2024-03-28T14:10:08Z
https://negareh.shahed.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=30
فصلنامه نگره
1393
9
30
نقش خیر و شر در شخصیتهای آثار حسین قوللر آقاسی
فرناز
گروئیانی
ادهم
ضرغام
حسین قوللر آقاسی با احترام به باورهای مردم، تأکید بر جنبههای اخلاقی خیر و شر و حفظ سجایای انسانی متأثر از حوادث عاشورایی، زندگی ائمۀ اطهار(ع)، داستانهای شاهنامۀ فردوسی، و توصیف مفاهیم معنوی، با بیانی ساده، رسا و نمادین، ضمن جانبداری از نیروهای خیر و با تلفیق جنبههای عینی و ذهنی، آثار ماندگار و باارزشی را خلق کرده است. در این مقاله، با هدف شناخت قراردادهای تصویری شخصیتهای آثار او بر مبنای خیر و شر، پس از آشنایی اجمالی با نقاشی قهوهخانهای، به خصوصیات کلی و ویژگیهای آثار قوللر آقاسی پرداخته شده، و با کمک تصاویر و جداول، چگونگی حضور عناصر خیر و شر در آثارش بررسی شده است. پژوهش حاضر از روش تحلیلیتوصیفی بهره برده و روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای بودهاست. توسط قراردادهای تصویری مشخصی که در اکثر تابلوها مشاهده میشود، تفاوت میان عناصر خیر و شر و عاقبت آنان آشکار میشود. مثلاً عناصر تصویری مختلفی شمایل نیروهای خیر و شر را از هم مجزا میکند. در بیان شخصیت ائمۀ اطهار و قهرمانان، مواردی همچون در نظر گرفتن جایگاه ویژه برای آنها، طراحی چهرهای آرام و متین و استفاده از رنگهایی با ویژگیهای مثبت استفاده شده است و در شخصیتهای منفی تغییر شکل اغراقآمیز چهره و استفاده از رنگهایی با خصوصیاتی نسبتاً منفی و نمایش عاقبت فلاکتبار آنها استفاده شده است. تقابل نیروهای منفی و مثبت در نقاشی آقاسی، علاوه بر تضاد موضوعی، نمود تصویری هم یافتهاست. تمام موجودات، قهرمانان و نیز دشمنانشان، نقش «زیبایی» را بازی میکنند، چرا که در قصۀ هستی، واژگانی جز زیبایی به کار نرفته است.
خیر و شر
نقاشی قهوه خانه ای
حسین قوللر آقاسی
2014
06
22
5
19
https://negareh.shahed.ac.ir/article_152_d12b6fc395c2ca87a7d68135864e5e65.pdf
فصلنامه نگره
1393
9
30
پژوهشی پیرامون بنیانهای معنایی قاب در هنر ایران قبل از اسلام
غلامرضا
هاشمی قاسم آبادی
محمدعلی
رجبی
محمد
خزایی
محمدرضا
ریختهگران
مهدی
پوررضاییان
قاب، بهعنوان عنصری تأثیرگذار در هنر ایرانی، در کهنترین آثار بهجایمانده از هنر ایران مجال بروز پیدا کرده و در دورههای بعد نیز با جلوههای متنوعی در هنر ایرانی تداوم داشته است. نقش قاب بهعنوان عنصری معنوی در ایجاد حریمی امن و فضایی بهدور از تعرض نیروهای مخرب، بهواسطۀ پاسداری و حفظ احترام و تقدس نقشمایهها، قابلتوجه است. این مقاله در پی پاسخ به آن است که: بنیانهای معنایی نهفته در قالب قاب در هنر ایران قبل از اسلام چیست؟ هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی مؤلفههای اصلی بنیانهای معنایی قاب در هنر ایران باستان است که علاوه بر وجود جنبۀ زیباییشناسانه در قاب به آن مفهوم و کارکرد نیز بخشیده است. روش تحقیق بر اساس هدف بنیادی نظری و ازنظر ماهیت و روش توصیفیتحلیلی و شیوه گردآوری مطالب کتابخانهای بوده است. یافتههای تحقیق نشاندهنده آن است که نیاز به امنیت و حریم امن، در سایه پناه بردن به نیروهای خیر و محفوظ ماندن از آسیب نیروهای شر و اندیشه بازتولید پردیسهای زمینی بهمثابۀ مثالوارههایی از پردیسهای آسمانی، میتواند بهعنوان بنیانهای معنایی قاب در هنر ایران قبل از اسلام مطرح گردد.
