ORIGINAL_ARTICLE
گونهشناسی و تحلیل تزیینات حجاری مسجد جامع عتیق اصفهان با تأکید بر آثار دوره صفویه و قاجار
استفاده از تکنیک حجاری یکی از شیوههای متداول تزیینات معماری در بناهای دوره اسلامی است که نمونههای پرشماری از آنها در مساجد شهر اصفهان مشاهده میشودکه بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک ازآنها میتواند بازشناسی هویت فرهنگیشان را در پی داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، طبقهبندی و تحلیل تزیینات حجاری بر اساس نوع نقوش در بنای مسجد عتیق اصفهان است و در پی پاسخگویی به سوالات زیر است: 1- تزیینات حجاری مسجد عتیق اصفهان به لحاظ نقوش و مضامین شامل چه مواردی است و چه ویژگیهایی دارند؟ 2- چه تفاوتها و شباهتهایی به لحاظ نقوش بین تزیینات حجاری بنا در دوره صفویه و قاجار وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای بررسیهای میدانی و مطالعات کتابخانهی و تجزیه و تحلیل کیفی انجام گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد تزیینات حجاری مسجد عتیق از نظر تکنیک، به سه گونه برهشته، برجسته و حکاکی منفی و از نظر کارکرد به کتیبه، سنگاب، محراب، تزیینات گلدانی، ستون و نیم ستون ها، پنجرههای سنگی و کلهقندیها تقسیم میشود. بر این اساس، نقوش متنوعی که در حجاریها به چشم میخورد به ترتیب فراوانی در گونههای هندسی (قابندیها، گلدانیها، مقرنس، پیچ تزیینی، گره و دیگر نقوش هندسی) ، خط نگاری (نستعلیق، ثلث و کوفی) و نقوش گیاهی (انتزاعی) دستهبندی میشود. غنای تزیینات حجاری بنای مسجد عتیق در دوره صفوی و قاجار دارای اشتراکاتی بوده است، اما کاربرد خط ثلث و نقوش گیاهیِ انتزاعی در حجاری دوره صفوی بیشتر و در مقابل خط نستعلیق و تلفیق نقوش گیاهی انتزاعی و طبیعتگرا در تزینات حجاری بنا در دوره قاجار بیشتر دیده میشود. این نقوش در موارد بسیاری تاریخ مشخصی را به همراه ندارد، اما موارد رقمدار به دوره صفویه و قاجار تعلق دارد.پراکندگی زمانی این آثار به گونهای است که نمونه تاریخ داری از قبل و یا بین این دو دوره مشاهده نمیشود.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_955_fe19046ac8f993030b44ea29d5013310.pdf
2019-03-21
4
17
10.22070/negareh.2019.955
تزیینات حجاری
مسجد عتیق
اصفهان
معماری اسلامی
فرید
احمدزاده
fa.ahmadzadeh@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری باستان شناسی اسلامی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مرضیه
طالبی
m4t136@gmail.com
2
کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه هنر اصفهان
AUTHOR
علی اصغر
سلحشور
aa.salahshour@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکترای باستان شناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
سیده مهدیه
شواکندی
mahdiye.shavakandi@gmail.com
4
دانشکده هنر بیرجند
AUTHOR
اسون دیماند، موریس.1383. راهنمای صنایع اسلامی.با ترجمه عبدالله فریار. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
1
افضل طوسی، عفت السادات و نسیم مانی.1392. سنگابهای اصفهان، هنر قدسی شیعه، فصلنامه علمی پژوهشی هنر معماری و شهرسازی نظر، سال دهم، شماره 27: 60- 49.
2
براندى، سزاره.1388. تئورى مرمت، پیروز حناچى، دانشگاه تهران، تهران.
3
بهداد، حمید و جلالى جعفرى، بهنام. 1391. پژوهشى در توپىهاى گچى ته آجرى با رویکرد به مسجد جامع یزد، نشریه هنرهاى زیبا- هنرهاى تجسمى، دوره 17 ، شماره4، صص 67 – 74.
4
پوپ،آرتور اپهام، و فیلیس اکرمن. 1387. معماری تیموری، جلد3، توسط رابرت بایرون، آرتر آپم پوپ و فیلیس اکرمن، تدوین توسط سیروس پرهامی، با ترجمه باقر آیت الله زاده شیرازی،1321-1360، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
5
دادمهر، منصور.1378. پژوهشی در سقاخانهها و سنگابهای اصفهان.تهران: گلها.
6
رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم.1352. آثار ملی اصفهان.تهران: انتشارات انجمن آثار ملی.
7
شراتو، امبرتو. 1355. گزارش مقدماتی درباره بررسیهای باستانشناسی در مسجد جامع اصفهان.“ فرهنگ معماری ایرا ن4 (تابستان).
8
زمانی، عباس.1349. پیچ تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران.“ هنر و مردم93 (تیر):14-29.
9
زمانی، عباس.1350. مقرنس تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران. هنر و مردم 104: 8- 25.
10
عقابی، محمدمهدی.1378.دایرةالمعارف بناهای تاریخی در دوره اسلامی (مساجد).تهران: سوره.
11
فضائلی، حبیب الله.1362. اطلس خط (تحقیق در خطوط اسلامی).اصفهان: مشعل.
12
گالدیری، اوژنیو، (1370)، مسجد جامع اصفهان. با ترجمه عبدالله جبل عاملی. جلد3. تهران: سازمان میراث فرهنگی
13
گالدیری، اوژنیو،.1391. مسجد جامع اصفهان. با ترجمه عبدالله جبل عاملی. جلد1تا3. اصفهان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان: موسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری«متن».
14
گرابار، اولگ.1387. مسجد بزرگ اصفهان.با ترجمه محمدعلی موسوی فریدنی. اصفهان: مانی.
15
معماریان، غلامحسین.1389. مسجد جامع اصفهان.تهران: مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
16
مکی نژاد، مهدی.1387. تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی: تزیینات معماری.تهران: سمت.
17
موسوی، زهرا.1381. مقرنس در معماری، کتاب ماه هنر45و46 (خرداد و تیر): 102-106.
18
نیکزاد امیرحسینی، کریم.1335. فهرست تاریخچه مصور ابنیه تاریخی اصفهان.بیجا: بی نام.
19
نصر، سید حسین. 1370. جاودانگى و هنر (مجموعه مقالات)، سید محمد آوینى، برگ، تهران.
20
ورجاوند، پرویز. 1351. سیری در هنر ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی.“ هنر و مردم 114 (فروردین).8-28.
21
هنرفر، لطف الله.1350. گنجینه آثار تاریخی اصفهان.کتابفروشی ثقفی.
22
هنرفر، لطف الله.1345. سنگابهای تاریخی اصفهان از دوره صفویه.“ هنر و مردم (بهمن): 16-20.
