دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
احیای سنت یا بدعت در هنر: بررسی حجاری های قاجاری در مجموعۀ حرم حضرت عبدالعظیم(ع)
4
18
FA
حسن
کریمیان
دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
hkarimi@ut.ac.ir
سعیده
کیوانفر
دانش آموختۀ مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ باستان شناسی از دانشگاه تهران
s.k1far@yahoo.com
سارا
میرحبیبی
دانشآموختۀ مقطع کارشناسیارشد رشتۀ باستانشناسی، دانشگاه تهران، شهر تهران، استان تهران
sara_mirhabibi@yahoo.com
10.22070/negareh.2015.257
مجموعۀ حرم حضرتعبدالعظیمحسنی (ع)، در بافت تاریخی شهر باستانی ری، گنجینۀ ارزشمندی از آثار معماری و هنرهای وابسته به آن است که شالودهاش در نیمۀ دوم قرن سوم ق گذاشته شده و تا عصر حاضر توسعه و تکمیل یافتهاست. به روزگار قاجار، با انتخاب تهران به پایتختی، این زیارتگاه نیز مورد توجه ویژۀ پادشاهان و تقریباً عموم سفیران و جهانگردان واقع گشت.
<br>صرف نظر از ویژگیهای معماری و سبکشناسانۀ بناهایی که در اطراف این حرم ساختهشدهاند، تزیینات وابسته به معماری این مجموعه را میتوان بهعنوان اسنادی در مطالعات «باستانشناسی اجتماعی» مورد توجه قرار داد. از شاخصترین این تزیینات نقوشبرجستههایی انسانی<strong></strong>اند که در طرفین ورودیها و ازارۀ صحن عتیق حجاری گردیدهاند.
<br>با عنایت به حرمت استفاده از پیکرههای انسانی در بناهای مذهبی، این پرسش قابلیت طرح مییابد که استفاده از این اَشکال در تزیین حرم حضرت عبدالعظیم چگونه توجیه گشته و چه هدفی را تأمین میساخته است؟ فرض بر آن است که هنرمندان عصر قاجار، با الگوبرداری از نقوش برجستۀ شاهان این سلسله بهمنظور معرفی و ماندگارسازی صاحبان حِرَف و مشاغلی که در آن زمان به امور مرتبط با مجموعۀ حرم اشتغال داشتند نسبت به حجاری چهرههایشان مبادرت ورزیدهاند. اطلاعات مورد استفاده در این نوشتار به روش میدانی مستندسازی و جمعآوری گردیدهاند. در نتیجۀ پژوهش روشن گردید که حجاری شمایل پادشاهان قاجار و استفاده از نقش تاج سلطنتی بر پیشانی بناهای مذهبی و نیز نقش تصاویر پادشاهان پیشدادی ایران در کاشیهای بناهای مذهبی، زمینه را برای حجاری نقوش انسانی در مجموعۀ مورد مطالعه فراهم آورد و این بدعت به سنتی هنری تبدیل گردید.
<br><br clear="all" />
<br>
<br>
باستانشناسی اجتماعی,حجاری حرم عبدالعظیم (ع),هنرکاربردی قاجاریه,بدعت در هنر
https://negareh.shahed.ac.ir/article_257.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_257_81b6b986a5864361517aae90cf7beab0.pdf
دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
بررسی محتوایی و شکلی کتیبههای منظوم فارسی در سفالینههای دوران تیموری و صفوی
18
37
FA
سید رسول
موسوی حاجی
دانشیار گروه باستانشناسی، دانشگاه مازندران.
seyyed_rasool@yahoo.com
مرتضی
عطایی
morteza_ataie@yahoo.com
مریم
عسگری وشاره
دانشجوی کارشناسیارشد باستانشناسی، دانشگاه مازندران.
m.asgariveshareh@yahoo.com
10.22070/negareh.2015.258
پس از گذشت دو سده از ظهور اسلام، رفتهرفته استفاده از خط بهعنوان عنصر تزیینی گونههای مختلف سفالین رواج یافت. مضامین کتیبههای سفالها که ابتدا به کلمات یا عبارات کوتاه عربی چون نام سفالگر یا طلب خیر محدود میشد بهمرور گسترش یافت و احادیث، جملات قصار بزرگان و اشعار را نیز در بر گرفت. اشعار فارسی نیز بهسرعت جایگاه خود را بر روی سفالینههای دوران اسلامی یافتند و سخن موزون شاعران برجستۀ پارسیگوی به یکی از مهمترین عناصر تزیینی سفال دوران سلجوقی، خوارزمشاهی و ایلخانی بدل گشت. این روند در دوران تیموری، صفوی و قاجار با شدت کمتر و شیوۀ خوشنویسی متفاوت ادامه یافت. در پژوهش حاضر پژوهش حاضر که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوۀ اسنادی انجام پذیرفته است، بهمنظور شناخت بیشتر شکل و مفاهیم اشعار سفالینههای دوران تیموری و صفوی، اشعار 20 نمونه از سفالینههای دوران مذکور از لحاظ ارتباط با فرم و کارکرد ظرف، انتخاب اشعار، نوع خط و شیوه و خطاهای نگارشی بهدقت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که انتخاب اشعار سفالینهها در این دوران هدفدار بوده و غالب ابیات انتخابی بهنوعی با شکل ظرف یا کاربرد آن در ارتباط هستند. کتیبهها در بیشتر موارد به خط نستعلیق نگاشته شدهاند و تمایزات حروف مختص فارسی (گ، چ، پ، ژ) نیز در سدههای نهم، دهم، یازدهم و اوایل دوازدهم هجری قمری در غالب موارد رعایت نشده است.