ایران باستان
هنر قبل از اسلام
حریم امن
پردیس
قاب
2014
06
22
21
33
https://negareh.shahed.ac.ir/article_153_ed1a57026aad5dafe3d43efb4e9cf907.pdf
فصلنامه نگره
1393
9
30
مطالعۀ سیر تحول نقشپردازی، اسلوب بافت و رنگآمیزی در دستبافتهای عرب چرپانلو
علیاصغر
شیرازی
حسام
کشاورز
تیرۀ عشایری عرب چرپانلو، که از روزگار قدیم در قُنقُری و دهبید در منطقۀ فارس ییلاق داشته است و در یکصد سال اخیر بهسبب مجاورت با قشقاییها در سرحد چهاردانگه به طایفۀ ششبلوکی از ایل قشقایی پیوسته، دارای سنت فرشبافی منحصربهفردی است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفیـتحلیلی و گردآوری اطلاعات ترکیبی، کتابخانهای و میدانی سیر تحول دستبافتهای عرب چرپانلو را مورد تدقیق قرار داده است و بر آن بوده تا طرح و نقش دورههای مختلف این دستبافتها را مطالعه کند. نتایج این جستار حاکی از آن بود که بافندگان عرب چرپانلو در دستبافتهای خویش، که همه به نقش اَشکالی است، شاهد چهار دورۀ بهنسبت متمایز بودهاند: 1. پیش از سدۀ دوازدهم هجری که در زیر لوای ایل عرب در قُنقُری گذران زندگی میکردهاند و سنتهای فرشبافی ایل عرب مانند گرۀ متقارن شمارۀ 1 و شیوۀ رنگآمیزی تیره اندر تیره را به تمام و کمال در بافتههای خویش به کار میبستهاند. 2. محدودۀ زمانی سدۀ دوازدهم تا نیمۀ سیزدهم هجری که تحت تأثیر همجواری با قشقاییها به استفاده از نقوش قشقاییتبار روی آوردهاند. 3. دورهۀ گذار در حدود نیمۀ سدۀ سیزدهم هجری که در آن زمان به ایل قشقایی پیوسته و این مهم تأثیرات متقابلی را در پی داشته است. مهمترین ویژگی این دوره افزایش ویژگیهای قشقاییتبار در میان بافندگان عرب چرپانلوست. 4. نود سال اخیر که دستبافتهای این دوره در این جستار به «چرپانلوـقشقایی» شناخته شده است و طی آن سنت فرشبافی جدیدی بر پایۀ اختلاط سنتهای کهنه و نو در بین بافندگان عرب چرپانلو شکل گرفته است.
فرش
قشقایی
عرب چرپانلو
بوانات
قُنقُری
2014
06
22
35
45
https://negareh.shahed.ac.ir/article_154_e9e77898a44b1398825c4a7c868e2952.pdf
فصلنامه نگره
1393
9
30
تجلی نمادها در قالی ارمنیباف ایران
آرزو
سلطانینژاد
حمید
فرهمند بروجنی
تورج
ژوله
ارمنیباف در فرششناسی ایران قالی ایرانی است که از زمان سکونت ارمنیان در ایرانِ عهد صفوی بهدست ایرانیان ارمنی، در مناطقی از ایران، با حفظ ویژگیهای اصیل قالی ایرانی، و متأثر از فرهنگ قالیبافی ارمنستانِ قدیم، بافته میشد. از مشترکات قالی ایرانی و ارمنی میتوان به نقوشی خاص اشاره کرد که گاه، «نگارههای معنادار» یا «نماد» نامیده شدهاند. قالی ارمنیباف نمادهایی دارد: از نماد «آب و اژدها» گرفته تا نمادهای «اس شکل»، «چلیپایی»، «عقاب»، و «ماهی». با نظر به کمبود مطالعات انجامشده دربارۀ قالی ارمنیباف، هدف پژوهش حاضر این است که با معرفی و تحلیل نمادهای قالی ارمنیباف، به شناخت مشترکات فرهنگی و هنری دو قوم بزرگ ایرانی و ارمنی در قالی ارمنیباف بپردازد و مسئلۀ اثرپذیری قالی ارمنیباف از سنت قالیبافی ایرانی (ایرانی بودن قالی ارمنیباف) را آشکار سازد. روش تحقیق تحلیلیـتوصیفی و شیوۀ جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. پس از تحلیل نمادها این نتیجه حاصل شد که در این بیان نمادین گاه هدف هنرمند مفهوم اسطورهای و یا دینی و آیینی بوده و گاه سودمندی و فایدهرسانی گیاه یا حیوان مدنظر بوده است؛ همچنین پژوهش نشان داد که قالی ارمنیباف ایران از انواع قالی ایرانی است که از نظر نقشه کاملاً تحت تأثیر مضامین سنت قالیبافی ایرانی قرار دارد.