23
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل مضامین بصری فالنامههای مصور عصر صفوی بر مبنای کاربرد در امر پیشگویی (مطالعۀ موردی: نگارههای نسخۀ فالنامۀ فارسی موزه توپقاپی سرای)
فالنامههای مصور عصر صفوی دارای نگارههای متعدد با مضامین گوناگونی هستند که این نگارهها در جهت هدف اصلی این نسخهها در امر پیشگویی و فالگیری به تصویر درآمدهاند. در این مقاله با هدف مطالعه و بررسی تنوع مضامین در نگارههای فالنامههای مصور دورۀ صفویه، نگارههای نسخۀ فالنامۀ فارسی موزه توپقاپی سرای مورد تحلیل و خوانش قرار گرفته است تا پاسخی به این مسئله داده شود که در سنت فالنامهنگاری عصر صفوی چه مضامینی تصویر شده؟ و این تصاویر چگونه در ساحت پیشگویی و فالگیری مورد استفاده قرار گرفتهاند؟. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوۀ کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که مضامین نگارههای نسخۀ فالنامۀ فارسی موزه توپقاپی سرای در سه دستۀ اصلی دینی، ادبی و تنجیم به تصویر درآمده و مضامین دینی بیشترین تعداد نگارههای این نسخه را به خود اختصاص داده است. مضامین نگارههای این نسخۀ فالنامه از طریق کارکرد تمثیلی روایت تصاویر در جهت تعیین سعد و نحس امور و باورپذیری پیشگویی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین در این نسخه تلاش شده است تا با القای مفهوم توسل و استخاره از طریق مضامین دینی نگارهها به امر پیشگویی و فالگیری در برابر ممنوعیت نهادهای دینی، مشروعیت داده شود.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_956_1f5297f7aa2f4dbb543455a78a3c394b.pdf
2019-03-21
18
37
10.22070/negareh.2019.956
نگارگری
فالنامه
مضامین بصری
پیشگویی
دورۀ صفویه
سعید
اخوانی
golarizhan@gmail.com
1
دانشگاه مازندران
AUTHOR
فتانه
محمودی
f.mahmoudi@umz.ac.ir
2
دانشیار دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
افشار، ایرج (1383). «فالنامه». فرهنگ مردم. ش 10. صص 76-81.
1
باربارو و دیگران (1381). سفرنامه ونیزیان در ایران. ترجمه منوچهر امیری. تهران: خوارزمی.
2
باقری حسنکیاده، معصومه و مهناز حشمتی (1393). «پیشگویی و طالعبینی در متون ایرانی دوره میانه». فرهنگ و ادبیات عامه. س 2. ش 3. صص 1-24.
3
بیرونی، ابوریحان (1362). التفهیم لاوائل صناعۀ التنجیم، تصحیح جلال الدین همایی، تهران: بابک.
4
بیرونی، ابوریحان (1366). آثارالباقیه عن قرون الخالیه، ترجمة اکبر دانا سرشت، تهران: امیر کبیر.
5
بینام (1345). یواقیت العلوم و دراری النجوم. به تصحیح محمدتقی دانشپژوه، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
6
بینیون، لورنس و همکاران. (1376). سیر نقاشی ایران. ترجمه محمد ایرانمنش. تهران: امیرکبیر.
7
بیکرمن، ئی و دیگران (1384). علم در ایران و شرق باستان (مجموعه مقالات)، ترجمه و تحشیه همایون صنعتیزاده، تهران: قطره.
8
پیرزادنیا، مینا و همکاران (1394). «تصویرپردازی هنری در سورۀ مبارکۀ اعراف با تکیه بر تشبیه، استعاره و مجاز». پژوهشهای ادبی- قرآنی. سال سوم، شماره دوم، صص 117-139.
9
حرزالدین، محمد حسین (1385). تاریخ النجف الأشرف. مصحح: عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین. قم: دلیل ما.
10
حسینی قمی، قاضی احمد (1383). خلاصة التواریخ. تصحیح احسان اشراقی، تهران: دانشگاه تهران.
11
حلبی، علیاصغر (1378). سی قصیده از ناصرخسرو، چ نهم، تهران: پیام نور.
12
خزایی، محمد. (1381). هنر اسلامی. مجموعه مقالات اولین همایش هنر اسلامی. تهران: مطالعات هنر اسلامی.
13
خلعتبری لیماکی، مصطفی (1384). «انواع استخاره و جایگاه آن در اعتقادات مردم». فرهنگ مردم ایران. شماره 5و6. صص 117-140.
14
دلاور، علی (1389). «روششناسی کیفی». فصلنامه راهبرد. س 19. ش 54. صص 307-329.
15
رادفر، ابوالقاسم. (1385). تعاملات ادبیات و هنر در مکتب اصفهان. تهران: فرهنگستان هنر.
16
رفیعی، احمدرضا و علیاصغر شیرازی (1386). «هنر دوره سلجوقی، پیوند هنر و علوم»، نگره، سال سوم، شماره ٥، صص 107-119.
17
روسو، پیر (1337). تسخیر ستارگان، ترجمه رضا اقصی، تهران: موسسه مطبوعاتی علی اکبر علمی.
18
زرگری، فاطمه و علی یحیائی (1393). «تأثیر باورها و نگرشهای نجومی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در سدههای چهارم تا نهم ق.»، مطالعات اسلامی: تاریخ و فرهنگ، سال چهل و ششم، شماره پیاپی 93، صص 97-122.
19
زمخشری، محمود (1407 ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. چاپ سوم. بیروت: دار الکتاب العربی.
20
سرامی، قدمعلی (1383). از رنگ گل تا رنج خار (شکلشناسی داستانهای شاهنامه). چ4. تهران: علمی و فرهنگی.
21
سیپک، ییری (1384). ادبیات فولکلور ایران. ترجمه محمد اخگری. تهران: سروش و مرکز.
22
صرفی، محمدرضا و راضیه افاضل (1389). «بازتاب باورهای نجومی در خمسة خواجوی کرمانی»، کهننامة ادب پارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شمارة دوم، صص 53-76.
23
صفتگل، منصور (1389). ساختار نهاد و اندیشه دینی در عصر صفوی. تهران: رسا.
24
فوران، جان (1386). مقاومت شکننده. ترجمه احمد تدین. تهران: رسا.
25
قهاری گیگلو، مهناز و مهدی محمدزاده (1389). «بررسی تطبیقی صور نجومی در نسخه صورالکواکب و آثار فلزی سده های پنجم تا هفتم هجری»، نگره، شماره 14، صص 5-22.
26
کن بای، شیلا. (1378). نقاشی ایرانی. ترجمه مهدی حسینی. تهران: نشر دانشگاه هنر.
27
گلسرخی، ایرج (1377). تاریخ جادوگری. تهران: علم.
28
گیاهی یزدی، حمیدرضا (1388). تاریخ نجوم در ایران، دفتر تهران: پژوهشهای فرهنگی.
29
لسان، حسین (1356). «تفأل و تطیر». هنر و مردم. ش 183. صص 30-57.
30
مسعودی، ابوالحسن (1365). التنبیه و الاشرا، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: علمی و فرهنگی.
31
مصفی، ابوالفضل (1357). فرهنگ اصطلاحات نجومی، همراه با واژه های کیهانی در شعر فارسی. تبریز: موسسه تاریخ و فرهنگ.
32
میرزا، عبدالهاشم (1396). «بررسی تطبیقی شأن نزول آیات اطعام (5-22 سورۀ انسان) از دیدگاه مفسران فریقین». دوفصلنامه علمی ترویجی مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث. سال پنجم. شماره 8. صص 1-20.
33
میرزاابوالقاسمی، محمدصادق (1386). «زمستان در ادبیات و بازتاب آن در نقاشی ایرانی». نگره. سال سوم. شماره 5. صص 77-90.
34
نوروزی، جمشید و شهرام رمضانی (1394). «علل تعاملات سلاطین صفوی با علمای شیعه و نتایج آن». پژوهشنامۀ تاریخ اسلام. سال پنجم. شماره نوزدهم. صص 119-148.
35
نیکنام، حسین میرزا و محمدرضا صرفی (1381). «پیشگویی در شاهنامه». مطالعات ایرانی. س1. ش2. صص 153-172.
36
هاشمیزاده، سید رضا و همکاران (1396). «هویت ایرانی و سینما؛ بازنمایی هویت ایرانی در فیلم «مادر»». فصلنامه مطالعات ملی. س 18. ش 69. صص 85-102.
37
هلزی هال، لوییس ویلیام (1363). تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران: سروش.
38
هولت، پیتر مالکوم و دیگران (1387). تاریخ اسلام کمبریج. ترجمه تیمور قادری. تهران: مهتاب.