سفال,تیموری,صفوی,کتیبه,شعر فارسی,رسمالخط فارسی
https://negareh.shahed.ac.ir/article_258.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf
دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
زبانِ بصریِ نوشتارِ سامانیان در پرتو اصول خطشناسی
38
59
FA
فرناز
معصومزاده جوزدانی
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
farnaz.masoumzadeh@gmail.com
حسنعلی
پورمند
استادیار گروه پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
hapourmand@modares.ac.ir
محمد
خزایی
استاد گروه ارتباط تصویری، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
khazaiem@modares.ac.ir
10.22070/negareh.2015.259
<span class="TextCharactor"><span lang="AR-SA">در مطالعات تاریخی، معنی خط را همواره در عبارتِ نوشتار جستجو کردهاند، حال اینکه صورتِ بصریِ نوشتار مفاهیم بیشتری میرساند. در این مقاله، نگارندگان با هدف دستیابی به یک نظامِ معنایی، برای صورتِ بصری خط کوفی در دورۀ سامانی، نخست چارچوب نظری را بر اساس دیدگاه بنیامین و دریدا مطرح میکنند. سپس بنا بر این چارچوب، شیوۀ خطشناسی را به روش تحلیلی و تاریخی با اصول خوشنویسی و حوزههای مرتبط با خطشناسی در دورۀ سامانی هماهنگ میسازند بهطوری که اصول «خط منسوب»، و قواعد «حُسن تشکیل» و «حُسن وضع» را بهترتیب برای تحلیلِ معنایِ «جوهر»، «زمان» و «مکانِ» نوشتار بهکار میبرند تا دستکم بتوان دو نمونۀ تزیینی حرف «کاف» را ارزیابی کرد. در نتیجه، از نشانههای نمادین «کاف کُن» و «کاف کافی و کاف کفر» رمز میگشایند که خوانش زبان بصری کلمۀ «برکت» را چنان فراهم میکند که تمثیلهای «برکۀ برکت» و «خاتم دل» را از آن میتوان فهمید. </span></span>
زبان بصری نوشتار,خطشناسی,خط منسوب,کوفی تزیینی,سفال گِلابهای سامانی
https://negareh.shahed.ac.ir/article_259.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_259_fe5f41f690121c107699a5b1aebfb6e5.pdf
دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
بررسی و تحلیل سبک شناختی نقاشیهای نیایشگاهی دورااروپوس
60
73
FA
فائزه
رضایی
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد باستانشناسی، دانشگاه تهران.
مصطفی
ده پهلوان
0000-0003-0744-3587
استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
mdehpahlavan@ut.ac.ir
10.22070/negareh.2015.260
یکی از هنرهای تزیینی دورۀ اشکانی نقاشیدیواری است که آثار آن از چند محوطۀ کلیدی مانند دورااروپوس بهدست آمده است. این نقاشیها در خانههای خصوصی و پرستشگاههای شهر اجرا شده است. پرسش اساسی این پژوهش بررسی سبک و تأثیر و تأثرات فرهنگی نقاشیهای پرستشگاه خدایان پالمیری، مهرابه، کلیسا و کنیسه است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی توصیفی- تطبیقی سبک نقاشیها پرداخته شده است و هدف از آن بررسی تطبیقی آنها با هنر اشکانی، هلنی، رومی و بینالنهرینی است. بدین منظور ویژگیهای هرکدام از نقاشیها با آثار هنر اشکانی، هلنی-رومی و بینالنهرینی مقایسه گردید تا روشن شود تأثیر کدامیک از این سبکها بر نقاشیهای دورا بیشتر بوده است. در نهایت مشخص گردید که این آثار، با وجود اینکه شهر در زمان سلوکیان پایهریزی شده و بیش از اشکانیان تحت تسلط رومیان بوده است، از نظر جهتگیری هنری و اسلوبهای بهکاررفته بیش از همه تحت تأثیر سبکهای شرقی ایرانی ـ اشکانی بوده است.
