا، سامانیان صمد، افهمی رضا. 1388، بررسی و تحلیل هندسی فرش‌های محرابی دوره صفویه . نشریه علمی گلجام. دوره 5، شماره 14،  125-140.
خمینی، روح‌الله، 1373، آداب‌الصلوه(آداب نماز)، چاپ چهارم: تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)(نشر عروج).
زرین کوب، عبدالحسین،1383، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن،  ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران: سخن.
شریعت‌دوست، فاطمه‌السادات،1392، ترجمه و تحقیق تفسیر آیه نور، استاد راهنما: محمد رضوی، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم حدیث تهران مرکز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
شمسایی، الهام، 1393، نگاهی نمادشناسانه و اسطوره محور به حضور گنگ‌دژ در نقش‌مایه‌های فرش ایرانی، دوفصلنامه گلجام، دوره10، شماره26 ، 5-14.
طباطبایی، محمدحسین،1374، تفسیرالمیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی،20 جلد، قم: اسلامی.
عرفان‌منش، ساحل، آژند، یعقوب و نامور مطلق، بهمن. (1400). تحلیل معنای قالیچه محرابی«سلیمان نبی» با روش آیکونولوژی. نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی،دوره 26، شماره3،  99-108.
عرفان‌منش، ساحل،1399، تحلیل آیکونولوژیک قالیچه‌های محرابی در دوره صفویه، استاد راهنما: یعقوب آژند و بهمن نامور مطلق، رساله دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیل هنر اسلامی، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
غزالی، امام محمد، 1391، کیمیای سعادت، با مقدمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران: نگاه.
فرنبغ دادگی،1385، بندهش ، ترجمه مهرداد بهار، چاپ سوم، تهران: توس
فنایی، زهرا، آیت اللهی، حبیب الله، چیت سازیان، امیرحسین، شیرازی، علی اصغر، نادعلیان، احمد، 1392، بررسی و مقایسه قالی‌های محرابی صفوی و ترانسیلوانیایی با تأکید بر طرح، رنگ و نقش، مطالعات هنر اسلامی، دوره 10، شماره 19، 73-94.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1362، اصول‌المعارف، تحقیق آشتیانی، تهران، قم، حوزه علمیه قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
قانی، افسانه، محرابی، فاطمه، 1398، بررسی و تحلیل عناصر بصری قالیچه جانمازی صفوی بر اساس آرا ژرار ژنت، فصلنامه نگره، دوره14،شماره 52 ، 69-83.
کربن، هانری، 1358، ارض ملکوت، کالبد انسان در روز  رستاخیز، از ایران مزدائی تا ایران شیعی، ترجمه سید ضیاءالدین دهشیری، تهران: مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها.
کربن، هانری، 1394، چشم انداز های معنوی و فلسفی اسلام ایرانی، ترجمه انشاالله رحمتی، تهران: سوفیا.
کوماراسوامی، آناندا، 1384، استحاله طبیعت در هنر، ترجمه صالح طباطبایی، تهران: فرهنگستان هنر.
کوماراسوامی، آناندا، 1393، فلسفه هنر مسیحی و شرقی، ترجمه و شزح امیر حسین ذکرگو، تهران: فرهنگستان هنر.
لیپسی، راجر و کوماراسوامی، آنانداکنتیش،1389، هنر و نمادگرایی سنتی: گفتارهایی از آناندا کوماراسوامی، ترجمه صالح طباطبایی، تهران: موسسه تألیف ترجمه و نشر آثار هنری متن.
موسوی‌لر، اشرف‌السادات و رسولی، اعظم ،1389، بررسی نمودهای اساطیری خورشید و مهر در فرش دستباف ایران»، گلجام، شماره16، 111-132.
میرزایی عبداله، شجاری مرتضی، پیربابایی محمدتقی، 1393، تجلی اسماء الحسنی در قالی های محرابی عصر صفوی. نشریه علمی گلجام. دوره 10، شماره 25، 63-84.
نامور مطلق، بهمن و کنگرانی، منیژه، 1394، فرهنگ مصور نمادهای ایرانی، تهران: شهر.
 
Atlihan, Serife, 2011, End Finishes of Topkapi Palace Museum Prayer Rug, International Conference on Oriental Carpet, UK: ICOC
Coomaraswamy, Ananda, 1955, The Christian and Oriental philosophy of art, New York: Dover Publication.
Coomaraswamy, Ananda,1977, Traditional Art and Symbolism, Selected Papers, ed, Roger Lisepy, Princeton University Press.
Coomaraswamy, Ananda,2004, The Essential, ed. Rama P. Coomaraswamy, World Wisdo, Publishers.
Frances, Michael, 1999,Some Wool Pile Persian-Design Niche Rugs”, International Conference on Oriental Carpet Danville, California, (volume5) part2, 36-75.