39
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی و معرفی خوشنویسان کتیبههای نستعلیق در بناهای دوره صفوی ایران
رواج کتیبههای نستعلیق در تزئینات معماری صفوی، یکی از نوآوریهای قابل توجه در این دوره به شمار میرود. این کتیبهها، علاوه بر جنبههای زیباییشناسانه، حاوی اطلاعات ارزشمندی مانند اسامی افراد تأثیرگذار در شکلگیری بناها و کتیبهها هستند. از این منظر میتوان کتیبهها را اسناد معتبری در شناسایی بخشی از تاریخ هنر ایران قلمداد کرد. یکی از وجوه قابل پژوهش در این زمینه، معرفی خوشنویسان این کتیبههاست که در تاریخ خوشنویسی کمتر بدان پرداخته شده یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفته است. پرسش کلی پژوهش بدین قرار است: کدام خوشنویسان صفوی در زمینه کتیبه نگاری نستعلیق فعال بوده اند و تعداد آثار به جای مانده از آنان چه مقدار است؟ در این راستا، پژوهش بنیادی پیش رو، بر پایه مطالعات کتابخانهای و میدانی در بیش از 150 بنای صفوی که حاوی حداقل 227 کتیبه نستعلیق بودند، انجام گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که 81 اثر حاوی رقم خوشنویس بوده و در این میان، 44 خوشنویس، در کتیبهها رقم خود را بر جای گذاشتهاند که میتوان آنها را در سه گروه دسته بندی نمود؛ گروه اول خوشنویسان مطرحی چون: میرعماد، علیرضا عباسی و محمدصالح اصفهانی هستند که شرح حال نسبتاً مفصلی از آنان در منابع موجود است. گروه دیگری از این خوشنویسان، هنرمندانی هستند که اطلاعات اندکی از احوال و آثار آنها به جای مانده است؛ مانند: ابوالفتوح گلستانه، درگاهقلی شریف و ولایت الله گلپایگانی. سومین گروه از خوشنویسان کتیبهها، کتیبهنگارانی هستند که متأسفانه تا کنون غیر از رقم انتهای کتیبهها، نشان دیگری از احوال و آثار آنان در تذکرهها یا مجموعهها یافت نشده است؛ مانند محمدخان، بمان علی، خلیل الله و ابوسعید امامی. بیشترین آثار موجود ـ به ترتیب فراوانی ـ متعلق به محمد صالح اصفهانی، محمدرضا امامی، علی نقی امامی و سلطان علی مشهدی است.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_957_a154d639283b0a718059f711882e26df.pdf
2019-03-21
39
53
10.22070/negareh.2019.957
کتیبهنگاری نستعلیق
تزئینات معماری صفوی
خوشنویسان صفوی
رقم خوشنویسان
فرهاد
خسروی بیژائم
farhadkhosravi121@yahoo.com
1
گروه کتابت و نگارگری، دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
LEAD_AUTHOR
اصفهانی، حیدر علی بن محمد مهدی ملقب به ندیمالملک، 1391، رساله در تاریخ اصفهان، به کوشش مسعود غلامیه و یوسف بیگ باباپور، پیام بهارستان، سال 5، ش 17، صص 314-336.
1
اصفهانی، محمد صالح بن ابوتراب، 1386، تذکره الخطاطین، به کوشش پژمان فیروز بخش، نامه بهارستان، ش 11 و 12، صص 13-34.
2
اوکین، برنارد، 1386، معماری تیموری در خراسان، ترجمه علی آخشینی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی.
3
ایرانی، عبدالمحمد، بیتا، پیدایش خط و خطاطان، تهران: یساولی.
4
آژند، یعقوب، 1383، خوشنویسی در قلمرو مکتب هرات: دوره پیشین، با تاکید بر قلم نستعلیق، کتاب ماه هنر، ش 69 و 70، صص 24-36.
5
بخاری، درویش محمد بن دوست محمد، ۱۳۷۳، فوائد الخطوط، در کتاب: رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، به کوشش حمیدرضا قلیچ خانی، صص 305-398، تهران: روزنه.
6
بیات، عزیز الله، 1387، کلیات تاریخ تطبیقی ایران، تهران: امیرکبیر.
7
بیانی، مهدی، 1363، احوال و آثار خوشنویسان، چاپ دوم، تهران: علمی.
8
پات، فریبا. خضری، سید احمد رضا. مظاهری، مهرانگیز، 1390، خوشنویسی در آغاز عصر صفوی؛ تحولات، کارکردها، حامیان و هنروران، پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، سال 44، ش1، صص 33 -48.
9
جباری، صداقت، 1387، تکوین و تطور قلم نستعلیق در سده هشتم و نهم هجری قمری، هنرهای زیبا، ش 33، صص 77-84.
10
جعفری، علی اکبر، 1355، سنگ نوشتههای میر معصوم بکری، هنر و مردم، ش 169 و 170، صص 17-26.
11
حسینی، سید هاشم، 1380، درآمدی بر شناخت کتیبههای دوره صفوی در حرم امام رضا (ع)، فصلنامه مشکوه، ش 72 و 73، صص 136-145.
12
خسروی بیژائم، فرهاد. یزدانی، ملیکا، 1390، معرفی کتیبه منحصر به فرد آب انبار مجموعه شیخ جام به خط نستعلیق علیرضا عباسی، همایش ملی هنر اسلامی، دانشگاه بیرجند.
13
خسروی بیژائم، فرهاد، 1386، نستعلیق در کتیبههای مکتب اصفهان با تکیه بر آثار محمد صالح اصفهانی، مجموعه مقالات خوشنویسی گردهمایی بین المللی مکتب اصفهان، صص 101-121، تهران: فرهنگستان هنر.
14
دانش یزدی، فاطمه، 1387، کتیبههای اسلامی شهر یزد، یزد: سبحان نور ـ پایگاه میراث فرهنگی شهر تاریخی یزد.
15
روحالامین، سید احسان، 1386، داستان کتیبه میرفندرسکی، مجموعه مقالات خوشنویسی گردهمایی بین المللی مکتب اصفهان، صص 145-165، تهران: فرهنگستان هنر.
16
ستوده، منوچهر، 1366، از آستارا تا استارباد، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
17
سوچک، پریسیلا، 1386، خوشنویسی در اوایل دوره صفویه، گلستان هنر، ترجمه ولی الله کاوسی، ش 10، صص 24-39.
18
عابدینپور، وحید. سمائی، معصومه، 1389، علل تحول خوشنویسی و پیوند آن با هویت ایرانی در دوره تیموری، فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، ش 8، صص 55-86.
19
عالی افندی، مصطفی، 1369، مناقب هنروران، ترجمه توفیق سبحانی، تهران: سروش.
20
فضائلی، حبیب الله، 1384، تعلیم خط، چاپ نهم، تهران: سروش.
21
قاسمی اندرود، پرستو، 1387، سنگ نوشته یادمانی سفیر اکبر شاه گورکانی هند به سال 1012 ه.ق در گنبد سلطانیه، پیام باستان شناس، سال پنجم، ش 10، صص 130-134.
22
قدسی، منوچهر، 1378، خوشنویسی در کتیبههای اصفهان، اصفهان: گلها.
23
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1373، فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی و هنرهای وابسته، تهران: روزنه.
24
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1385، کهنترین سنگ نوشتههای نستعلیق، مجموعه مقالات تخصصی خط و کتابت، صص 143-152، تهران: پژوهشکده هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
25
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1386، درخشانترین خوشنویس دربار شاه عباس: علیرضا عباسی، مجموعه مقالات خوشنویسی گردهمایی بین المللی مکتب اصفهان، صص 51-72، تهران: فرهنگستان هنر.
26
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1392، درآمدی بر خوشنویسی ایرانی، تهران: فرهنگ معاصر.
27
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1392، زر افشان: فرهنگ اصطلاحات و ترکیبات خوشنویسی، کتاب آرایی و نسخه پردازی در شعر فارسی، تهران: فرهنگ معاصر.
28
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1393، عبدالرشید دیلمی، تهران: پیکره.
