2024-03-28T19:18:59Z
https://negareh.shahed.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=17
فصلنامه نگره
1391
7
24
مطالعه و بررسی نسخههای خطی قرآن به کتابت بانوان دورۀ قاجار
الهه
پنجهباشی
ابوالقاسم
دادور
در بررسیهای تاریخ معاصر ایران در عهد قاجار، نقش زنان در عرصههای اجتماعی و هنری کمتر مطالعه شده است. دراینخصوص، در منابع دستاول مطلب چندانی ذکر نشده است، زیرا اکثر تاریخنویسان همت خود را وقف شرح حوادث سیاسی یا شیوۀ زندگی شاهان و رجال کرده و در لابهلای تألیفات خود بهصورت پراکنده و غیرمستقیم به مسائل اجتماعی و هنری زنان اشاره کردهاند. این مقاله، ضمن بررسی شرایط اجتماعی و زندگی زنان دربار قاجار، فعالیتهای هنری ایشان را بهویژه در حوزۀ کتابت قرآن کریم مطالعه میکند و به معرفی ویژگیهای هنری نسخههای قرآن کریم میپردازد. مقالۀ حاضر از نوع تاریخیـتوصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن از نوع اسنادی است. تصاویر مربوطبه قرآنهای مذکور از موزههای مربوطبه کاخ گلستان، کتابخانۀ ملی ایران، آستان قدس رضوی و آستانۀ مقدسۀ حضرت معصومه(س) فراهم آمده است. نتیجۀ بررسی نشان میدهد که، بهرغم کمبود منابع مکتوب دربارۀ زنان دربار قاجار، نقش آنها در فعالیتهای اجتماعی بهویژه مذهبی و هنری محدود نبوده است و در کتابت قرآن کریم و خوشنویسی با توانمندی شایسته آثار نفیسی بر جای گذاشتهاند.
قرآن کریم
دورۀ قاجار
بانوان
خوشنویسی
کتابت
2012
12
21
5
14
https://negareh.shahed.ac.ir/article_86_431b29fd9692d97df1e7b30d8f742ad6.pdf
فصلنامه نگره
1391
7
24
بررسی سیرتحول چهرهنگاری در نگارگری ایران تا انتهای دورۀ صفوی
محمدکاظم
حسنوند
شهلا
آخوندی
نگارگران مسلمان ایرانی متأثر از اندیشۀ اسلامی همواره در پی حقیقت و مسائل ماوراءالطبیعه بودهاند. ازاینرو، برخلاف نقاشی غرب، نگارگری ایران بهندرت در خدمت شمایلنگاری قرار گرفته است. بنابراین، چهرهها در نگارگری سنتی ایران در عین منحصربهفرد بودن، براساس الگوهای مشخصی ترسیم میشدهاند. این روش ترسیم برخی از پژوهشگران را به قضاوت نادرست واداشته و چهرهها را در نظر آنان مبدل به چهرههایی همسان و خشک کرده است، درصورتیکه چهرهنگاری در نگارگری سنتی ایران براثر عوامل گوناگون اجتماعی متفاوت بوده است. در این مقاله، به تحولات شاخص اجتماعی، از دورۀ ساسانی تا انتهای صفوی، پرداخته شده است و تحولات عمدۀ آن بر چهرهنگاری بررسی شده است. نگارگران ایرانی، ضمن رعایت قراردادها و الگوهای کهن، سبک شخصی خود را در چهرهپردازی تجربه میکردند. با رواج گرایش به هنر غربی بهمرور زمان اصول چهرهپردازی سنتی نادیده گرفته شد و این هنر بهسوی چهرهپردازی واقعگرایانه تغییر مسیر داد. در این پژوهش، از روش تاریخیـتوصیفی و با رویکرد مقایسهای در چهرهنگاری ادوار مختلف استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز بهصورت کتابخانهای است.