تعاملات فرهنگی,هنر اشکانی,سبک هنری,نقاشی دیواری,دورا اروپوس
https://negareh.shahed.ac.ir/article_260.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_260_c8be6206bb25534024e40d0c0fe94cdd.pdf
دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
مطالعۀ نقوش سفالینههای معاصر روستای کلپورگان سراوان با رویکرد انسانشناسی هنر
74
91
FA
ایمان
زکریایی کرمانی
استادیار دانشکده صنایعدستی دانشگاه هنر اصفهان
iman.zakariaee@gmil.com
امیر
نظری
کارشناس ارشد صنایع دستی، مربی مدعو دانشکده هنر دانشگاه بیرجند
amir.nazari35@yahoo.com
مهرنوش
شفیعی سرارودی
استادیار دانشکده صنایعدستی دانشگاه هنر اصفهان
mehrnooshshafie@yahoo.com
10.22070/negareh.2015.261
سفالینههای روستای کلپورگان سراوان بهعنوان میراثدار هنر کهن و ارزشمند سفالگری در سرزمین بلوچستان ایران مطرحاند. این سفالینهها، از گذشته تا حال، صرفاً بهدست زنان هنرمند این منطقه ساخته میشوند و متأثر از باورها و اعتقادات قوم بلوچ، همچنین روان زنانۀ هنرمند، دارای فرمها و نقوشی منحصربهفردند که اگر چه در نگاه اول ساده و ابتدایی به نظر میرسند اما از لحاظ تجسمی و بصری دارای ساختاری منسجم بوده و جدا از آن دارای معانی و مفاهیمیاند که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این مقاله مطالعۀ انسانشناختی سفال این منطقۀ غنی از ارزشهای فرهنگی است تا از این رویکرد بتوان به شناخت و دستهبندی نقوش تزیینی سفالینههای معاصر روستای کلپورگان دست یافت. از این روی این پژوهش بهدنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که سفالینههای معاصر کلپورگان از منظر زیباییشناسی و معناشناسی دارای چه ویژگیها و شاخصههایی هستند. <br />با توجه به رویکرد انسانشناسی هنر، در این پژوهش روش تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی از نوع مردمنگاری است و فرایند انجام تحقیق شامل روش مردمنگاری بهعنوان روش تحقیق و روش میدانی به عنوان روش گردآوری اطلاعات میباشد. <br />از جمله یافتههای این پژوهش میتوان به تفسیر سه بعد مهم زیباییشناسی، کارکردشناسی و معناشناسی در سفالینههای کلپورگان اشاره کرد که در قالب شاخصههایی مانند فرم، بازنمایی، کارکرد و سبک معنا پیدا میکند. نقوش سفالینههای کلپورگان براساس این مطالعۀ فرهنگبنیان،کارکردهای نمادین، ارجاع از طبیعت، هویتی و آیینی و مذهبی داشته و براساس الگوهای زیباییشناختی از گذشتههای دور تاکنون و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند. جنسیت بهعنوان یک عامل مهم و اساسی در فرایند کنش سفالگری و نقوش آن قابل طرح است.
سفال کلپورگان,انسانشناسی هنر,زیباییشناسی,کارکردشناسی,معناشناسی,فرم,سبک
https://negareh.shahed.ac.ir/article_261.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_261_2da55dc17518d14f7ea96208265a5855.pdf
دانشگاه شاهد
فصلنامه نگره
2676-7244
10
36
2015
12
22
مقایسۀ تطبیقی تصویر فرشتگان در کتابآرایی رنسانس با آثار چاپ سنگی قاجار
92
105
FA
نغمه
صفرزاده
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد ارتباط تصویری، دانشکدۀ هنر، دانشگاه آزاد اسلامی یزد.
safarzadeh.art@gmail.com
نادر
موسوی فاطمی
استادیار، عضو هیئت علمی دانشکدۀ هنر، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
sarzaminebaran@gmail.com
بهرام
احمدی
استادیار، عضو هیئت علمی دانشکدۀ هنر دانشگاه یزد.
bah_ahmadi@yahoo.com
10.22070/negareh.2015.262
تصویر فرشتگان در دو دورۀ هنری قاجار و رنسانس دارای ویژگیهای مشترک و گاه متفاوت است. این مقاله میکوشد تا با مقایسۀ تطبیقی نسخههای چاپی برجایمانده از تصاویر فرشتگان، در دو دورۀ هنری قاجار و رنسانس، به کشف شباهتها و تفاوتهای فرشتگان از منظر بصری بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تصاویر فرشتگان در نسخ چاپی هر دو دورۀ هنری گاه، با وجود تفاوتهایی مختصر در شیوۀ اجرا، شباهتهایی نیز از نظر نوع ترسیم فرشتگان، پرداخت در جامهها و چهرهها، توجه به اصول طبیعتگرایانه، نشان دادن بعد سوم و همچنین شباهت در حضور فرشتگانی کودک سال و فربه در نسخ چاپی قاجار و رنسانس با یکدیگر دارند. با وجود مشاهدۀ برخی از تأثیرات نقاشی فرشتگان رنسانسی در نسخههای چاپی هنرمندان قاجار میتوان به علل پیدایش و به تصویر کشیدن فرشتگان در آثار هنرمندان قاجار پرداخت. در این مقاله سعی شده است تا، با روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و بررسی نمونههای تصاویر چاپی بازمانده، به پاسخ پرسشهای مطرحشده دست یافته شود.
رنسانس,قاجار,فرشتگان,چاپسنگی,کتابآرایی
https://negareh.shahed.ac.ir/article_262.html
https://negareh.shahed.ac.ir/article_262_c4df93cfc5038c28267a4fe82f6763a4.pdf