29
قمی، قاضی احمد، 1383، گلستان هنر، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، چاپ چهارم، تهران: منوچهری.
30
کریم زاده تبریزی، محمد علی، 1380، احوال و آثار میر عماد الحسنی السیفی القزوینی، لندن.
31
مایل، رضا، 1355، برخی از کتیبهها و سنگ نبشتههای هرات، کابل: بیهقی.
32
مدرس طباطبایی، 1350، مدارس قدیم قم: مدارس قم در دوره صفویه 5، ماهنامه وحید، ش 94، صص 1015-1020.
33
مدرس طباطبایی، 1350، مدارس قدیم قم: مدارس قم در دوره صفویه 6، ماهنامه وحید، ش 95، صص 1247-1252.
34
مدرسی طباطبایی، 1357، آستانه شاهزاده حسین در قزوین، مجله بررسیهای تاریخی، سال 13، ش 78، صص 143-174.
35
مدرسی طباطبایی، سید حسین، 1355، تربت پاکان، جلد 1، قم: چاپخانه مهر.
36
هراتی، محمد مهدی، 1386، علیرضا عباسی و مصحف نفیس کتابخانه آستان قدس رضوی، مجموعه مقالات خوشنویسی گردهمایی بین المللی مکتب اصفهان، صص 1-29، تهران: فرهنگستان هنر.
37
هروی، میر علی، 1373، مداد الخطوط، در کتاب: رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، به کوشش حمیدرضا قلیچخانی، صص 1-14، تهران: روزنه.
38
هفت قلمی دهلوی، مولانا محمد، 1377، تذکره خوشنویسان، تهران: روزنه.
39
هنرفر، لطف الله، 1344، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان: کتابخانه ثقفی.
40
هنرفر، لطف الله، 1348، فهرست کتیبههای تاریخی در آثار باستانی اصفهان، ماهنامه معارف اسلامی، ش 10، صص 55-63.
41
هیلن براند، رابرت، 1390، معماری صفوی، در کتاب: تاریخ ایران کمبریج جلد 6، قسمت سوم: دوره صفوی، ویراستار پیتر جکسون و لورنس لاکهارت، ترجمه تیمور قادری، صص 249-346، چاپ دوم، تهران: مهتاب.
42
ORIGINAL_ARTICLE
گونهشناسی شکلی آذینهای بندکشی مهری در مساجد منتسب به دوره آلبویه تا ایلخانیان در استان اصفهان
یکی از ویژگیهای رایج در تزئینات شیوه رازی و آذری (بناهای منتسب به دوره آلبویه تا ایلخانیان)، استفاده از آذینهایی در فاصله بین بندکشی آجرکاری است. گونهشناسی این قسم از تزئینات معماری با معیار شکلی در کمتر پژوهشی به کار بستهشدهاست. لذا هدف اصلی این نوشتار، با درنظرگرفتن اهمیت موضوع و فقدان منابع کافی، ارائه گونهشناسی جامع و بررسی دگرگونی آذینهای مهری بندکشی در مساجد شیوه رازی و آذری استان اصفهان، از دیدگاه شکلی است. از آنجا که بسیاری از نمونههای شاخص منتسب به این شیوهها در اصفهان بنا شدهاند، نمونهها از این محدوده گزینش شدهاند. ازاینروی پژوهش پیشرو به دنبال پاسخگویی به این سوالات است:”1- گونههای مختلف آذینهای بندکشی مهری (براساس نحوه ساماندهی در فواصل آجرها، شکل قاب، شکل نقوش و شیوه گسترش) در مساجد شیوه رازی و آذری اصفهان چیست؟ 2- با طبقهبندی تزئینات بندکشی در شیوه رازی و آذری چه شباهتها و تفاوتهایی آشکار میشوند؟ 3-دگرگونی شکلی مهرها از شیوه رازی به آذری چگونه بودهاست؟”. روش تحقیق بهصورت کیفی، از نظر هدف کاربردی، براساس استراتژی ترکیبی و به شیوه استقرایی تدوین گشته است. دادهها با استفاده از منابع کتابخانهای و میدانی بهدست آمدهاست. تحلیلها آشکار ساخت تزئینات بندکشی از نظر نحوه قرارگیری در میان بندها و شکل نقشها دارای دو گونه کلی و براساس شکل قاب اصلی، دارای هفت گونه هستند. مهرها در اکثر موارد شیوه رازی با نقوش هندسی شکسته و در شیوه آذری با نقوش هندسی گردان و با جزییات بیشتر بنا شدهاند. کتیبهنگاری بر مهرها معمولاً به خط کوفی بنایی و گاهی به خط ثلث است. در شیوه آذری تنوع چینش آجرکاری بیشتر گشته و نقوش مهرها در برخی موارد بهصورت بافته شده، کار شدهاست؛ در اواخر آن نیز گونه جدیدی از مهرها با خط ثلث و زمینه اسلیمی پدید آمدهاست.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_958_8ff7d3074da84853628e6c3b2a526ddf.pdf
2019-03-21
55
69
10.22070/negareh.2019.958
آذین مهری
بندکشی آجر
مساجد اصفهان
معماری آلبویه تا ایلخانیان
شیوه رازی
شیوه آذری
افروز
رحیمی آریایی
afroozariya@yahoo.com
1
دانشجوی دکترای، گروه معماری، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
LEAD_AUTHOR
نیما
ولی بیگ
n.valibeig@aui.ac.ir
2
گروه مرمت، دانشکده مرمت، دانشگاه هنر اصفهان،
AUTHOR
سید اصغر
محمودآبادی
asghar.mahmoodabadi@gmail.com
3
استاد تمام، دانشکده تاریخ جهان اسلام، دانشگاه اصفهان و معاونت پژوهشی موسسه آموزشعالیسپهر اصفهان
AUTHOR
اتینگهاوزن، ریچارد. اولگ گرابر، 1381، هنر و معماری اسلامی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
1
اسون دیماند، موریس، 1383، راهنمای صنایع اسلام، ترجمۀ عبدا... فریار، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
2
انصاری، جمال، گچبری دوران ساسانی و تاثیر آن در هنرهای اسلامی، فصلنامه هنر، شماره 13، 1366، صفحات 318 تا 373.
3
پرادا، ایدت. رابرت دایسون و چارلز ویلکینسون، 1383، هنر ایران باستان، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
4
پوپ، آرتور ابهام، 1370، معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، چاپ نقش جهان.
5
پوپ، آرتور اپهام، 1365، معماری ایران پیروزی شکل و رنگ، ترجمه کرامت الله افسر، تهران، انتشارات یساولی (فرهنگسرا).
6
پوپ، آرتور، 1387، سیری در هنر ایران، ج3، ترجمه نجف دریابندری و همکاران، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
7
پیرنیا، محمد کریم، 1384، سبکشناسی معماری ایرانی، تهران، سروش دانش.
8
پیرنیا، محمدکریم. بزرگمهری، زهره، 1381، مصالح ساختمانی (آژند، اندود، آمود)، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور.
9
حاتم، غلامعلی، 1379، معماری اسلامی ایران در دوره سلجوقیان، تهران، جهاد دانشگاهی.
10
حلیمی، محمد حسین، 1390، زیباییشناسی خط در مسجد جامع اصفهان، تهران، قدیانی.
11
دادور، ابوالقاسم، مصباح اردکانی، نصرت الملوک، بررسی نقوش و شیوههای تزئین مهر گچی تهآجری در بناهای دوره سلجوقی و ایلخانی، نشریه هنرهای زیبا، شماره 26، 1385، صفحات 85 تا 92.
12
زمانی، عباس، خط کوفی تزئینی در آثار تاریخی اسلامی ایران، مجله هنر و مردم، دوره 11، شماره 128، 1352، صفحات 31 تا 42.