نگارگری
چهرهنگاری
حامیان هنری
فردیت هنرمند
ایران
2012
12
21
15
36
https://negareh.shahed.ac.ir/article_87_4d5dc941d9c1e64c2c07f1a8e0aefc91.pdf
فصلنامه نگره
1391
7
24
رویکردی جامعهشناختی بر زندگی رضا عباسی (با بررسی برخی تکنگارهها)
سیده آیین
فاضل
امیرحسین
چیتسازیان
دربارۀ رضا عباسی پژوهشهای بسیاری صورت گرفته و تحقیقات بسیاری درزمینۀ آثار او و مکتب نقاشی اصفهان، که خود بنیانگذارش بوده، انجام شده است. باوجوداین، دورۀ میانی زندگی وی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. این زمان، دورانی از سرکشی و آزادی اوست که شاید در زندگی کمتر هنرمندی تا آن زمان روی داده باشد. این مقاله میکوشد برپایۀ منابع بهجایمانده از دورۀ شاهعباس اول و پژوهشهای انجامشده دربارۀ آثار این هنرمند بارویکردی جامعهشناسانه به تحلیلی جامعتر از دوران میانی زندگی رضا عباسی دست یابد. در این تحقیق، بهشیوۀ تاریخیـاسنادی و با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی زندگی هنری رضا عباسی و دورۀ دوم زندگی وی پرداخته شده است. طبق نظریات مطرح در جامعهشناسی هنر، محدودۀ دانش فرد با تماس و ارتباط و مشاهده در سطح وسیع افزایش مییابد. همین ارتباط و نزدیکی به ساحت اجتماع باعث شده است موضوعات و انسانهای روزمره بهعنوان تکعنصر نگارهای رضا عباسی مطرح شوند. او، با مهارتی که در کار خود داشت، نوعی دیدگاه واقعگرایانه و تاحدی انتقادی را از جامعۀ زمان خود عرضه داشته است.
رضا عباسی
نگارگری
جامعهشناسی هنر
دربار صفوی
شاهعباس اول
2012
12
21
37
50
https://negareh.shahed.ac.ir/article_88_59f57092736c63cca4b89ab9e9dbb346.pdf
فصلنامه نگره
1391
7
24
بررسی و تحلیل شمایل شناسانه نگاره "کشته شدن شیده به دست کیخسرو"
امیر
فرید
آزیتا
پویان مجد
یکی از چالش هایی که در خوانش آثار نگارگری وجود دارد تحلیل نظامند مفاهیم و معناهای اثر است. این نوع خوانش در کنار تحلیل های صوری می تواند به شناخت ارزشهای نگارگری ایران کمک بزرگی بکند. از همین رو در مکاتب مختلف، روشهایی در خوانش محتوایی اثر به صورت بنیادی پرورش یافته است و برخی از آنها در خوانش نگارگری ایران توسعه یافته اند، نقد هایی چون نقد مضمونی و نقد بینامتنی از این دسته اند. یکی از این روشهای نو «شمایل شناسی» می باشد که قابلیت فراوانی در تحلیل نظامند ابعاد مغفول اثر دارد.
این پژوهش با هدف خوانش زمینه گرایانة محتوی متون نگارگری، و نیز با هدف توسعة خوانش شمایل شناختی در نقد نگارگری ایران انجام شده است. بدین منظور نگارة «نبرد کیخسرو و شیده» مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که این روش نقد براساس اطلاعات اجتماعی، تاریخی، پیشمتنهای اثر و نماد شناسی دورة خلق اثر صورت می گیرد، در مرحلة اول پژوهش از طریق مطالعات اسنادی گردآوری اطلاعات شده است، سپس طی دو مطالعة تطبیقی «ترکیببندی» و «نمادهای بصری» اثر واکاوی شده اند.
شناخت اجتماع دورهیی که نگاره در آن کار شده، میتواند در رازگشایی اثر بسیار مهم باشد، همچنین اشراف به بن مایههای پنهان داستان و شناخت فرهنگی که داستان وابسته به آن است ، جهت خوانش تصویر و فهم درست اثر به نگرنده یاری می رساند .
این پژوهش نشان می دهد که تقسیم بندی صفحه به دو سو ، همراه با تعادل رنگی میان اجزا تشکیل دهنده اثر ، حالت گرفت و گیر که بجز در شخصیتهای اصلی داستان ، در محیط نیز حضور دارد ، تقابل دو سپاه را تشدید کرده و تمام این موارد حالت رزم را در صفحه ، بر خلاف رویه تصویر که افراد کمی از دو سپاه را نشان میدهد را تداعی می نماید. از سوی دیگر با تکیه بر نوشتار متن نگاره و تطبیق آن با مبانی دینی و باورهای عهد صفویه می توان به رمزگشایی از این اثر پرداخت و در این راستا تشابهاتی میان شخصیتهای ملی ، مذهبی و تاریخی در ایران برقرار نمود.