قالی
ایرانی
ارمنیباف
نماد
فرش
2014
06
22
47
61
https://negareh.shahed.ac.ir/article_155_53401c46d499828485386872f99e79ca.pdf
فصلنامه نگره
1393
9
30
شیوههای اجرایی و سیر تحولات تزئینات گچی معماری ایران در قرون هفتم تا نهم هجری قمری
عاطفه
شکفته
احمد
صالحی کاخکی
قرون هفتم تا نهم هجری قمری از دورههای مهم تاریخ هنر ایران است که در آن بسیاری از هنرها به پشتوانه دوران قبل از خود (سلجوقیان و خوارزمشاهیان) دستخوش تحولات چشمگیری شدهاند. یکی از هنرهایی که در این دوره بسیار مورد توجه بوده، هنر گچبری است که آثار بسیار زیادی از آن به جای مانده است. استفاده از گچ در تزئینات معماری این قرون به سرحد کمال رسیده و با برجستگی بیشتر و طرحهای پیچیدهتر اجراء شده است. در راستای شناسایی شیوههای اجرایی تزئینات گچی این دوران و تحولات و تغییرات صورت گرفته در آنها، از طریق مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی و از روش توصیفی- تحلیلی تعدادی از نمونههای موجود مورد بررسی قرار گرفتند. ساخت محرابهای گچی با برجستگی زیاد نقوش در ابتدای قرن هفتم و تزئینات گچی کم برجسته در اواخر قرن هشتم هجری قمری موجب تحولی بزرگ در این هنر و خلق شاهکارهایی عظیم در این دوره شده است. تزئینات گچی این قرون از دو طریق «میزان برجستگی» و «شیوه شکلدهی» قابل دستهبندی هستند. بطور کلی شیوههای تزئینی گچی این قرون شامل یازده مورد میشود که از بین آنها تکنیکهای گچبری برجسته و مشبک و گچکاری وصلهای، طلاچسبان از ویژگیهای خاص گچکاری قرون هفتم تا نهم هجری قمری هستند.
تزئینات معماری ایران
تزئینات گچی قرون هفتم تا نهم هجری قمری
گچبری
ایلخانی و آلمظفر
شیوههای اجرایی
2014
06
22
63
81
https://negareh.shahed.ac.ir/article_156_a50772e9542852590b2db6237ef4e5a3.pdf
فصلنامه نگره
1393
9
30
مطالعۀ تطبیقی نمادهای مقاومت در نشانههای دانشگاهی ایران
اشرف
موسویلر
آیا در نشانههای دانشگاهی معاصر از نمادهای «مقاومت و پایداری» بهره گرفته شده است؟ اصولاً مسئلۀ مقاومت در محیط فرهنگی دانشگاه چگونه تصویری میتواند داشته باشد؟ نشانههای دانشگاهی علاوه بر نمایش هویت سازمانی به زبان تجسمی میبایستی بیانگر رسالت جهلزدایی نیز باشند. در واقع مقاومت در برابر هجمههای غیرفرهنگی از جمله وظایف ماهوی و مستمر مراکز علمی و دانشگاهی بوده است. هدف از مقالۀ حاضر شناسایی نمادهای «مقاومت» در نشانههای دانشگاهی ایران در سه دهۀ اخیر است. در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنت در مجموع بیست نمونۀ انتخابی از نشانهها در دو گروه بهصورت تطبیقی مطالعه شده است. ابتدا چهار نمونه از نشانههای نهادهای فرهنگی اجتماعی که مسئولیت سازمانی مرتبط با موضوع مقاومت داشتند انتخاب و شاخصهای بصری مقاومت از آنها استخراج شده سپس شانزده نشانۀ دانشگاهی حاوی نمادهای مقاومت از میان جامعۀ آماری بالغ بر 74 نشانۀ دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی تجزیه و تحلیل آماری و با تطبیق رمزگان تصویری در دو گروه نمادهای مقاومت را مشخص کرده است. یافتهها حاکی از بهرهگیری نشانههای دانشگاهی از نمادهای مقاومت است، بهطوری که شاخصترین نمادهای مقاومت ملهم از معماری هنر ایرانیـاسلامی است. نتیجۀ قابل توجه دیگر معرفی دو سبک عمدۀ گرافیکی در طراحی نشانههای معاصر ایران است، که در هر دو سبک، نمادهای «مقاومت» با رمزگان مصور در نشانههای مورد مطالعه متبلور شدهاند: الف) سبک «ترکیبیـشمایلی» با رویکرد سنتی؛ ب) سبک یا جریان «تحلیلیـتجریدی» با رویکرد مدرن.
رمزگان
نشانههای دانشگاهی
نماد
فرهنگ مقاومت
هویت
ایران
اسلام
2014
06
22
83
94
https://negareh.shahed.ac.ir/article_157_40ebcaf80667214fb89ef69c60ae0f47.pdf