13
شراتو، امبرتو، و گروبه، ارنست، 1391، تاریخ هنر ایران (هنر ایلخانی و تیموری)، ترجمه یعقوب آژند، تهران، مولی.
14
شکفته، عاطفه، و احمد صالحی کاخکی، شیوههای اجرایی و سیر تحول تزئینات گچی معماری ایران در قرون هفتم تا نهم هجری، فصلنامه نگره، شماره 30، 1393، صفحات 63 تا 81
15
صالحی کاخکی، احمد، اصلانی، حسام، معرفی دوازده گونه از آرایههای گچی در تزئینات معماری دوران اسلامی ایران براساس شگردهای فنی و جزئیات اجرایی، مطالعات باستانشناسی (دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران)، دوره 3، شماره 1 (پیاپی 3)، 1390، صفحات 89 تا 106.
16
فلاح فر، سعید، 1389، فرهنگ واژههای معماری سنتی ایران، تهران، کاوش پرداز.
17
کیانی، محمد یوسف، 1376، تزئینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور.
18
کاتلی، مارگریتا و لویی هامبی، 1376، هنر سلجوقی و خوارزمی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، مولی.
19
کاظمیان، میثم، 1392، فنشناسی، آسیبشناسی و ارائه طرح حفاظت و مرمت آرایههای گچی بندآجری مسجد جامع عتیق اصفهان، پایاننامه ارشد رشته مرمت آثار فرهنگی تاریخی، استاد راهنما اصلانی، استاد مشاور فریبا خطا بخش، دانشکده مرمت، دانشگاه هنر اصفهان.
20
گرابار، اولگ، 1379، شکلگیری هنر اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
21
لشکری، آرش، حمید خطیب شهیدی، جواد نیستانی، علیرضا هژبری نوبری، نقش مهرهای تزئینی در معماری دوره ایلخانی، مجله مطالعات باستانشناسی، 1388، صفحات 84 تا 101.
22
مکی نژاد، مهدی، 1388، تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی تزئینات معماری، تهران، سمت.
23
ندیم، فرناز، نگاهی به نقوش تزئینی در هنر ایران، مجله رشد آموزش هنر، شماره 10، 1386، صفحات 14تا 19
24
نعیما، غلامرضا، 1394، سیر تحول معماری ایران دوره اسلامی، جلد اول: از آغاز اسلام تا دوره تیموری، تهران، سروش دانش.
25
هیل، درک، گرابر، اولگ، 1375، معماری و تزئینات اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
26
هیلن براند، رابرت، 1383، معماری اسلامی: فرم، عملکرد و معنی، ترجمه ایرج اعتصام، تهران، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
27
ورجاوند، پرویز، 1366، تزئینات معماری اسلامی، آجرکاری، معماری ایران، هنر اسلامی، بهکوشش محمد یوسف کیانی، تهران، ارشاد اسلامی.
28
ویلبر، دونالد، 1393، معماری اسلامی ایران دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
29
Ambrose, James, 1997, Simplified Design of Masonry Structures, Los Angeles, John Wiley & Sons, INC.
30
Blair, Sheila S., Bloom, Jonathan M., 2007-2009, Stucco and plasters in Islamic lands, United Kingdom, Oxford university press.
31
Creswell, K.A.C., 1940, Early Muslim Architecture, Vol.2, 1st Ed., United Kingdom, Oxford university press.
32
Deplazes, Andrea, 2005, Constructing Architecture: Materials, Processes, Structures, Translated by Gerd H., Berlin, Springer Science & Business Media, Söffker.
33
Herzfeld, E., 1912, Erster vorlaufiger Bericht über die Ausgrabungen von Samarra, Berlin, D. Reimer.
34
Herzfeld, E., 1923, Die Ausgrabungen von Samarra i, Der Wandschmuck der Bauten von Samarra una seine Ornamentik. Berlin, D. Reimer.
35
Northedge, Alastair, 2004, Abbasid Earth Architecture and Decoration at Samarra, Iraq, Edited by Leslie Rainer and Angelyn Bass Rivera International Colloquium, the conservation of decorated surfaces earthen Architecture, Los Angeless, the Getty Conservation Institute.
36
Taunton Press, 1997, Masonry, USA, Taunton Press.
37
Zeymal, Ye. V., 2008, History & uses of stucco and plaster in central Asia, United Kingdom, Oxford university press.
38
ORIGINAL_ARTICLE
مینیاتورهای دریایی مغولان هند، حلقۀ مفقودۀ فرشهای پرتغالی
سیزده فرش و فرشپارۀ شرقی از سدههای شانزدهم و هفدهم که در تاریخ هنر به فرشهای پرتغالی شناخته میشوند، از منظر طرح و نقش جالب توجه و چشمگیرند، چه یک صحنۀ دریایی شامل کشتیها و اشخاص اروپایی بهعلاوۀ مردی مغروق و هیولایی سر از آب به در کرده را در بخش لچکها جلوهگر میسازند. مطالعات فرششناسی با تردید گاه این فرشها را به ایران و گاه هند نسبت میدهند. در این جستار فرشهای پرتغالی در پیوند با مینیاتورهای دریایی دربار مغولان هند به کارزار تحقیق و تفحص روانه شدهاند. چشمانداز و هدف پژوهش حل معمای پیچیدۀ کشف هویت فرشهاست، چنانکه سؤال اصلی پیرامون مکان و زمان بافت آنها مطرح شده است. در اینجا روش تحقیق تطبیقی با نگرش تاریخی به کار بسته شده است و اطلاعات حاصل از طریق مطالعۀ کتابخانهای به دست آمده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که نخستین فرشهای پرتغالی، که از طرح و نقش ظریفتر و صحنۀ دریایی کاملتر برخوردارند، در دربار امپراطور اکبرشاه مغول در پنجاب طی دهۀ پایانی سدۀ شانزدهم در لوای یک جریان قوی توجه به نقوش اروپایی که از چند دهه پیش آغاز شده بود، بافته شدند. فرشهای سادهتر در طی چند دهه بعد، خارج از دربار و در مناطق بافندگی پررونق مغولان مانند آگرا، فتحپور سیکری و لاهور به قصد تجارت و عرضه به بازار اروپایی بافته شدند. در طراحی فرشهای پرتغالی، لااقل نقش سه هنرمند دربار مغول، نقاشان مشکین و کیسو و دهرراس بازشناسی میشود که به نحو بارزی نقش مشکین پررنگتر و مشخصتر از دیگران است.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_959_b6921db81bb0635f0a24a461b82d5523.pdf
2019-03-21
71
87
10.22070/negareh.2019.959
فرش
مینیاتور
پرتغال
مغول
هند
ایران
حسام
کشاورز
hesam427@yahoo.com
1
گروه پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
AUTHOR
اصغر
فهیمیفر
fahimifar@modares.ac.ir
2
استادیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
حسنعلی
پورمند
hapourmand@modares.ac.ir
3
مدیر گروه پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ابوالفضل بن مبارک. (1372). اکبرنامه (جلد اول). (به کوشش غ. طباطبائی مجد) تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی(پژوهشگاه).
1
(---). (1892). آئین اکبری(چاپ سنگی) (جلد 1 و 2 و 3). لکهنو: مطبع منشی نولکشور.
2
پوپ, آ. آ., و آکرمن, ف. (1387). سیری در هنر ایران (جلد ششم). (زیر نظر سیروس پرهام, ن. دریابندری, و دیگران, مترجم) تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
3
جهانگیر گورکانی, ن. (1359). جهانگیرنامه یا توزک جهانگیری. (به کوشش م. هاشم) انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
4
Beach, M. C. (1992). New Cambridge history of India: Mughal and Rajput painting. Cambridge [England] ; New York, NY, USA: Cambridge University Press.
5
Bode , W., & Kuhnel , E. (1958). Antique rugs from the Near East (4th ed.). (C. G. Ellis, Trans.) Berlin: Klinkhardt & Biermann.