نگارگری
شاهنامه طهماسبی
کیخسرو
شیده
حکومت صفویان
حکمت اسلامی
فرهنگ تشیع
2012
12
21
51
66
https://negareh.shahed.ac.ir/article_89_2c2d097a7a068ba50ced9a29397bf754.pdf
فصلنامه نگره
1391
7
24
بررسی تأثیرات شیوه های ساخت و تزیین ظروف سفالی و سرامیکی صفوی بر نمونه های ساختهشده در دورۀ قاجار
زهرا
قاسمی
علیاصغر
شیرازی
مطالعه و بررسی ظروف سفالی ایران، افزونبر آشنایی با فرهنگها در سلسلهها و ادوار مختلف، تداوم تأثیرات این هنر را در هر دوره آشکار میسازد. شیوههای ساخت و تزیین (بهویژه درخصوص نقوش بهعنوان عنصر اصلی تزیینی در سفالینهها) بارزترین اسناد تداوم تأثیرات در این اشیا هستند. در مقالۀ پیش رو با مطالعه و مقایسۀ تعدادی از سفالینههای صفوی و قاجار تأثیرات شیوههای ساخت و تزیین و همچنین تأثیرات طرح و نقش سفالینههای صفوی بر ظروف سفالی و سرامیکی قاجار بررسی میشود.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که در میان انواع ظروف سفالی و سرامیکی تولیدشده در دورۀ صفوی شیوۀ ساخت و تزیین ظروف سفیدآبی، ظروف فیروزهای با تزیینات قلمسیاه (دستۀ اول از ظروف کوباچه) و ظروف زرینفام و ظروف گامبرون در دورۀ قاجار تداوم داشتهاند و تأثیرات آنها در شکل، رنگ و طرح و نقش نمونههای قاجاری کاملاً ملموس است. اما در میان انواع سفالینههای قاجار گروهی از ظروف سرامیکی پلیکروم نیز بهمیزان زیادی در این دوره تولید شدهاند که، اگرچه ازنظر شیوۀ ساخت تغییر چندانی نکردهاند، ازنظر نقش و رنگ و شیوۀ طراحی با ظروف پلیکروم صفوی تفاوت دارند و ویژگیهای مختص دورۀ قاجار را به نمایش میگذارند. البته طرح و نقش برخی از نمونههای تولیدشدۀ این نوع سفالینه در دورۀ احیاگری نیز موضوعاتی ملهم از تاریخ و سفالینههای صفوی دارند. ظروف شبیهسازیشده از چینیهای مینایی چین نیز قسمت عمدهای از تولیدات این دورهاند که در دورۀ صفوی تولید نمیشدهاند. همچنین کپیهای ظروف ایزنیک برای مجموعهداران اروپایی گروه دیگری از تولیدات این دورهاند.
روش این تحقیق توصیفی، تحلیلی و تطبیقی بوده و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانهای و همچنین براساس مطالعات میدانی استوار است.
ظروف سفالی و سرامیکی
شیوههای ساخت و تزیین
دورۀ صفوی
دورۀ قاجار
2012
09
22
67
84
https://negareh.shahed.ac.ir/article_90_4d1f66cf7d62a4902c3b8c3286e72fe2.pdf
فصلنامه نگره
1391
7
24
بررسی موقعیت اجتماعی نقاشی دیواری پس از انقلاب در ایران (با رویکرد جامعهشناسی پییر بوردیو)
بهنام
زنگی
حبیبالله
آیتاللهی
اصغر
فهیمیفر
مقالۀ حاضر به تحلیل نقاشی دیواری معاصر پس از انقلاب و سرمایههای نمادین، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن میپردازد، که حاکی از تحولات سیاسی و اجتماعی و کنشها و میدانهای قدرت در حوزۀ نقاشی و میدان قدرت دولتی است. فرضیۀ اصلی مقاله این است که نقاشی دیواری در هر دوره تحت نفوذ میدانهای قدرت تولید میشود. برای آزمون این فرضیه، آثار نقاشی دیواریِ پس از انقلاب در شهر تهران در نظر گرفته شده است. چگونگی فعالیت عاملان حاضر (هنرمندان نقاش)، جایگاه و مواضع این میدان هنری در موقعیتهای اجتماعی، سیاسی و هنری زمانهشان، نوع سرمایهها و منشهای ایشان عمده پرسشهای مطرح در این نوشتار است. روش تحقیق این مقاله با بهرهگیری از روششناسی جامعهشناختی پییر بوردیو بوده و به تحلیل تکوین میدان نقاشی دیواری در فضای اجتماعی پس از انقلاب میپردازد.
در نتیجۀ پژوهش حاضر درمییابیم که سبک نقاشی دیواری در دورۀ مدنظر حاصل تمایز معنادار از نقاشیدیواری ایران قبل از انقلاب و براساس سرمایۀ فرهنگی برآمده از حاکمیت سیاسی وقت ایران بوده است. وابستگی نقاشی دیواری به میدان قدرت، در بحبوحۀ انقلاب و همزمان با پیروزی آن، این هنر را به کانون اصلی قدرت که تودههای مردمی و جریانهای انقلابی بودند متصل میکرد و با آغاز دورۀ تثبیت انقلاب و سازماندهی میدان قدرت این هنر تحت حمایت و تأیید آن به کار گرفته شد.
نقاشی دیواری پس از انقلاب
جامعهشناسی بوردیو
موقعیت اجتماعی
میدان قدرت
سرمایه
2012
09
22
85
101
https://negareh.shahed.ac.ir/article_91_03a35071894616f3f429362e461204bf.pdf