6
Cohen, S. (2004). 'Portuguese' carpets from Khorasan, Persia. In R. Barnes, Textiles in Indian Ocean societies (1st ed., pp. 38-46). New York: RoutledgeCurzon.
7
Ellis , C. G. (1972). The Portuguese carpets of Gujarat. In R. Ettinghausen, Islamic art in the Metropolitan Museum of Art (pp. 267-289). New York: The Metropolitan Museum of Art.
8
Guest , G. D., & Ettinghausen, R. (1961). The Iconography of a Kashan Luster Plate. Ars Orientalis(4), 25-64.
9
Martin, F. R. (1908). A history of Oriental carpets before 1800. Vienna : printed for the author with subvention from the Swedish Government in the I. and R. State and Court printing office.
10
Sarre, F., & Trenkwald, H. (1926-1928). Old Oriental Carpets (Vol. 2). (A. F. Kendrick, Trans.) Leipzig: Anton Schroll & Co, Wien und Karl W. Hiersemann.
11
Sarre, F. (1931, May). A "Portuguese" Carpet from Knole. The Burlington Magazine for Connoisseurs, 58(338), 210+214-215+219.
12
موزۀ هنرهای کاربردی وین: https://sammlung.mak.at/en
13
موزۀ کالوست گلبنکیان، لیسبون: https://gulbenkian.pt/museu/en/
14
کتابخانۀ بریتانیا: https://www.bl.uk/
15
موزۀ ملی آمستردام: https://www.rijksmuseum.nl/
16
مؤسسۀ اسمیتسونیان: https://www.smithsonianmag.com/
17
گالری ملی هنرها، واشینگتن: https://www.nga.gov/index.html
18
موزۀ هنر متروپولیتن نیویورک: https://www.metmuseum.org/
19
موزۀ منسوجات لیون: http://www.mtmad.fr/fr/Pages/default.aspx
20
موزۀ ویکتوریا و آلبرت، لندن: https://www.vam.ac.uk/
21
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعۀ سیر تحولات فناوری ”ترصیع“ در دورههای میانی و متأخرِ تاریخ فلزکاری ایرانیاسلامی
فن ”ترصیع“ یکی از محبوبترین و پرکاربردترین فنون تزیینی فلزکاری ایرانیاسلامی در سدههای میانی و متأخر آن است. کاربرد این فن، همراه با اسامی و اصطلاحات مربوط به آن، طی دورههای مختلف تاریخ این هنر دستخوش تغییر و تحولات متعددی شده است. هدف این مقاله، ضمن معرفی و تعریف تخصصی فن ترصیع در فلزکاری ایرانی اسلامی، ترسیم تصویری واضحتر و مشخصتر از تحولات تاریخی این فن در سدههای میانی و متأخر دورۀ اسلامی است. درکنار این، نوشتار کنونی قصد دارد عوامل تأثیرگذار در شکلگیری و بروز این تحولات را نیز بررسی و تحلیل کند. بدینترتیب، سؤالات پژوهش کنونی عبارتاند از: در فلزکاریِ سدههای میانی و متأخر ایرانیاسلامی، فناوری ترصیع چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ چه عواملی در بروز این تحولات نقش داشته است؟ بهمنظور یافتن پاسخی برای این سؤالات، در اینجا، پس از گردآوری مطالب و دادههای مورد نیاز بهروش کتابخانهای، از روش توصیفیتحلیلی برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که فن ترصیع طی یک قرن، از اوایل سدۀ ششم تا اوایل سدۀ هفتم هجری، از سادگی و خامی به پیچیدگی و ظرافت قابل ملاحظهای رسیده است. اما بعد از گذشت حدود یک سده، و در میانههای سدۀ هشتم هجری، کاربرد این فن دوباره به سادگی گرایش پیدا کرده است. عوامل گوناگونی در ظهور و بروز این فن دخیل بودهاند. بهنظر میرسد تقاضای اقشار توانگر جامعه مبنیبر استفاده از فلزات قیمتی، ولو به اندازۀ کم، در بدنۀ آثار نهچندان قیمتی در بهکارگیری نوع ساده و اولیۀ این فن نقش مؤثری ایفا کرده باشد. اما در شکوفایی گونۀ پیچیده و ظریف این فن راهیابی نقوش انسانی و حیوانی در تزیینات بدنۀ آثار فلزی عاملی اساسی بهشمار میرود. همچنین، شکوفایی کتابآرایی در دورۀ ایلخانی از یک طرف و کاهش کاربرد برنجینهها و مفرغینهها، از طرف دیگر، موجب گرایش هرچه بیشتر به سادگی در کاربرد این فن پرطرفدار در سدههای بعدی شده است.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_960_33a4557fb6b9dca9d3576de25285733d.pdf
2019-03-21
88
99
10.22070/negareh.2019.960
فلزکاری
خراسان
موصل
فناوری ترصیع
برنجینههای مرصع
دورۀ اسلامی
طاهر
رضازاده
t-rezazadeh@srbiau.ac.ir
1
استادیارِ گروه هنر؛ دانشکدۀ عمران، معماری و هنر؛ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
LEAD_AUTHOR
الابن الحائک الهمدانی. کتاب الجوهرتین العتیقتین. شماره 296 کتابخانه ملی.
1
ابوالقاسم عبدالله کاشانی (1386) عرائس الجواهر و نفایس الاطیاب (جواهر شناسی، کاشیگری و عطرها) در سال 700 هجری به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات المعی.
2
برزین، پروین (1342) «ترصیع و تزیین ظروف فلزی»، هنر و مردم دوره 2، ش. 15، صص. 31-26
3
پاکباز، روئین (1389) فرهنگ اصطلاحات هنری و اعلام هنرمندان، با همکاری توکا ملکی، تهران: فرهنگ معاصر.
4
صدری افشار، غلامحسین و حکمی، نسترن و حکمی، نسرین (1366) واژه نامة فنی انگلیسی-فارسی، تهران: انتشارات نیلوفر
5
علیاکبر نفیسی (ناظم الاطبا) (1343) فرهنگ نفیسی، تهران: انتشارات کتابفروشی خیام.
6
غیاث الدین محمدبن جلال الدین بن شرف الدین رامپوری (1375) غیاثاللغات بهسال 1242 هجری قمری به کوشش دکتر منصور ثروت. تهران: انتشارات امیر کبیر
7
مرزبان، پرویز و معروف، حبیب (1365) فرهنگ مصور هنرهای تجسمی (معماری، پیکره سازی، نقاشی)، ویرایش چهارم، 1380، تهران: سروش.
8
مصاحب، غلامحسین (1380) دایره المعارف فارسی، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر.
9
معلوف، لویس (1374) المنجد عربی-فارسی، ترجمه محمد بندر ریگی، تهران: انتشارات ایران
10
هاشمی رشیدآباد، نسرین، و صالحی کاخکی، احمد (1391) «بررسی مواد، مصالح و تکنیک های ساخت بخورسوزهای فلزی دوره سلجوقی ناحیه خراسان»، مطالعات هنر اسلامی، شمارۀ 17: صص. 93-116
11
Allan, J. W. (1976). Silver: The key to Bronze in Early Islamic Iran. Kunst des Orients. 11. 5-21
12
Allan, J.W. (1982). Islamic Metalwork: The Nuhad Es-Said collection, London.
13
Allan, James (1979) Persian Metal Technology 700-1300 AD. London: Ithaca Press
14
Allan, James and Gilmour, Brian (2000) Persian Steel; The Tanavoli Collection, Oxford
15
De Rochechouart, Julien (1867) Souvenir D`un Voyage En Perse, Paris : Challamel Aine.
16
Dimand, M. S. (Aug., 1926) Near Eastern Metalwork, The Metropolitan Museum of Art Bulletin, Vol. 21, No. 8, pp. 193-199
17
Ettinghausen, Richard. (1943). “The Bobrinski" kettle": Pattern and Style of an Islamic Bronze.” Gazett des Beaux-Arts 24, pp. 193-208.
18
Ettinghausen, Richard (1957) The "Wade Cup" in the Cleveland Museum of Art, Its Origin and Decorations Ars Orientalis, Vol. 2, pp. 327-366
19
Feuerbach, Ann Indo-Persian Blades in the Collection of E. Gene Beall
20
Floor, Willem (2003) Traditional Crafts in Qajar Iran (1800-1925), Mazda Publishers, California
21
Giuzalian L. T. (1968) The Bronze Qalamdan (Pen-Case) 542/1148 from the Hermitage Collection (1936-1965): To the Memory of My Teacher, Academician I.A. Orbeli, Ars Orientalis, Vol. 7 (1968), pp. 95-119
22
Komaroff, Linda (1994) “Paintings in Silver and Gold: The Decoration of Persian Metalwork and Its Relationship to Manuscript Illustration” Studies in the Decorative Arts, Vol. 2, No. 1, pp. 2-34
23
Linda Komaroff, (1988) "Pen-casea nd Candlestick: Two Sourcesf ort he Development of PersianI nlaidM etalwork," Metro- politan Museum Journal 2 3: 89-102, esp. 89-90.
24
Maryon, Herbert (May, 1960) Pattern-Welding and Damascening of Sword-Blades: : Part 2. The Damascene Process, Studies in Conservation, Vol. 5, No. 1, pp. 25-37
25
Melikian-Chirvani, A.S. (1982) Islamic Metalwork from the Iranian World, 8th-18th centuries (Victoria and Albert Museum catalogue), London: Her Majesty`s Stationary Office
26
Moshtagh Khorasani, Manouchehr (2006) Arms and Armor From Iran; The Bronze Age to the End of the Qajar Period, Tubingen: Legat.
27
Rice, D. S. (1955) The Wade Cup in the Cleveland Museum of Art. 39 pp., 20 plates, 31 figs. Paris : Les Editions du Cliene, 1955.
28
Scarce, Jennifer (1991) The Art of The Eighteenth to Twentieth Centuries in The Cambridge History of Iran, vol. 7. From Nadir Shah to the Islamic republic, , pp. 890-959
29
Shepherd, Dorothy G.( Jan., 1959) An Early Inlaid Brass Ewer from Mesopotamia The Bulletin of the Cleveland Museum of Art, Vol. 46, No. 1, pp. 4-10, 2
30
Ward, Gerald W. R. (Ed) (2008) The Grove Encyclopedia of Materials and Techniques in Art, Oxford: Oxford university press
31
Ward, Rachel (1993) Islamic Metalwork, London: British Museum Press.
32
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی رسمالخط میرعلی بن حسن تبریزی با میرعلی بن الیاس تبریزی بر اساس نسخه خسرو و شیرین نظامی (3134، گالری فریر) و سه مثنوی خواجوی کرمانی (18113، کتابخانه بریتانیا)
میرعلی بن حسن تبریزی ملقب به «قدوه الکتاب معلی» و میرعلی بن الیاس تبریزی دو نستعلیقنویس معروف عصر جلایری در بغداد هستند. تنها اثر اصیل و رقمدار میرعلی بن حسن نسخه خسرو و شیرین نظامی محفوظ در گالری فریر (3134) است و شناخته شدهترین اثر میرعلی بن الیاس نسخه مصور سه مثنوی خواجوی کرمانی در کتابخانه بریتانیا (18113) است. احتمال میرود این دو خوشنویس همشهری، هم دوره و همنام که فقط در نام پدر اختلاف دارند، در شیوه کتابت و رسمالخط نیز متمایز باشند. از اینرو در این پژوهش این دو نسخه خطی مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته است. هدف این پژوهش شناسایی شیوه نگارش هر یک از این دو خوشنویس براساس نسخه خسرو و شیرین نظامی و سه مثنوی خواجو و در پی پاسخ به این پرسش است که چه تفاوتهایی میان رسمالخط این دو کاتب نستعلیقنویس وجود دارد؟ این پژوهش به لحاظ هدف در زمره پژوهشهای بنیادین است و براساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. این پژوهش نشان میدهد که این دو خوشنویس در شیوه نگارشِ چهار دسته از حروف کشیدگیها، دوایر، مفردات و نقطهها با یکدیگر تفاوت دارند و رسمالخط میرعلی بن حسن از قاعده نسبتاً مشخصتری تبعیت میکند. شکل (ب) کشیده در حروف کشیده و (ن) در حروف گرد بهعنوان الگوی پایه تکرار شده است. ارتفاع اکثر مفردات یکسان و برابر 5/1 نقطه است. زاویه نقطهگذاری 60 درجه است و نسبت به کرسی 15 درجه بهسمت چپ تمایل دارد. در نگارش میرعلی بن الیاس حروف دارای تنوع بیشتری هستند و کشیدگیها به نسبت بلندتر است. انحراف زیاد قسمت گردی دوایر به سمت مخالف، ارتفاع 2نقطهای مفردات و زاویه نقطهگذاری 45 درجه بهگونهای که محور نقطهها با کرسی موازی باشد، از دیگر مشخصات رسمالخط این خوشنویس است.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_961_ffb3231cfee5283a7bc26c301034fe7c.pdf
2019-03-21
100
113
10.22070/negareh.2019.961
خوشنویسی
نستعلیق
میرعلی بن حسن تبریزی
خسرو و شیرین نظامی
میرعلی بن الیاس تبریزی
فاطمه
شهکلاهی
shahkolahi.f@yahoo.com
1
کارشناس ارشد پژوهش هنر، شهر شیراز، استان فارس.
LEAD_AUTHOR
بلر، شیلا (1394). واکاوی نسخه دیوان خواجوی کرمانی، ترجمه مهدی حسینی، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
1
پاکباز، رویین (1390). نقاشی ایران: از دیرباز تا امروز، تهران: زرین و سیمین.
2
پاکزاد، زهرا و فدوی، محمد (1391). «بررسی تطبیقی رسمالخط شاهنامه رشیدا با شیوه خوشنویسی عبدالرشید دیلمی»، نشریه نگره، (21)، 7: 5-19.
3
پوپ، آرتور اپهام (1378). سیر و صور نقاشی ایران. ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر مولی.
4
تجویدی، اکبر (1386). نگاهی به هنر نقاشی ایران از آغاز تا سده دهم هجری، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
5
جباری کلخوران، صداقت و رضویفرد، حسین (1391). «تحلیل و بررسی خوشنویسی بوستان سعدی موزه ملی ملک»، نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، (17)، 3: 33-40.
6
حقیقت، عبدالرفیع (1385). تاریخ هنرهای ملی و هنرمندان ایرانی، تهران: نشر کومش.
7
خواجوی کرمانی، محمود بن علی (1393). سه مثنوی خواجوی کرمانی: همای و همایون، کمالنامه و روضهالانوار، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
8
رهنورد، زهرا (1386). تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی، تهران: انتشارات سمت.
9
زکیمحمد، حسن (1388). هنر ایران در روزگار اسلامی، ترجمه محمد ابراهیم اقلیدی، تهران: انتشارت صدای معاصر.
10
سودآور، ابوالعلاء (1380). هنر دربارهای ایران. ترجمه ناهید محمد شمیرانی، تهران: نشر کارنگ.
11
شراتو، امبرتو. و گروبه، ارنست (1384). هنر ایلخانی و تیموری، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر مولی.
12
عالی افندی، مصطفی (1369). مناقب هنروران، ترجمه توفیق سبحانی، تهران: انتشارات سروش.
13
قمی، قاضیاحمد (1383). گلستان هنر. بهتصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: نشر منوچهری.
14
کونل، ارنست (1387). سیری در هنر ایران، ترجمه پرویز مرزبان، ج5، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
15
گرابار، اولگ (1383). مروری بر نگارگری ایرانی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
16
گری، بازیل (1385). نقاشی ایرانی، ترجمه عربعلی شروه، تهران: نشر دنیای نو.
17
متین، پیمان (1391). خوشنویسی: از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا، تهران: انتشارات امیرکبیر.
18
نوروزیان، گیتی (1392). «بررسی تطبیقی خوشنویسی نسخه نگاره کلیله و دمنه 2198 محفوظ در کاخ گلستان با شیوه خوشنویسی اظهر تبریزی»، نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، (18)، 4: 55-66.
19
هاشمینژاد، علیرضا (1393). «نسخهشناسی»، سه مثنوی خواجوی کرمانی، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
20
Blair, Sh. (2013). Text and image in medieval Persian art, Scotland: Edinburgh University Press Ltd.
21
Freer Gallery of Art and Arthur M. Sackler. (http://www.asia.si.edu/explore/nastaiq/mir-ali-tabrizi.asp).
22
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی نمونه پیکرههای انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان
تأثیرپذیری نگارگری مکتب اصفهان از وقایع و تحولات سیاسی، نظامی و تجاری دوره صفویه باعث پدیدارشدن نمونه پیکرههای غیرایرانی در نگارگری مکتب اصفهان شد. این پژوهش به هدف شناسایی نمونه پیکرههای انگلیسی و عوامل تأثیرگذار بر نگارگری مکتب اصفهان بر اساس مؤلفههای چهره و پوشاک انجام گرفته است. بر این اساس سؤالهای اصلی تحقیق به این گونه است که: 1.چگونه پوششهای انگلیسی وارد نگارگری مکتب اصفهان شده است؟ 2.مشخصههای چهره انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان کدامند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی و تحلیل دادهها به صورت کیفی(شرح و تفسیر) است. همچنین فنون جمعآوری اطلاعات به صورت متنخوانی آمده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که در آثار مورد بررسی (از جمله اروپایی با سگ از رضا عباسی، دیدار خسرو و شیرین از محمد قاسم و...) پوشاکی مانند لباس، چکمه و کلاه تأثیرات بیشتری از پوششهای دوره الیزلبت اول تا جیمز دوم انگلیس پذیرفته است. این در حالی است که چهرهپردازیها بیشتر به نمونه چهرههای ایرانی وفادار بوده است.
https://negareh.shahed.ac.ir/article_962_fb9418c1190c3d66264edcd2f740689e.pdf
2019-03-21
115
127
10.22070/negareh.2019.962
پیکره ایرانی
پیکره انگلیسی
نگارگری
مکتب اصفهان
شهناز
امینی
shahnaz_artist@yahoo.com
1
مدرس مدعو دانشگاه پیام نور اصفهان و علمی کاربردی
AUTHOR
اصغر
جوانی
a_javaniart@yahoo.com
2
هیات علمی دانشگاه
LEAD_AUTHOR
مجیدرضا
مقنی پور
mmoghanipoor@yahoo.com
3
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز
AUTHOR
باستانیپاریزی، محمدابراهیم، 1367، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، چاپ چهارم. تهران: صفی علیشاه.
1
پاکباز، رویین، 1390، دایره المعارف هنر، چاپ دهم. تهران: فرهنگ معاصر.
2
پوپ، آرتوراپهام، 1387، سیری در هنر ایران، جلد10. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
3
تاجبخش، احمد، 1340، ایران در زمان صفویه، تبریز، کتابفروشی چهره.
4
جعفریان، رسول، 1379، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، چاپ اول، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
5
جوانی، اصغر، 1385، بنیانهای مکتب نقاشی اصفهان. تهران: فرهنگستان هنر.
6
حسنوند، محمدکاظم و آخوندی، شهلا، بررسی سیر تحول چهره نگاری در نگارگری ایران تا انتهای دوره صفویه، نگره، 24، زمستان 1391، 15-35.
7
حکیمیان، بدری، بررسی فرم و طرح جامههای دوره صفوی از طریق مکاتب نگارگری، فرهنگ اصفهان، 32، تابستان 1385، 86-99.
8
خزایی، محمد، 1368، کیمیای نقش، چاپ اول. تهران: انتشارات حوزه هنری.
9
خلج امیرحسینی، مرتضی، 1389، رموز نهفته در هنر نگارگری. تهران: کتاب آبان.
10
دلاواله، پیترو، 1370، سفرنامه پیترو دلاواله قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا، چاپ دوم، انتشارات علمی و فرهنگی.
11
دیویس و همکاران، 1388، تاریخ هنر جنسن، ترجمه فرزان سجودی و همکاران. تهران: فرهنگسرای میردشتی.
12
رنج دوست، شبنم، 1387، تاریخ لباس ایران، چاپ اول. تهران: جمال هنر.
13
ساریخانی، مجید، نقاشی ایران از دوره صفویه تا اواخر قاجاریه، میراث جاویدان، 47 و 48، پاییز و زمستان 1383، 24-29.
14
سجادی نائینی، مهدی، 1391، تاریخ اصفهان، چاپ پنجم، اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان.
15
سیوری، راجر، 1380، ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی، چاپ نهم. تهران: نشر مرکز.
16
شادقزوینی، پریسا، 1386، تغییر شیوه نگارگری در دوره شاه عباس اول، انحطاط یا نوآوری، مجموعه مقالات نگارگری، گردهمایی مکتب اصفهان، چاپ اول. تهران: فرهنگستان هنر.
17
شریعت پناهی، حسام الدین، 1372، اروپاییها و لباس ایرانیان. تهران: قومس.
18
طاهری، ابوالقاسم، 1383، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، چاپ چهارم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
19
طاهری، ابوالقاسم، 1354، تاریخ روابط بازرگانی و سیاسی انگلیس و ایران، چاپ اول. تهران: چاپخانه بهمن.
20
غیبی، مهرآسا، 1385، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، چاپ اول. تهران: هیرمند.
21
کنبی، شیلا، 1389، رضا عباسی اصلاحگر سرکش، ترجمه یعقوب آژند، چاپ دوم. تهران: فرهنگستان هنر.
22
کِوُرکیان، ا.م، 1377، باغ های خیال، ترجمه، پرویز مرزبان، چاپ اول، فرزان.
23
گمبریچ، ارنست هانس، 1390، تاریخ هنر، ترجمه علی رامین، چاپ هفتم. تهران: نشر نی.
24
مظاهری، هوشنگ، 1382، آرامگاه خارجیان در اصفهان، ترجمه فریا فدایی، چاپ دوم، اصفهان، غزل.
25
محبی، حمیدرضا، پیکره انسان در نقاشی صفوی (اصفهان)، نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، 8، پاییز و زمستان 1390، 55-76.
26
موسویبجنوردی، کاظم، 1385، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، 14، چاپ اول. تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
27
مهرآبادی، میترا، 1386، زن ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی، چاپ دوم. تهران: آفرینش.
28
میراحمدی، مریم، 1369، دین و دولت در عصر صفوی، چاپ دوم. تهران: امیرکبیر.
29
نقوی، منیرالسادات و مراثی، محسن، 1391. مطالعات تطبیقی کلاه مردان در سفرنامهها و نگارههای دوران صفوی با تأکید بر دیوارنگارههای کاخ چهلستون اصفهان، مطالعات تطبیقی هنر، 3، 1-18.
30
نوایی، عبدالحسین، 1386، تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، چاپ چهارم. تهران: سمت.
31
ولش، استوارت کری، 1373، مینیاتورهای مکتب ایران و هند، ترجمه یحیی ذکاء، چاپ اول. تهران: یساولی.
32
ویلکاکس، روتترنر، 1391، تاریخ لباس، ترجمه شیرین بزرگمهر، چاپ پنجم. تهران: توس.
33
Canby, Sh ,2009, Shah Abbas The Remaking Of Iran, The British Museum Press.
34